تبریک ولادت امام حسن مجتبی (ع)

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب
تعداد شاگردان امام صادق (ع) حدود ۴هزار نفر ذكر شده است كه از اين تعداد، حدود ۵۰۰ نفر ايراني بوده اند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، شاگرد ايراني مكتب امام صادق (ع) كه پدر علم شيمي شد. «جابربن حيان» شايد يكي از معروفترين شاگردان امام صادق (ع) باشد. دانشمندي كه در ميان ۴هزار شاگرد پيشواي ششم شيعيان و در دوران شكوفايي علمي و كلاسهاي درس پرشمار امام صادق (ع) در علم كيمياگري چهره شد و حالا سالهاست كه از او به عنوان «پدر علم شيمي» ياد ميشود. چهره اي كه يكي از مشهورترين دانشمندان ايراني نيز به شمار ميرود. شهرت جابر نه تنها به جهان اسلام محدود نميشود و غربيها او را تحت عنوان «گبر» ميشناسند.
پدر ايراني شيمي
بوموسي جابر بن حيان، كيمياگر برجستهٔ ايراني، در سال ۱۰۰هجري شمسي در شهر توس از توابع خراسان متولد شد. پدر او يك داروساز شناخته شده و از پيرو ان اهل بيت (ع) بود كه به دليل تلاش در بر اندازي حكومت بني اميه دستگير شد و به قتل رسيد. جابر در زمان قتل پدرش كمتر از يك سال سن داشت. علاقه مندي جابر به حرفه و نوشتههاي باقي مانده از پدرش، سبب شد تا او نيز به داروسازي پرداخته و البته همزمان با ان، به يادگيري علوم ديگر هم بپردازد. براي همين، ايران را به مقصد عراق ترك كرد تا در كوفه، تحقيقات خود را دنبال كند. به همين دليل به او صفت «كوفي» داده اند كه البته اشاره به زادگاه او نيست. جابر، علاوه بر علم داروسازي، از كيمياگران و فيلسوفان بنام عصر خود بود و البته بيشتر اين شهرت را مرهون شاگردي پيشواي ششم شيعيان ميدانست. ذبيح الله منصوري در كتاب ترجمه شده «امام صادق مغز متفكر شيعه» از قول جابر مينويسد: «همه اين علم (شيمي يا كيمياگري) را از محضر مولايم جعفر بن محمد (ع) آموخته ام. » «برتلو» شيميدان فرانسوي كه به «پدر شيمي سنتز» مشهور است هم، سخت تحت تاثير جابر واقع شده و ميگويد: «جابر در علم شيمي همان مقام و پايه را داشت كه ارسطو در منطق.» جورج سارتون ميگويد: «جابر را بايد بزرگترين دانشمند در صحنه علوم در قرون وسطي دانست.»
جابر نخستين شيميدان ايراني است. اواولين كسي است كه به علم شيمي شهرت و آوازه بخشيد و بيترديد نخستين مسلماني است كه شايستگي كسب عنوان شيميدان را دارد.
شهرت جابر نه تنها به جهان اسلام محدود نميشود و غربيها او را تحت عنوان «گبر» ميشناسند. ابن خلدون درباره جابر گفته است: «جابربن حيان پيشواي تدوين كنندگان فن كيمياگري است.»
شاگرد، دوست و همراه امام ششم علیه السلام
جابربن حيان، كتابي مشتمل بر هزار برگ و ۵۰۰ رساله، تاليف كرده است. جابر شاگرد و دوست امام صادق (ع) بود و امام را شخصي والا و مهربان يافت؛ بطوري كه نميتوانست از او جدا ولي بي نياز بماند. جابر ميكوشيد تا با راهنمايي استادش، علم شيمي را از بند افسانههاي كهن مكاتب اسكندريه برهاند و در اين كار تا اندازهاي به هدف خود رسيد. برخي از كتابهايي كه جابر در زمينه شيمي نوشته عبارتند از: الزيبق، كتاب نارالحجر، خواص اكسيرالذهب، الخواص، الرياض و….
وي به آزمايش بسيار علاقه مند بود. از اين رو، ميتوان گفت نخستين دانشمند اسلامي است كه علم شيمي را بر پايه آزمايش بنا نهاد. جابر نخستين كسي است كه اسيد سولفوريك يا گوگرد را از تكليس زاج سبز و حل گازهاي حاصل در آب بدست آورد و آن را زينت الزاح ناميد. جابر اسيد نيتريك يا جوهر شوره را نيز نخستين بار از تقطير آميزهاي از زاج سبز، نيترات پتاسيم و زاج سفيد بدست آورد.
جابر سرانجام در سال ۱۹۴ هجري شمسي در كوفه درگذشت.
منبع:hajj.ir

- صدای گریه می آید! … صدای ضجه فرشتگان!
ای بقیع، امشب دوباره در خاک تو خورشیدی خواهد دمید و ستاره ای به آسمان خواهد شتافت!
چگونه مویه نکنیم؟! در سوگ مولایی که عظمت نامش، آسمان را به تواضع وامی دارد! چگونه به این اشک های ناقابل بسنده کنیم، که وسعت مصیبتت، فراتر از ادراک خاکیِ ما ناسوتیان است!
- مولا جان! قسم به بقیع! قسم به فجر! قسم به اولین سپیده عدالت، که معجزه مهدوی به وقوع خواهد پیوست و آستان کبریایی تو برای همیشه؛ در آغوش آرزومندان خواهد بود ما را بگیر دست، که از پا افتاده ایم آقا! به حق تربت پنهان مادرت علیهاالسلام !
شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم تسلیت و تعزیت باد.
امام صادق علیهالسلام: (به وسیله اعمالتان) مایهی زینت ما باشید، نه مایه عیب ما .
خدایا بحق امام صادق علیهالسلام، ایمان عارفانه و عمل صادقانه به همه ما عنایت بفرما .
چرا رهبری دوره ای نیست؟
آیا انتخاب زماندار رهبر، سبب تقویت رهبری در نظام اسلامی نمیشود، اگر مثلا با گذشت زمان، توانایی رهبر جامعه تنزل یابد یا توانایی فقیه دیگری بالاتر رود، آیا در چنین شرایطی دائمی بودن ولایت و رهبری، سبب ضعف رهبری نظام نمیشود؟
1–برای رد شبهه مطرح شده باید گفت که یکی از تفاوتهای ولایت فقیه با وکالت فقیه آن است که وکالت، زمامش به دست موکل (وکیل کننده) است که به چه مقدار باشد و هر زمان که خواست، وکیلش را عزل کند، حتی در شرایطی که وکیل، شایستگی لازم را داشته باشد. اما ولایت این گونه نیست، بلکه سمتی است که از سوی شارع مقدس تعیین شده و مانند مرجعیت فقیه است که شرعاً زماندار نیست.
2– البته زماندار نبودن ولایت فقیه، در صورتی است که شرایط و صلاحیت رهبری نیز وجود داشته باشد و از این جهت، مانند حکومتهای سلطنتی نیست که شاه، در هر زمان شاه باشد، خوب یا بد توانا یا ناتوان. اگر از نظر طبیعی، مانعی مانند مریضی صعب العلاج دیرپا برای رهبر فعلی ایجاد شود، خبرگان، رهبر جدید را شناسائی و او را برای تولی و پذیرش امت اسلامی معرفی میکنند و اگر بیماری رهبر کنونی، موقت باشد یعنی تقریبا نظر همه پزشکان این باشد که پس از مدت موقت، ولی قابل اعتنا، درمان میشود، باز در چنین شرایطی خبرگان مردم، رهبری را به دست شورای سه نفره که در قانون اساسی، در اصل یکصد و یازدهم مشخص شده میدهند، زیرا کشور اسلامی را نمیتوان بدون رهبر رها کرد.
3– مساله پایین آمدن درجه کمال رهبری یا بالا رفتن درجه کمال برخی از فقیهان دیگر نیز تحت نظارت مستمر خبرگان است و در این شرایط، فقیه برتر جدید، اگر به مزایای جدی رهبری دست یافت که در قانون اساسی مثلا به آن اشاره شد، چنین فقیهی، جایگزین رهبر سابق خواهد شد. بنابراین، بدون زماندار شدن رهبری نیز این مصالح رعایت شده و میشود و چون اصل زمانمند بودن رهبری، در اسلام صبغه شرعی نداشت، در قانون اساسی نیامد.
منبع:
برگرفته از کتاب ولایت فقیه آیت الله جوادی آملی

رهبر انقلاب: ملّت ایران باید متّحد باشد. از این قضایای هستهای و غیر هستهای و مانند اینها، دودستگی درست نشود که هر دسته یکجور بگویند -بالاخره یک کاری است دارد انجام میگیرد،مسئولینی دارد، دنبال میکنند؛ انشاءالله آنچه منافع ملّی است تشخیص بدهند و دنبال آن باشند- بین مردم نباید دودستگی بهوجود بیاید. دشمن این را میخواهد.
۱۳۹۴/۴/۲۷
میبخشم؛ چون دوستش دارم…
برای آنها که میخواهند با حضرت زهرا سلاماللهعلیها محشور شوند
هر حرفی را به هر کسی نمیتوان زد. این را همه میدانند. برای همین هم قدیمیها گفتهاند: «معرفت درّ گرانی است به هر کس ندهند، پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند». حالا اگر این حرف، حرف اهلبیت علیهم السلام باشد که دیگر اهمیتش هزار برابر است و مخاطب خیلی مهم میشود.
به همین دلیل این متن را نباید هر کسی بخواند، چرا که هدیه خصوصی امام صادق علیهالسلام است به من و تویی که با جان و دل حاضریم برای سخن آلالله خود را فدا کنیم؛ حتی اگر مجبور شویم خیلی از سنتهای غلط را زیر پا بگذاریم و سنتهای زیبا و خدایی را جایگزین کنیم.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: سه گروه از زناناند که خداوند عذاب قبر را از آنان برطرف کرده و با فاطمهزهرا سلاماللهعلیها در قیامت محشور خواهند شد:
1. زنی که در برابر غیرت شوهرش صبر کند.
2. زنی که در برابر بداخلاقی همسرش شکیباست.
3. ؟
سومی را نباید به این راحتی گفت. انگار باز هم به زمینهسازی نیاز دارد. زیرا اما و اگرهای زیادی مانع میشود که به آن جامه عمل بپوشانیم. اما چه تبلیغی باید برای آن کرد؟ چه چیزی بالاتر از ضمانتهای امام صادق؟ع؟؟ یعنی چه چیزی بالاتر از برداشته شدن عذاب قبر و ثواب هزار شهید و بهره بردن از ثواب عبادت یکسال؟ حالا همه اینها به کنار؛ چه چیزی بالاتر از محشور شدن با بانوی یگانه عالم که احدی از زنان با او قابل مقایسه نیست؟ خوشا به حال ما که خداوند چنین پاداشی برایمان تدارک دیده است… آری؛ با این اوصاف خیلی شنیدنی است ویژگی سوم:
3. زنی که مهریهاش را به شوهرش میبخشد.1
عجب! مهریهای که این قدر در جامعه ما پررنگ و مهم شده و به خاطرش ازدواجهای جوانان آسیب دیده، اگر بخشیده شود، چنین اجر بالایی دارد؟ پس چرا ما برای زیاد کردن آن، این قدر بحث و گفتوگو و شاید جدال میکردیم؟ چه اشتباه بزرگی! راستی، مگر مهریه همانی نیست که خداوند در قرآن آن را «هدیهای» میداند که نشانه صداقت و راستی و مهربانی مرد نسبت به زن است؟2 پس باز هم اشتباه کردهایم…
هزاران اما و اگری را که به اشتباه در جامعه بزرگ کردهایم، برای خودت مرور کن و به نتیجه برس! تو را نمیدانم، اما من مهریهام را میبخشم، زیرا قبل از این که با همسرم پیمان عشق بسته باشم، پیمان بندگی را با خدایم امضا کردهام و او هم تضمین کرده است خانواده بهشتی را برای من. حالا با خیال راحت به همسرم و خانوادهام عشق میورزم و مهریهام را به او میبخشم، چون دوستش دارم…
البته چون مهریه یکی از پاکترین مالهاست و به گفته اهلبیت میتواند شفابخش بسیاری از مریضیها باشد3، پس من هم به اندازه مهریه حضرت زهرا (که گویا کمتر از 14 سکه بهار آزادی است) نگه میدارم و بقیه را میبخشم.
من مطمئنم که چون این بخشیدن از سر عشق و محبت است، خانوادهام را اهلبیتی میکند و آرامشی شیرین را به ارمغان میآورد.
حالا تو چه میکنی خواهر مهربانم؟
فکرهایت را بکن و از روی میل و علاقه، تن به این معامله بده! معاملهای که سودش بینهایت است و ضررش ناچیز. اگر چنین کردی، حتما با جملهای زیبا در قسمت بخشیدم (+) به ما خبر بده تا قطرهقطره جمع گردیم؛ وانگهی دریا شویم…
و چه چیزی زیباتر از دریای همسران فاطمی…
[1]- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام: ثَلَاثٌ مِنَ النِّسَاءِ یَرْفَعُ اللَّهُ عَنْهُنَ عَذَابَ الْقَبْرِ وَ یَکُونُ مَحْشَرُهُنَّ مَعَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ (صلیاللهعلیهوآله) امْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَى غَیْرَةِ زَوْجِهَا وَ امْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَى سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا وَ امْرَأَةٌ وَهَبَتْ صَدَاقَهَا لِزَوْجِهَا یُعْطِی اللَّهُ کُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ ثَوَابَ أَلْفِ شَهِیدٍ وَ یَکْتُبُ لِکُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ عِبَادَةَ سَنَةٍ. (وسائل الشیعة، ج21، ص: 285)
[2]- سوره نساء، آیه 4: وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنیئاً مَریئاً: مهر زنان را که هدیهاى است، به آنان بدهید. پس اگر چیزى از آن را با رضایت خاطر به شما بخشیدند، آن را بخورید. گوارا و نوش جانتان خواهد بود.
[3]- مردی از دردشکم به امیرالمومنین شکایت کرد. حضرت فرمودند: از همسرت بخواه مقداری از مهریهاش را ببخشد و با آن عسلی بخر و با آب باران بیامیز و بنوش. (وسائل الشیعة، ج21، ص: 285)