مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها ساوه

  • صفحه اصلی 
  • تماس با ما 
  • ثبت نام 
  • ورود 

تبریک ولادت امام حسن مجتبی (ع)





نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب

چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب

جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا

زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب


خوش گمانی به خداوند

08 اسفند 1396 توسط رضوانی

 امام رضا عليه السلام: اَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللّه ِ فَاِنَّ اللّه َعَزَّوَجَلَّ يَقولُ: اَنا عِنْدَ ظَنِّ عَبدىَ الْمُؤمِنِبى، اِنْ خَيْرا فَخَيْرا وَ اِنْ شَرّا فَشَرّا؛

به خداوند خوش گمان باش، زيرا خداى عزوجل می‌فرمايد: من نزد گمان بنده مؤمن خويش هستم، اگر به من خوش گمان باشد، به خوبى با او رفتار می‌كنم و اگر به من بدگمان باشد، به بدى با او رفتار می‌كنم.

? كافى، ج 2، ص 72، ح 3

 نظر دهید »

اخلاق نیکو

07 اسفند 1396 توسط رضوانی

حسن خلق دو معنا دارد: معناي عام ومعناي خاص.[1]

حسن خلق به معناي عام عبارت است از مجموعه خصلت هاي پسنديده اي كه لازم است انسان روح خود را به آنها بيارايد.
حسن خلق به معناي خاص عبارت است از خوشرويي، خوشرفتاري، حسن معاشرت و برخورد پسنديده با ديگران. امام صادق ـ عليه السلام ـ در بيان حسن خلق به معناي خاص فرمود:
«تُلَيِّنُ جانِبَكَ وَ تُطَيِّبُ كَلامَكَ وَ تَلْقي اَخاكَ بِبِِشرٍ حَسَنٍِ»[2]
حسن خلق آن است كه برخوردت را نرم كني و سخنت را پاكيزه سازي و برادرت را با خوشرويي ديدار نمايي.
در كتاب هاي اخلاق و روايات اسلامي هر جا سخن از حسن خلق است، اغلب مراد، همين معناي دوم است.
جايگاه حسن خلق در اسلام
دين مقدس اسلام، همواره پيروان خود را به نرمخويي و ملايمت در رفتار با ديگران دعوت مي كند و آنان را از درشتي و تندخويي باز مي دارد. قرآن كريم در ستايش پيغمبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ مي فرمايد:
«اِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ»[3]
بدرستي كه تو به اخلاق پسنديده و بزرگي آراسته شده اي.

ادامه »

 نظر دهید »

زمان تربیت فرزند

06 اسفند 1396 توسط رضوانی

امام علی علیه السلام خطاب به امام حسن مجتبی علیه السلام:

?إنَّمَا قَلبُ الحَدَثِ کَالأرضِ الخَالِیَةِ مَا أُلقِیَ فِیهَا مِن شَئٍ قَبِلَتهُ، فَبَادَرتُکَ بِالأدَبِ قَبلَ أَن یَقسُوَ قَلبُکَ وَیَشتَغِلَ لُبُّکَ.

?دل جوان، در حقیقت همچون زمین خالی و بایری است که هر تخمی در آن افکنده شود، می پذیرد.
از این رو، پیش از آن که دلت سخت گردد و اندیشه ات مشغول و گرفتار شود، به تربیت تو مبادرت کردم.

?نهج البلاغه، نامه ۳۱

 نظر دهید »

معامله با خدا به خاطر پدر

05 اسفند 1396 توسط رضوانی

مقام معظم رهبري زمينه‌ي توفيقاتش را به خاطر يك كار نيك به پدرش مي‌داند و در اين زمينه مي‌فرمايد:
«بد نيست من مطلبي را از خودم براي شما نقل كنم.
بنده اگر در زندگي خود در هر زمينه توفيقاتي داشته‌ام، وقتي محاسبه مي‌كنم، به نظرم مي‌رسد كه اين توفيقات بايد از يك كار نيكي كه من به يكي از والدينم كرده‌ام، باشد.
مرحوم پدرم در سنين پيري، تقريباً بيست و چند سال قبل از فوتش (كه مرد هفتاد ساله بود) به بيماري آب چشم، كه انسان نابينا مي‌شود، دچار شد. بنده آن وقت در قم بودم. تدريجاً در نامه‌هايي كه ايشان براي ما مي‌نوشت، اين روشن شد كه ايشان چشمش درست نمي‌بيند. من به مشهد آمدم و ديدم چشم ايشان محتاج دكتر است.
قدري به دكتر مراجعه كردم و بعد براي تحصيل به قم برگشتم، چون من از قبل ساكن قم بودم، باز ايام تعطيل شد و من مجدداً به مشهد مي‌رفتم و كمي به ايشان رسيدگي كردم و دوباره براي تحصيلات به قم برگشتم.
معالجه پيشرفتي نمي‌كرد. در سال 1343 بود كه من ناچار شدم ايشان را به تهران بياورم، چون معالجات در مشهد جواب نمي‌داد. اميدوار بودم كه دكترهاي تهران، چشم ايشان را خوب خواهند كرد.
به چند دكتر كه مراجعه كردم، ما را مأيوس كردند. گفتند:
«هر دو چشم ايشان معيوب شده و قابل معالجه و اصلاح نيست.»
البته بعد از دو، سه سال، يك چشم ايشان معالجه شد و تا آخر عمر هم چشم‌شان مي‌ديد. اما در آن زمان مطلقاً نمي‌ديد و بايد دستشان را مي‌گرفتيم و راه مي‌برديم. لذا براي من غصه درست شده بود.
اگر پدرم را رها مي‌كردم و به قم مي‌آمدم، ايشان مجبور بود گوشه‌اي در خانه بنشيند و قادر به مطالعه و معاشرت و هيچ كاري نبود و اين براي من خيلي سخت بود.
ايشان با من هم يك انس به خصوصي داشت، با برادرهاي ديگر اين قدر انس نداشت. با من دكتر مي‌رفت و برايش آسان نبود كه با ديگران به دكتر برود.
بنده وقتي نزد ايشان بودم، براي‌شان كتاب مي‌خواندم و با هم بحث علمي مي‌كرديم، و از اين رو با من مأنوس بود. برادرهاي ديگر اين فرصت را نداشتند و يا نمي‌شد.
به هر حال، من احساس كردم اگر ايشان را در مشهد تنها رها كنم و خودم برگردم و به قم بروم، ايشان به يك موجود معطّل و از كار افتاده تبديل مي‌شود، و اين مسأله براي ايشان بسيار سخت بود. براي من هم خيلي ناگوار بود.
از طرف ديگر، اگر مي‌خواستم ايشان را همراهي كنم و از قم دست بردارم، اين هم براي من غير قابل تحمل بود؛ زيرا كه با قم انس گرفته بودم و تصميم گرفته بودم تا آخر عمر در قم بمانم و از قم خارج نشوم.
اساتيدي كه من آن زمان داشتم ـ به خصوص بعضي از آنها ـ اصرار داشتند كه من از قم نروم. مي‌گفتند اگر تو در قم بماني، ممكن است كه براي آينده مفيد باشي. خود من هم خيلي دلبسته بودم كه در قم بمانم. بر سر يك دو راهي گير كرده بودم.
اين مسأله در اوقاتي بود كه ما براي معالجه‌ي ايشان به تهران آمده بوديم. روزهاي سختي را من در حال ترديد گذراندم.
يك روز خيلي ناراحت بودم و شديداً در حال ترديد و نگراني و اضطراب به سر مي‌بردم. البته تصميم من بيشتر بر اين بود كه ايشان را به مشهد ببرم و در آنجا بگذارم و به قم برگردم. اما چون برايم سخت و ناگوار بود، به سراغ يكي از دوستانم كه در همين چهار راه حسن آباد تهران منزلي داشت، رفتم. مرد اهل معنا و آدم با معرفتي بود.
ديدم خيلي دلم تنگ شد، ‌تلفن كردم و گفتم:
«شما وقت داريد كه من پيش شما بيايم» گفت: «بله».

ادامه »

 نظر دهید »

تفاوت زبان مومن و زبان منافق

04 اسفند 1396 توسط رضوانی

امام علی علیه السلام:

اِنَّ لِسانَ المُؤمِنِ مِن وَراءِ قَلبِهِ وَ اِنَّ قَلبَ المُنافِقِ مِن وَراءِ لِسانِهِ، لاَِنَّ المُؤمِنَ اِذا اَرادَ اَن يَتَكَلَّمَ بِكَلامٍ تَدَبَّرَهُ فى نَفسِهِ، فَاِن كانَ خَيرا اَبداهُ وَ اِن كانَ شَرّا واراهُ وَ اِنَّ المُنافِقَ يَتَكَلَّمُ بِما اَتى عَلى لِسانِهِ لا يَدرى ماذا لَهُ وَ ماذا عَلَيهِ؛

زبان مؤمن، در پشت دل اوست و دل منافق، در پشت زبان او، زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنى بگويد، ابتدا درباره آن مى انديشد، اگر خوب بود اظهارش مى كند و اگر بد بود آن را پنهان مى دارد. اما منافق هر چه به زبانش آيد مى گويد، بى آن كه بداند چه سخنى به سود او و چه سخنى به زيان اوست.

?نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 382
  • 383
  • 384
  • ...
  • 385
  • ...
  • 386
  • 387
  • 388
  • ...
  • 389
  • ...
  • 390
  • 391
  • 392
  • ...
  • 578

اوقات شرعی

موضوعات

  • متفرقه
  • آموزش
    • علوم قرآن و حدیث
    • نمونه سوال کلیه دروس
    • مهارتهای زندگی
  • یاد امام و شهدا
  • اهل بیت (علیهم‌السلام)
    • حدیث و سخنان
    • زندگینامه و تاریخ
    • فضائل و مناقب
    • ولادت / شهادت
  • احکام عملی
  • طلاب
    • دل نوشته های طلاب
  • در محضر بزرگان
  • اخبار و اطلاعیه های مدرسه
  • فناوری اطلاعات و رایانه
  • نکات جالب
  • دعا و مناجات
  • پادکست
  • اخلاق
    • رذایل اخلاقی
    • فضایل اخلاقی
  • عکس نوشته
  • پزشکی
  • اشپزی
  • شبهات
  • احکام
  • سیاسی
  • داستان
  • اعمال روز
  • گفتار خنده دار

صفحه ها

  • درباره حوزه ساوه
  • سیستم آزمون سایت
  • ساوه شناسی
  • نویسندگان وبلاگ

جستجو

خبرنامه

آمار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس