تبریک ولادت امام حسن مجتبی (ع)

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب
رهنمودهاي زير فهرست وار براي مربيان، معلمان، والدين و دست اندرکاران تعليم و تربيت، به منظور بالا بردن عزت نفس کودکان و نوجوانان اراده مي گردد:
1. در برخورد با کودکان و نوجوانان ملايم و منطقي باشيد.
2. اجازه ابراز وجود را به کودکان خويش بدهيد و به نظريات آن ها احترام بگذاريد.
3. از مقايسه کردن کودکانتان با هم يا با ديگران جداً بپرهيزيد.
4. هيچ گاه نظريات خويش را به کودکان تحميل نکنيد. (تا حد امکان نظريه خود را ساده و عيني ـ قابل لمس و درک براي کودک ـ توضيح دهيد).
5. همواره سعي کنيد توانمندي هاي کودکان و نوجوانان را مد نظر قرار دهيد نه ضعف ها و ناتوانايي هاي آنان را.
6. به کودکان خود در حد توانايي هايشان مسؤوليت دهيد.
7. تجارب موفقيت آميز کودک و نوجوان را افزايش دهيد تا از اين طريق عزت نفس بالايي در آنان شکل گيرد.
8. فرزند خود را محکم، مستدل و منضبط بار آوريد. سعي کنيد عصبانيت، شما را از حالت اعتدال خارج نکند. اگر او بدانند که شما آدم منصفي هستيد، احترام و محبتي را که نسبت به شما دارد، از دست نخواهيد داد. حتي کوچکترين بچه عدالت را بخوبي حس مي کند.
9. به کودک خويش در حد لزوم اجازه فعاليت و بازي دهيد.
10. مهارت هاي اجتماعي کودک و نوجوان کمرو و داراي عزت نفس پايين را تقويت کنيد.
11. هميشه در برخورد با کودک حالت پذيرندگي، و نه طرد کنندگي، داشته باشيد.
12. با همسر خويش، جبهه متحد تشکيل دهيد. هرگز با فرزند خود عليه همسرتان متحد نشويد. اين عمل ممکن است در فرزندتان (و نيز در خود شما) کشمکشهاي عاطفي ايجاد کند. چنين عملي موجب برانگيختگي احساسات مخرب چون: گناه، حقارت، شرمندگي و نا امني خواهد شد.
13. از بيش از حد وابسته کردن کودک به خودتان بپرهيزيد.
14. کودک يا نوجوان خود را با الگوهاي رفتاري مطلوب آشنا کنيد.
15. کودکان خويش را هيچ گاه با موضوعات خرافي (ديو، پري، غول، …) نترسانيد.
16. توجه داشته باشيد که محبت به يک کودک موجب بي توجهي به کودک ديگر نشود.
17. هر چه را که دل کوچک فرزند شما مي خواهد در اختيار او مگذاريد. به او فرصت دهيد تا ارزش به دست آوردن و لذت استحقاق داشتن را درک کند. بالاترين رضايت خاطر را به او اعطا کنيد ـ و آن لذتي است که از انجام کارهاي بزرگ شخصي به وي دست مي دهد.
18. نسبت به احساسات و عواطف کودکان يا نوجوانان خود بي تفاوت نباشيد، آن ها را به گرمي بپذيريد و تا حد امکان آن ها را ياري کنيد.
19. تحمل کودک يا نوجوان را براي مواجه شدن با ناکامي هاي احتمالي افزايش دهيد.
20. با کودکان خود مثل يک دوست صميمي برخورد کنيد.
21. توجه داشته باشيد که مشاجرات لفظي در خانه (ميان پدر و مادر) در روحيه يا رفتار کودک و نوجوان منعکس مي شود.
22. به سرگرميها و تفريحات مناسب در زندگي کودکان اهميت دهيد و نسبت به آن بي تفاوت نباشيد.
23. محبت شما نسبت به فرزندتان به صورت تظاهرات سطحي ابراز نشود. خالص ترين و سالم ترين محبت در تلاشي که به طور روزمره براي اعطاي اعتماد به نفس و استقلال به فرزندتان به عمل مي آوريد، جلوه گر مي شود.
24. در محبت کردن به کودکان راه افراط يا تفريط (زياد يا کم) را در پيش نگيريد، محبت متوسط توأم با صميميت، اثر فراوانتري دارد.
25. به فرزندتان احساسي بدهيد که بداند دوست داشتني و قابل احترام است، اما هرگز با او «نوزاد وار» رفتار نکنيد.
26. توقعات کودک را در حد معقول و درست برآورده سازيد.
27. هيچ گاه کودکان را با القاب نامناسب صدا نزنيد و از مسخره کردن آن ها جدا بپرهيزيد.
28. در پرورش استعداد هاي بالقوه کودکتان جديت به خرج دهيد.
29. براي بالا بردن سطح عزت نفس دانش آموزان، معلمان و مربيان بايد:
الف) در شرايط آموزشي، بر فعاليت دانش آموزان در ياد گيري تأکيد شود نه بر پيشرفت آنان؛ زيرا تأکيد بر فعاليت يادگيري، به جاي تأکيد بر درستي و نادرستي پاسخ، برانگيزنده کوشش هاي دانش آموزان است.
ب) رقابت ميان دانش آموزان براي کسب نمره کاهش يابد. تحقيقات نشان داده است در موقعيت هاي آموزشي که ميان دانش آموزان رقابت وجود دارد، حتي دانش آموزاني که عزت نفس بالايي دارند با شکست روبرو مي شوند و به دنبال آن انتقاد از خود در آن ها افزايش مي يابد.
30. سرانجام براي آن که کودکي با عزت نفس بالا پرورش دهيم، بايد خود داراي عزت نفس شايان توجهي باشيم.
الإمام الباقر عليه السلام :
كانَ فيما وَعَظَ بِهِ لُقمانُ ابنَهُ أن قالَ : يا بُنَيَّ ، إن تَكُ في شَكٍّ مِنَ المَوتِ فَارفَع عَن نَفسِكَ النَّومَ ولَن تَستَطيعَ ذلِكَ ، وإن كُنتَ في شَكٍّ مِنَ البَعثِ فَادفَع عَن نَفسِكَ الاِنتِباهَ ولَن تَستَطيعَ ذلِكَ ، فَإِنَّكَ إذا فَكَّرتَ عَلِمتَ أنَّ نَفسَكَ بِيَدِ غَيرِكَ ، وإنَّمَا النَّومُ بِمَنزِلَةِ المَوتِ ، وإنَّمَا اليَقَظَةُ بَعدَ النَّومِ بِمَنزِلَةِ البَعثِ بَعدَ المَوتِ .
امام باقر عليه السلام :
در نصايح لقمان به پسرش است كه گفت : «اى پسرم! اگر درباره مرگْ ترديد دارى، خواب را از خود ، دور كن ـ كه نخواهى توانست ـ و اگر درباره رستاخيزْ ترديد دارى، بيدار شدن از خواب را از خود دور كن ـ كه نخواهى توانست ـ ؛ زيرا اگر انديشه كنى ، مى دانى كه جان تو در دست ديگرى است و همانا خواب ، به منزله مرگ است و بيدارى پس از خواب ، به منزله بر انگيخته شدن پس از مرگ» .
قصص الأنبياء : ص 190 ح 239 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 417 ح 11.
چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده میکرد و برای خود چای آماده میکرد. هر بار که او آتشی میان سنگها میافروخت متوجه میشد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمیدانست.
چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دستگیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار میداد سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشهای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی میکرد. رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود شکر کرد و گفت: «خدایا، ای مهربان، تو که برای کرمی این چنین میاندیشی و به فکر آرامش او هستی پس ببین برای من چه کردهای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم.»
خداوند در سوره قصص آیه ۱۴ میفرماید:
اعوذباللهمنالشیطانالرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَی آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ»
چون به حد بلوغ رسید و برومند شد ، او را فرزانگی و دانش دادیم و، نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم
***
در تفسیر مجمع البیان آمده است:
وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوی آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً
و هنگامی که موسی رشد کرد و به اوج نیرومندی و کمال رسید، به او دانش و فرزانگی گستردهای ارزانی داشتیم.
به باور پارهای منظور این است که: و هنگامی که او به چهل سالگی رسید، به او فرزانگی و دانشی ژرف ارزانی داشتیم. با این بیان آن حضرت پیش از انگیزش به رسالت و پیامبری دارای دانش و حکمت بسیار بود.
امّا به باور پارهای دیگر منظور از دانش و حکمت، همان مقام والای رسالت و پیامبری است که به او ارزانی گردید.
وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ.
و ما نیکو کرداران روزگار را این گونه پاداش میدهیم.
جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: «چه میبینی؟»
گفت: «آدمهایی که میآیند و میروند و گدای کوری که در خیابان صدقه میگیرد.»
بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: «در آینه نگاه کن و بعد بگو چه میبینی؟»
گفت: «خودم را میبینم!»
عارف گفت: «دیگر دیگران را نمیبینی، در حالی که آینه و پنجره هر دو از یک ماده اولیه ساخته شدهاند. اما در آینه لایه نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمیبینی. این دو شی شیشهای را با هم مقایسه کن؛ وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را میبیند و به آنها احساس محبت میکند. اما وقتی از جیوه (یعنی ثروت، کبر، غرور، پلیدی یا …) پوشیده میشود، تنها خودش را میبیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش جیوهای را از جلو چشمهایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری.