تبریک ولادت امام حسن مجتبی (ع)

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب
اِمام کاظم علیه السلام : <جاهِدْ نَفْسَكَ لِتَرُدَّها عَن هَواها، فإنَّهُ واجِبٌ علَيكَ كجِهادِ عَدُوِّكَ؛>
<براى بازداشتن نفْس خود از خواهشهايش با آن مبارزه كن كه مبارزه با نفْس، همچون مبارزه با دشمنت، بر تو واجب است.>
تحف العقول، ص399
فرا رسیدن سالروز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام را بر تمام شیعیان جهان تسلیت عرض می کنیم.

دوران سياه خلافت منصور كه سايه شوم آن در سراسر كشور اسلامي سنگيني مي كرد، با مرگ وي به پايان رسيد و مردم پس از 22 سال تحمل رنج و فشار، نفس راحتي كشيدند.
پس از وي فرزندش محمد مشهور به «مهدي» روي كار آمد. زمامداري مهدي در ابتدا با استقبال گرم عموم مردم روبرو گرديد، زيرا وي نخست در باغ سبز به مردم نشان داد و با اعلان فرمان «عفو عمومي» تمام زندانيان سياسي را (اعم از بني هاشم و ديگران) آزاد ساخت، و به قتل و كشتار و شكنجه و آزار مردم خاتمه بخشيد، و تمام اموال منقول و غير منقول مردم را كه پدرش منصور مصادره و ضبط كرده بود، به صاحبان آنها تحويل داد و مقدار زيادي از موجودي خزانه بيت المال را در ميان مردم تقسيم كرد.[1]
طبق نوشته «مسعودي»، مورخ مشهور، مجموع اموالي كه منصور بزور از مردم گرفته بود، بالغ بر ششصد ميليون درهم و چهارصد ميليون دينار بود!! و اين مبلغ غير از ماليات اراضي و خراجهايي بود كه منصور در زمان خلافت خود از كشاورزان گرفته بود.[2] و چون به دستور وي تمام اين اموال به عنوان «بيت المال مظالم»! در محل مخصوصي نگهداري مي شد و نام صاحب هر مالي روي آن نوشته شده بود، مهدي همه آنها را تفكيك نموده به صاحبان اموال و يا وارث آنها تحويل داد.[3]
شايد يكي از عوامل اقدام مهدي اين بود كه وقتي كه او روي كار آمد، جنبشها و نهضتهاي ضد استبدادي علويان به وسيله منصور سركوب شده و آرامش نسبي برقرار شده بود.
در هرحال اين آزادي و امنيت و رفاه اقتصادي موجبات رضايت گروههاي مختلف اجتماع را فراهم آورد و خون تازه اي در شريان حيات اجتماعي و اقتصادي به جريان انداخت.
البته اگر اين برنامه ادامه پيدا مي كرد آثار و نتايج درخشاني به بار مي آورد، ولي متأسفانه طولي نكشيد كه برنامه عوض شد و خليفه جديد چهره اصلي خود را آشكار ساخت و برنامه هاي ضد اسلامي خلفاي پيشين از نو آغاز گرديد.
كانون عياشي و فساد
«مهدي» در آغاز خلافت به پيروي از «منصور»كه مردي خشك و باصلابت بود، خيل نديمان و عناصر آلوده را كه معمولاً در دربار خلفأ بزم آرايي مي كردند، به دربار راه نداد و از خوشگذراني و مجالس عيش و نوش دوري جست، ولي بيش از يك سال نگذشته بود كه تغيير روش داد و بساط خوشگذراني و عياشي را داير كرد و نديمان را مورد توجه فوق العاده قرار داد، و هرچه خيرانديشان و رجال بي نظر عواقب ناگوار اين كار را گوشزد كردند، ترتيب اثر نداد و گفت: «آن دم خوش است كه در بزم بگذرد و زندگي بدون نديمان دركام من گوارا نيست»![4]
وي به قدري در اين راه افراط مي كرد كه حتي گوش به نصايح و اندرزهاي وزير خردمند و بافضيلت خود، «يعقوب بن داود»، نمي داد. او كه هرگز در امور كشوري از نظريات يعقوب عدول نمي كرد و نقشه ها و برنامه هاي او را صد در صد به مورد اجرا مي گذاشت، وقتي پاي بزم و عيش و نوش به ميان مي آمد، به سخنان منطقي و بي غرضانه او ترتيب اثر نمي داد.
يعقوب كه از فساد و آلودگي دربار خلافت و بوالهوسي خليفه رنج مي برد، وقتي مشاهده مي كرد كه اطرافيان مهدي در قصر خلافت اسلامي! و در حضور وي بساط ميگساري گسترده اند، مي گفت:
«آيا براي همين كارها وزارت را به عهده من گذاشته و مرا به اين سمت منصوب كرده اي؟ آيا صحيح است كه بعد از پنج نوبت اقامه نماز جماعت در مسجد جامع، بر سر سفره شراب بنشيني؟!».
ولي نديمان خليفه كه عادت كرده بودند با بيت المال مسلمانان، شب و روز به خوشگذراني بپردازند، سخنان يعقوب را به باد تمسخر گرفته مهدي را به باده گساري تشويق مي كردند و گاهي به زبان شعر مي گفتند:
فَدَع عَنكَ يَعقُوبَ بنَ داوُدَ جانِباًوَاَقبِله عَلي صَهبأَ طَيّبَ النّشرِ
يعقوب و سخنان او را رها كن و با شراب گوارا دمساز باش![5]
اين روش مهدي موجب گسترش دامنه آلودگي و لااُباليگري در جامعه اسلامي گرديد و اشعار و غزلهاي بي پرده و هوس انگيز شُعرايي مثل «بَشّار» همه جا دهن به دهن گشت و آتش به خرمن عفت و پاكي جامعه زد و صداي اعتراض بزرگان و افراد غيور از هر سو بلند شد.[6]
خليفه كه سرگرم خوشگذرانيهاي خود بود، از آگاهي به وضع مردم دور ماند و در نتيجه فساد و رشوه خواري رواج يافت و مأموران ماليات عرصه را بر مردم تنگ گرفتند. خود وي نيز بناي سختگيري گذاشت و براي نخستين بار مالياتهايي بر بازارهاي بغداد بست[7] و زندگاني كشاورزان فوق العاده پريشان گشت و از شدت فشار و سختي به ستوه آمدند.[8]
سختگيري فوق العاده نسبت به علويان
طرز رفتار مهدي از جهات مختلف با پدرش منصور فرق داشت، ولي روش اين دو، از يك جهت مثل هم بود و آن سختگيري و فشار نسبت به علويان بود. مهدي نيز مثل منصور ازهرگونه سختگيري و فشار نسبت به بني هاشم فرو گذاري نمي كرد و حتي گاهي بيش از منصور خشونت نشان مي داد. مهدي كه فرزندان علي عليه السلام - را براي حكومت خود خطرناك مي دانست، همواره در صدد كوبيدن هر جنبشي بود كه از طرف آنان رهبري مي شد. او با گرايش به سوي تشيع و همكاري با رهبران علوي بشدت مبارزه مي كرد.
مورخان مي نويسند: «قاسم بن مجاشع تميمي» هنگام مرگ خود وصيتنامه اي نوشت و براي امضاي مهدي نزد وي فرستاد. مهدي مشغول خواندن وصيتنامه شد، ولي همين كه به جمله اي رسيد كه قاسم ضمن بيان عقايد اسلامي خود، پس از اقرار به يگانگي خدا و نبوت پيامبر اسلام - صلي الله عليه و آله - ، علي عليه السلام - را به عنوان امام و جانشين پيامبر - صلي الله عليه و آله - ، معرفي كرده بود، وصيتنامه را به زمين پرت نمود و آن را تا آخر نخواند![9]

Keep aloof from avarice and envy. These two qualities have already destroyed the people gone by.
از حرص و حسد بپرهیزید، زیرا این دو خصلت موجب هلاک امتّ های پیشین شده است.
بحارالانوار ج 78 ص 346
***
Forty Aphorisms From The Eighth Imam Hazrat Ali Ibn Musa Ar – Reza A.S
Hazrat Ali Ibn Musa Ar – Reza (A.S.):
The best and most respected virtue of a man is to do good and fulfill the desires of the needy.
بهترین و ارزنده ترین خصلت ها: انجام کارهای نیک، فریاد رسی بیچارگان و برآوردن آرزوهای آرزومندان است.
بحار الانوار ج 78 ص 355
***