مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها ساوه

  • صفحه اصلی 
  • تماس با ما 
  • ثبت نام 
  • ورود 

دانستنیهایی از قرآن(ولایت،مکمل رسالت)

18 فروردین 1396 توسط رضوانی

«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین » (سوره مائده/67) ای پیام آور خدا آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، به مردم برسان، پس اگر این کار را انجام ندادی رسالت خدا را ابلاغ نکرده ای و همانا خداوند تو را از (شر و کید) مردم نگه خواهد داشت و بی گمان خداوند کافران را هدایت نخواهد کرد . یا ایها الرسول: در قرآن سیزده بار خطاب به پیامبر با جمله یا ایها النبی آمده است که این موارد در سوره های انفال - توبه - احزاب - ممتحنه و تحریم دیده می شود و منحصرا تمام موارد، مربوط می شود به جهاد در راه خدا و یا سفارشهائی در باره همسران رسول الله . وتنها در دو مورد - که هر دو در سوره مائده است - خطاب یا ایها الرسول به پیامبر صلی الله علیه و آله شده است .

جالب اینجا است که هر دو مورد نیز در باره ولایت است . یکی از آن موارد همین آیه مورد بحث است و آیه دوم که بی ارتباط با این نیست این آیه می باشد: «یا ایها الرسول لا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر من الذین قالوا آمنا بافواههم و لم تؤمن قلوبهم » ای رسول تو را نگران نسازد آنانکه به سرعت کافر می شوند از آنان که در زبان گفتند ما ایمان آوردیم ولی هرگز قلبهایشان ایمان نیاورد .

چه بسیار از همین به ظاهر اصحاب پیامبر بودند که در روز غدیر خم پس از اعلام رسمی نصب جانشین از سوی رسول الله و به فرمان خداوند، تبریک و تهنیت به امیر المؤمنین گفتند و رسما اعلام داشتند که پس از پیامبر تو ولی و پیشوای هر مرد و زن مسلمان هستی ولی هنوز آب کفن پیامبر خشک نشده بود که سقیفه را تشکیل دادند و از این امر قطعی که خود نیز بر آن صحه گذاشته بودند سرباز زدند و انکار کردند و خلافت را غصب نمودند و چه بسیار آنهائی که در روز غدیر خم شاهد آن واقعه تاریخی بودند ولی پس از رحلت پیامبر بلافاصله از علی فاصله گرفتند .

اینها قطعا شامل همین آیه هستند که در ظاهر ایمان آوردند ولی ایمانشان حقیقی نبود بلکه بیشتر به خاطر مصالح خود در زبان ایمان آوردند .

در این زمینه روایتی در تفسیر علی بن ابراهیم از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده که گفت: شخصی نزد امام باقرعلیه السلام این آیه را خواند: «و اسبغ علیکم نعمه ظاهرة و باطنة » حضرت فرمود: «اما النعمة الظاهرة فهی النبی صلی الله علیه و آله و سلم و ما جاء به من معرفة الله عزوجل و توحیده و اما النعمة الباطنة ولایتنا اهل البیت و عقد مودتنا فاعتقد و الله قوم هذه النعمة الظاهرة و الباطنة و اعتقدها قوم ظاهرة و لم یعتقدوها باطنة فانزل الله: یا ایها الرسول لا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر . . . ففرح رسول الله (ص) عند نزولها اذ لم یقبل الله تبارک و تعالی ایمانهم الا بعقد ولایتنا و محبتنا» نعمت آشکار و ظاهر وجود رسول خدا است و آنچه از شناخت خدای عزوجل و توحید آورد و اما نعمت پنهانی و باطنی ولایت ما اهل بیت است و پیمان محبت با ما بستن .

به خدا سوگند برخی از مردم به هردو نعمت ظاهری و باطنی معتقد شدند ولی گروهی تنها به نعمت ظاهری ایمان آوردند و نعمت پنهانی را نپذیرفتند پس خدای متعال این آیه را نازل فرمود: «یا ایها الرسول لا یحزنک الذین . . .» آنگاه رسول خدا با نزول این آیه خوشحال شد زیرا خداوند تبارک و تعالی ایمان آنان را نمی پذیرد جز با پیمان ولایت و محبت ما اهل بیت . و شاید در این دو آیه واژه یا ایها الرسول آمده است برای اینکه ولایت مکمل رسالت و مهمترین انگیزه های آن است پس رسالت تو - ای رسول - کامل نمی شود و انجام نمی پذیرد جز با تبیین ولایت و امامت . نکته مهمی که در این آیه وجود دارد قسمت آخر آن است که می فرماید: «والله لا یهدی القوم الکافرین » یعنی خداوند گروه کافران را هدایت نمی کند . از این آیه بر می آید که گویا منکر ولایت همگام با کافران حرکت می کند .

بگذریم که هیچ عملی از منکرین ولایت پذیرفته نیست هرچند شبها را تا به صبح به عبادت و پرستش بگذرانند و روزها را روزه بدارند و هرچند کنار مسجد الحرام به عبادت و شب زنده داری بپردازند . این امر معلوم و معین است ولی طبق این آیه منکر ولایت در زمره کافران است زیرا ولایت چنانکه بیان شد مکمل رسالت است .

و الله یعصمک من الناس: از این فراز معلوم می شود پیامبر هراسی داشته است که خداوند او را تسلی می دهد و می فرماید که خدا تو را از شر و کید مردمان نگه می دارد . پر واضح است هراس رسول خدا برای جان خویش نمی باشد زیرا او الگوی شهامت و شجاعت و قهرمان میدان نبرد است . حضرت امیر علیه السلام می فرماید: «کنا اذا احمر الباس اتقینا برسول الله صلی الله علیه و آله فلم یکن احد منا اقرب الی العدو منه » (بحار، ج 19، ص 191) هرگاه آتش جنگ برافروخته می شد خودمان را در پناه رسول الله قرار می دادیم زیرا هیچ کس از آن حضرت به صف دشمن نزدیکتر نبود . تازه این موضوع مربوط می شود به قبل از فتح مکه وگرنه پس از آن آنقدر شوکت و عظمت اسلام گسترده و فراگیر شده بود و حکومت حضرت تمام جهان آن روز را در بر گرفته بود که هیچ جای هراس نبود ولی هراس پیامبر از این بود که می دانست منافقان و فرصت طلبان در صدد انتقام از علی علیه السلام هستند، کینه های بدری و خیبری فراموش نشده بود و هنوز خون سران و گردنکشان قریش از شمشیر علی می چکید و چشم دیدن علی را نداشتند .

پس پیامبر برای جان اسلام هراس داشت نه جان خویشتن . او می هراسید که اینان با نقشه های موذیانه خود، اسلام را نابود نمایند ولی خداوند او را تسلی می دهد که مطمئن باش خداوند نقشه هایشان را نقش بر آب می کند . البته پس از رحلت رسول الله (ص) انتقام خود را از او و عموزاده اش گرفتند و مسیر اسلام را به انحراف کشاندند، که امیدواریم دوباره ذو الفقار علی در دست فرزند خلفش ابا صالح عجل الله فرجه انتقام ازآنان بگیرد و اسلام را نیرو و قدرت بخشد و یکون الدین کله لله . آمین رب العالمین .

 نظر دهید »

چند تمرین برای یاد خدا!

18 فروردین 1396 توسط رضوانی

در کشاکش زندگی گاه مواقعی پیش می آید که ممکن است احساس کنیم، خدا به ما کاری ندارد یا گویا ما را فراموش کرده است. این پندار گرچه ظاهری کفرآمیز دارد اما ممکن است در ذهن بسیاری از ما به وجود آمده باشد و مناسب است که درباره آن اندیشه کنیم.

کلیدی که در دستان خود ماست در حقیقت توجه خدا به ما ریشه ای در درون خودمان دارد یعنی اگر کاری نکنیم که توجه خدا را به خود جلب کنیم، او به سراغ ما نمی آید، با همه مهربانی و کرامتش. در کتاب خودش فرموده: “بگو پروردگارم به شما توجهی نمی کند اگر دعایتان نباشد”

(1) کلید توجه خدا در حقیقت در دستان خود ماست. گویا خدا متوجه ماست ولی تا ما خود را متوجه خدا نکنیم او توجه خود را به ما نشان نمی دهد. در قرآن کریم فرمود که “فَاذْكُرُونی أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لی وَ لا تَكْفُرُونِ”

(2) بنابراین اگر دوست داریم خدا ما را یاد کند باید خدا را یاد کنیم. به عبارت دیگر مانعی از جنس “خود ما” است که یاد خدا را در ما تأخیر می اندازد و برطرف کردن این مانع هم به همت و شوق و اراده خود ما مربوط است. خدا به وعده اش عمل می کند این تفکر که “نکند خدا ما را فراموش کرده است” زنگ خطری برای روحیه ماست و نشانه آن است که در طول زندگیمان خدا را یاد نمی کنیم و او نیز ما را یاد نمی کند که در نتیجه به این فکرهای باطل دچار شده ایم. زیرا خدای ما همان خدای قدیمیهاست با همان قدرت و شوکت و خدایی اش را در لابلای همین شرایط نیز نشان می دهد هر کس خدا را در کشاکش کارهای روزمره یاد کند، خواهد دید که خدا به وعده خود عمل می کند یعنی با وجود خود درک می کند که خدا با اوست و خدا هم به یاد اوست. شیرینی این ذکر از آنجاست که گاهی که به یاد خدا نیستیم، ناگهان خدا ما را به یاد خودش می اندازد و لذتی از بندگی نصیبمان می کند که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. این نمونه ای از یاد خداست. آیا ممکن است خدا دوستان خود را رها کند و آنها را خوار سازد؟ دوستان ممکن است مشکلات مختلفی در زندگی پیدا کنند اما دچار شکست روحیه و ذلت و حقارت نمی شوند. یاد خدا باعث شکوفایی درونی ما و به قول قرآن “فلاح” ما می شود.

(3) در جهت مقابل، برای اینکه خدا ما را یاد کند، باید او را در کشاکش امور زندگی یاد کنیم. گناه کردن نشانه فراموشی خداست. اگر در طول روز مواردی از گناه برایمان پیش بیاید و مثل بقیه مردم خود را آلوده به آنها کنیم و با دلایل و افکار خود توجیه کنیم، یعنی خدا را فراموش کرده ایم. در دنیای پیچیده هم خدا هست زندگی در دوران مدرن ممکن است ما را به این فکر دچار کند که “شاید خدا دیگر نیست” یا “شاید خدا دیگر تأثیری در جهان ندارد” یا “خدا هست اما انگار ما را فراموش کرده است".

ما در دنیای کنونی، کمتر خود را با طبیعت مرتبط می بینیم و مشغولیتها و جذابیتها و اعداد و رقمها و رسانه ها، فضای فکری ما را آنچنان به تسخیر درآورده اند که یاد خدا برای ما مشکل شده است. این درست است که دوران ما تبدیل به یک فراموشخانه بزرگ از یاد خدا شده است؛ اما می دانیم که خدا نیز فعال است و برای هدایت بشر کار می کند. خدا راهگشایی های نو در زمانه ما ایجاد کرده است که به جویندگان راهش کمک کند. بنابراین این تفکر که “نکند خدا ما را فراموش کرده است ” زنگ خطری برای روحیه ماست و نشانه آن است که در طول زندگیمان خدا را یاد نمی کنیم و او نیز ما را یاد نمی کند که در نتیجه به این فکرهای باطل دچار شده ایم. زیرا خدای ما همان خدای قدیمیهاست با همان قدرت و شوکت و خدایی اش را در لابلای همین شرایط نیز نشان می دهد.

خدا فرموده که “هر کس مرا بخواند اجابتش می کنم. یعنی اگر واقعا خدا را صدا بزنیم درک می کنیم که خدا می شنود و پاسخ می گوید. هر چند رسیدن ما به حاجتمان ممکن است موانعی داشته باشد که باعث تأخیر شود، اجابت خدا و شیرینی پاسخ خدا در همان لحظه دعا قابل فهم است. اگر در آخرت فراموشمان کند! اینکه زمانی برسد که خدا ما را فراموش کند، جزو دردناکترین تفکرات و احتمالها خواهد بود. خدا خود متوجه این امر بوده و در قرآن به ما هشدار داده است که مراقب باشیم جزو کسانی نباشیم که خدا ما را در قیامت فراموش کند.

فراموشی خدا،

به معنای بی توجهی خدا، یکی از دردناکترین عذاب هایی است که در آخرت وجود دارد و خدا هشدار آن را به ما داده و سبب آن را نیز بیان نموده است: آنانکه مرگ و قیامت را فراموش می کنند و یاد نمی کنند، خدا نیز در قیامت فراموششان می کند: وَ قیلَ الْیَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسیتُمْ لِقاءَ یَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرینَ (سوره جاثیه، آیه 34) هنر یاد خدا اگر دوست داریم خدا ما را یاد کند باید خدا را یاد کنیم. به عبارت دیگر مانعی از جنس “خود ما” است که یاد خدا را در ما تأخیر می اندازد و برطرف کردن این مانع هم به همت و شوق و اراده خود ما مربوط است کار و مشغله های درآمد، خانه داری، روابط اجتماعی، مدیریت درآمدها و هزینه ها، رسیدگی به خانواده و فرزندان، همه و همه اموری وقت گیر و انرژی بر هستند و می توانند ما را از یاد خدا باز دارند اما آنانکه “اهل ذکر” هستند در کشاکش همین امور از یاد خدا باز نمی مانند. خدا در قرآن ما را موعظه کرده که مشغولیت به امور مالی و خانوادگی باعث نشود که از یاد خدا باز بمانیم و خودش افرادی را ستایش کرده است که هیچ کسب و هیچ کاری آنها را از یاد خدا و نماز باز نمی دارد.

چند تمرین برای یاد خدا -

نماز مهم ترین یاد خداست. نماز بخوانیم. -

در نماز مراقب فکرهای مزاحم باشیم.

هر وقت متوجه شدیم که توجهمان پرت شده است، آن فکرها را رها کنیم. - د

ر محل هایی که مشغولیت فکریمان زیاد می شود مثل محل کار و بازار و خیابانهای شلوغ و هنگام تفریح اسم خدا را به زبان بیاوریم. - لقلقه های زبانمان را با فکر و نیت ادا کنیم. مثلا موقع عصبانیت اگر “لا اله الا الله” می گوییم، واقعا نیت کنیم “لا اله الا الله” و گاه و بیگاه که به زبانمان “شکر” جاری می شود واقعا نیت کنیم که شکر خدا باشد نه عادت زبانی. - فرصتها را از دست ندهیم زیرا اگر ادعای یاد خدا داشته باشیم، خدا حتما چندین مورد برای ما ایجاد می کند که یادش بیفتیم.

مبادا در آن مواقع خود را به غفلت بزنیم

- ممکن است در ابتدای کارها “بسم الله” را بنویسیم یا بلند بگوییم و یا آهسته زمزمه کنیم. در آخر کارها باید خود را بررسی کنیم که آن “بسم الله” از روی رسم و تشریفات بوده یا واقعا یاد خدا بوده است. - وضو گرفتن در مواقع غیر نماز و صلوات فرستادن و آه دل کشیدن از رنجهای پاکان خاندان پیامبر همگی در زمره یاد خداست. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت ها: 1- قُلْ ما یَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَكُونُ لِزاماً(سوره فرقان، آیه 77)

2- سوره بقره، آیه 152

3- یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثیراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (انفال، 45 و جمعه، 10) منبع : tebyan

 1 نظر

قرآن را با چه دیدگاهی بخوانیم؟

18 فروردین 1396 توسط رضوانی

در طول تاریخ اسلام چهار گونه دیدگاه و برخورد با قرآن کریم را می توان شناخت و آثار و شواهد آن را در فرهنگ اسلامی و حوزه های مرتبط با قرآن کریم مشاهده نمود. هر یک از این چهار برخورد به گونه ای خاص به سراغ قرآن رفته اند و هر کدام با قرآن شناسی مخصوص به خود، نظامی خاص را برای «ارتباط با قرآن» و «استفاده» از آن پیشنهاد کرده اند که عبارتند از:

الف) اصالت کمیت

ب) اصالت کیفیت

ج) کمیت گرایی

د) کیفیت گرایی.

الف) اصالت کمیت: در این دیدگاه، قرآن پدیده ایست که تلاوت آن مایه اجر و ثواب است و اساساً برای این نازل شده است که افراد آن را بخوانند و به «ثواب و اجر» قرائت قرآن نایل شوند. در این دیدگاه، راه ارتباط با قرآن، قرائت آن می باشد و تنها حاصل آن، اجر و ثواب مترتب بر آن است. کسی که با این دیدگاه به سراغ قرآن می رود، انتظاری جز کسب ثواب ندارد و تصوّری غیر از این که قرآن خواندن، مستحب مؤکّد و موجب اجر «کثیر» است، در ذهن او نیست؛ بنابراین کاملاً طبیعی است که در این دیدگاه خواندن زیاد قرآن مورد تشویق است و هر چه بیشتر بتوان قرآن خواند، بیشتر از آن استفاده شده است و ختم قرآن نیز کمال مطلوب شمرده می شود. این دیدگاه با نزول وحی شکل گرفته است و در عهد نبوی نیز ملاحظه می شود که عده ای از صحابه، خواندن زیاد قرآن را کمال مطلوب می انگارند و به گونه ای جدّی اصرار می کنند که حتی در کمتر از هفت یا سه روز، قرآن را ختم کنند که با برخورد جدی پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) مواجه می گردند. (ک. علوم القرآن عند المفسرین. ج2، ص 326، 327، 330، 331) ب) اصالت کیفیت: این دیدگاه نقطه مقابل دیدگاه اصالت کمیت است. در این دیدگاه، خواندن زیاد

قرآن امری ممدوح و نیک تلقّی نمی شود و هیچ تشویقی در جهت تلاوت حجم زیادی از قرآن و یا ختم قرآن صورت نمی گیرد.

این دیدگاه با نزول وحی شکل گرفته است و در عهد نبوی نیز ملاحظه می شود که عده ای از صحابه، خواندن زیاد قرآن را کمال مطلوب می انگارند و به گونه ای جدّی اصرار می کنند که حتی در کمتر از هفت یا سه روز، قرآن را ختم کنند که با برخورد جدی پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) مواجه می گردند در این دیدگاه، قرآن «جلوه خدا» ست که یک آیه نیز، مظهر کامل این تجلّی است و می توان در آیینه تنها یک آیه، جمال دوست را دید و کمال رب را کشف و شهود کرد. این دیدگاه با دیده تحقیر و نقد، به دیدگاه پیشین می نگرد و هیچ گاه توصیه نمی کند که زیاد قرآن بخوانید و این تصور را که قرآن برای نیل به ثواب نازل شده است، تصوری قشری می شمارد و انتظاری جز ثواب، از تلاوت قرآن نداشتن را نگرشی کودکانه و جاهلانه می پندارد.

اکتفا کرده و یا تنها یک سوره را برگزید و آن را خواند و بدین وسیله به جلوات الهی و عالم غیب متصل گردید و از آن بهره برد. در این دیدگاه، مهم نیست که کسی، هیچ گاه قرآن را ختم نکند و یا تنها با معدودی آیات آشنا باشد و به همین آیات اکتفا کند؛ بلکه این مهم است که بتوان به بطون آیات رسید؛ بنابراین در این دیدگاه هیچ تشویق و توصیه ای بر یادگیری آیات بیشتر و انس با تعداد بیشتر آیات، نمی توان یافت. این دیدگاه را می توان در آرا و افکار برخی متصوفه و عرفا مشاهده کرد.

ج) کمّیت گرایی: این برخورد، رایج تر از بقیه برخوردها و دیدگاههاست.

در این دیدگاه، کیفیت نیز، امری مهم و معتنابه (قابل اعتنا) شمرده می شود و در استفاده از قرآن و ارتباط با کلام اللّه مورد توجه و توصیه است؛ ولی همه این توجه ها و توصیه ها در مرحله تئوری و نظری باقی می ماند و در مرحله عمل آنچه که «فدا» می شود و عملاً بدان توجهی نمی شود «مسأله کیفیت» است.

د) کیفیت گرایی:

این دیدگاه و برخورد، تنها در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) مشاهده می شود و می توان همه دیدگاهها و برخوردهای سه گانه پیش را انشعاب و انحرافی از این مکتب اصلی، که «صراط مستقیم» است، دانست.

روشها و شیوه هایی که در تعلیم و تلاوت قرآن توسط این مکتب ارائه می شود، به گونه ای است که در آن، هم کمیت و هم کیفیت لحاظ شده است و از افراط و تفریط در کمیت و کیفیت خبری نیست؛ ولی آنچه مهم تر است و گرایش روشها و اسوه های این مکتب به سمت و سوی آن است، «گرایش به کیفیت» است، نه کمیت. به عبارت دیگر؛ در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) کمیت نیز، جایگاهی بس مهم دارد و بدان توصیه و تشویق هم می گردد، ولی همیشه این «کیفیت» است که «محور» آن روشها، اسلوبها و اسوه ها و توصیه هاست و «کمیت» تا آنجا مورد توصیه و توجه است که «کیفیت» نیز موجود باشد و اگر قرار است که یکی از کمیت و کیفیت فدا شود؛ این «کمیت» است که فدای «کیفیت»می گردد. توجّه به كیفیّت، بیش از كمیّت هر چند كه زیاد قرآن خواندن و ختم قرآن، یك فضیلت است و پیشوایان دین، چنین می كرده اند؛ چنانچه برخی آثار قرائت را كه در روایات بدان ها اشاره شده، ذكر می كنیم:

1. خداوند، به قرائت كننده قرآن پاداش عظیمی خواهد داد: پیامبراكرم (صلی الله و علیه و آله) فرمود: “هر كس برای رضای خدا و آگاهی عمیق در دین، قرآن بخواند، ثواب ملائكه و انبیا و رسولان را خواهد داشت ."؛(وسایل الشیعة ، حرّ عاملی ، ج6، ص 184، مؤسسه آل البیت .)

2. بالا رفتن مقام و درجه قاری در بهشت: حفص گوید: از امام كاظم (علیه السلام) شنیدم كه می فرمود: درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است. به قاری گفته می شود: بخوان و (در مراتب بهشت ) بالا برو. سپس می خواند و مقامش بالا می رود؛ (وسائل الشیعة ، همان ، ص 187.)

3. طولانی شدن عمر بینایی: امام صادق (علیه السلام) فرمود: هركس قرآن را از رو (با نگریستن بر آیات )، بخواند، از بینایی اش برای مدت طولانی لذت خواهد برد؛ (بحارالأنوار، علامه مجلسی ؛، ج 89، ص 202، داراحیاء التراث)

4. نورانی شدن خانه: پیامبراكرم (صلی الله و علیه و آله) فرمود: “خانه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی كنید…."؛(بحارالأنوار، علامه مجلسی؛، ج 89، ص 200، داراحیاء التراث .)

5. زیاد شدن بركت خانه: در این دیدگاه، مهم نیست که کسی، هیچ گاه قرآن را ختم نکند و یا تنها با معدودی آیات آشنا باشد و به همین آیات اکتفا کند؛ بلکه این مهم است که بتوان به بطون آیات رسید؛ بنابراین در این دیدگاه هیچ تشویق و توصیه ای بر یادگیری آیات بیشتر و انس با تعداد بیشتر آیات، نمی توان یافت.

این دیدگاه را می توان در آرا و افکار برخی متصوفه و عرفا مشاهده کرد امام صادق (علیه السلام) از امیر مؤمنان علی(علیه السلام) چنین نقل می كند: “خانه ای كه در آن قرآن تلاوت و یادی از خدا شود، بركتش زیاد شده، ملائكه در آن جا حاضر می شوند و شیاطین را دور می كنند…."؛(كافی ، همان ، ص575.) همه ی این حرف ها درست و به جای خود اما، از طرف دیگر از آداب باطنی تلاوت قرآن است كه به كیفیّت، بیش از كمیّت توجّه شود. «چگونه خواندن»، مهم تر از «چه قدر خواندن» است. ائمّه در عین آن كه كثرت تلاوت داشتند، تدبّر در آیات هم داشتند و قرآن با دل و جانشان همنوا و عجین می شد. حضرت علی (علیه السلام) توصیه كرده است كه: قرآن را روشن و استوار بخوانید و با ضربه های اثرگذار قرآن، بر دلهای سنگی و قساوت گرفته خویش بكوبید، باشد كه تكان بخورد و اثر پذیرد و همه فكر و همّت شما این نباشد كه به آخر سوره برسید: «وَلكِنِ اقْرَعُوا بِهِ قُلُوبَكُمُ الْقاسیَّةَ وَلایَكُنْ هَمُّ أحَدِكُمْ آخِرَالسُّورَةَ». ( كافی، ج 2، ص 99) متاسفانه گاهی از سر بی حوصلگی قرآن تلاوت می کنیم و دائم به شماره آیات نگاه می کنیم که کی به انتهای سوره می رسیم و فقط همّ و تلاشمان بر این است که سوره به اتمام برسد و یا در جزء خوانی، جزء به اتمام برسد و هیچ توجهی به مفهوم و باطن آیات نداریم و این آفت بزرگی در تلاوت قرآن می باشد. اسلام از مسلمانان، اعمال زیاد نخواسته است، بلکه اعمال خالص خواسته، عمل به اندازه توان خواسته است؛ لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها.(286 سوره بقره) بدین جهت در روز قیامت، گاهی کوهی از اعمال را در ترازوی سنجش اعمال می نهند، ولی هیچ وزنی ندارد.

ارزش هر عملی به کیفیت بیشتر و بهتر آن است، مثلاً در همین نماز که رکعات آن مشخص شده است حضور قلب و کیفیت آن نیز مورد تأکید است. هرگاه ذکر و یا تلاوت قرآن با فکر و کیفیت همراه شد، آثار و برکات خاصی را در پی خواهد داشت. اخلاص روح عبودیّت و بندگی است و عبادت جز با اخلاص مفهومی ندارد.

به فرمایش امام صادق (علیه السلام): «نیّت برتر از عمل است و آگاه باشید که نیّت، حقیقت عمل است.» (لکافی (ط - الإسلامیة)، ج 2، ص: 16)

منابع: حوزه مجله بشارت - فروردین و اردیبهشت 1380، شماره 22 فرآوری: زهرا اجلال

 1 نظر

مطالعه بدون فراموشی

17 فروردین 1396 توسط رضوانی

مطالعه بدون فراموشی مطالعه با درک کامل و ماندگاری طولانی ،آیا می شود با یک بار خواندن یاد گرفت ؟چگونه با یک بار خواندن یاد بگیریم ؟من بعد از خواندن فراموش می کنم !و صدها سوال این چنینی ……. مباحثی چون روش صحیح یادداشت برداری ، نحوه شناخت کلمات کلیدی و الگوهای یادآوری موضوع این مطلب می باشد . متخصصین مطالعه و یادگیری معتقدند به به طور متوسط 90% مطالبی که مطالعه می شود بدون فایده و اضافی است و فقط 10% آن مطالب مفید است . البته این تقسیم بندی با توجه به انواع مطالب است که وجود دراد مثلا یک کتاب ممکن است پر از مطالب کلیدی و مهم باشد و کتابی دیگر کمتر از 10% مطالب مفید داشته باشد ، با توجه به همه جوانب و به طور متوسط فقط 10 درصد مطالب مورد مطالعه مفید هستند ، یعنی از یک کتاب 200 صفحه ای به عنوان مثال فقط 20 صفحه آن به صورت گلچین مفید و به درد بخور هستند و 180 صفحه آن زائد و غیر مفید است . شلید این سوال پیش باید که اگر ابن مطالب زائد و اضافی اند پس چرا آنها را می نویسند ؟ در جواب می توان گفت این مطالب اضافی در حقیقت این مطالب اضافی توضیح و شرح آن مطالب مفید ، کلیدی و مهم هستند ، اما در مرحله اول که قرار است کتاب را بخوانیم طبعا باید هم گی را بخوانیم اما در مراجعه بعدی دیگر ضرورتی ندارد که همه آنها را بخوانیم بلکه ضرر هم دارد از این پس با این روش که یاد می گیرید تنها با یک بار مطالعه مطلب را یاد می گیرید و هر کتاب را با یک بار خواندن یاد می گیرید و دیگر نیازی به چند بار مطالعه کردن یک کتاب ندارید چه کتاب درسی و چه غیر درسی ، چرا که شما با جداسازی مطالب مهم و کلیدی از مطالب زائد و اضافی فقط یک بار و برای اولین و آخرین بار کتاب را مطالعه می کنید ، البته کتابهایی که دارای نکات مهم و با هدف آموختن مطالبی نگاشته می شوند نه مطالب سرگرم کننده و وقت پر کن .

پس از این به بعد هر کتابی که دارای مطالب مهم و کلیدی و آموزنده است را یکبار و برای آخرین بار مطالعه می کنید و این مستلزم مطالعه همراه با یاداشت برداری است . یاداشت برداری هم به این صورت است که شما کلمات کلیدی و نکته های مهم را یادداشت کنید . و اینکه چگونه کلمات کلیدی را از غیر کلیدی تشخیص دهیم و آموزش مطالعه با ماندگاری طولانی به زودی ارائه خواهد شد.

ویژگی های کلمات و نکات کلیدی و فوائد یادداشت برداری کلمه یا نکات کلیدی همچون نامش مانند کلیدی می ماند که بی آن قفل مطلب بسته می ماند . کلمه کلیدی باید خلاصه مطالب باشد و معنی و مغهوم جمله را برساند ، به صورت ابتکاری و خلاقانه و استنباطی باشدو مغز را وادار به فعالیت کند یعنی با دیدن یک نکته ، نکات دیگر مرتبط با آن در ذهن تداعی شود . یادداشت برداری در حین مطالعه فواذد زیادی دارد به عنوان مثال ، از خواب آلودگی و حواس پرتی حین مطالعه جلوگیری می کند ، شما هم حتما تجربه پرت شدن حواس حین مطالعه را دارید این به دلیل منفعل بودن مطالعه است زمانی که حین مطالعه یادداشت برداری می کنید و نکات مهم را یادداشت می کنید ذهن و بدن عملا درگیر مطالعه و فراگیری نکات مهم می شوند که یک مطالعه فعال را ایجاد می کند یادداشت برداری با ایجاد یک مطالعه فعال دقت و تمرکز در حین مطالعه را بالا می برد چرا که تمام تمرکز و حواس شما در پی یادداشت نکات کلیدی است و فرصتی برای حواس پرتی باقی نمی ماند .

فایده دیگر یادداشت برداری ، آسان شدن یادگیری ، نگهداری و یاد آوری نکات مهم و کلیدی است ، با این روش شما از یادگیری و نگهداری و یادآوری همه مطالب معاف می شوید با این مزیت که تمام مطالب را با حجم کمتر ، دقت بیشتر ، یادگیری آسان تر ، نگهداری طولانی تر و یادآوری راحت تر در ذهن خواهید داشت . دیگر مزیت و فایده یادداشت برداری صرفه جویی در وقت است ؛ همان طور که اشاره شد معمولا به طور متوسط 10 درصد مطالب یک کتاب مهم و مفید هستند البته به طور متوسط چرا که بعضی از کتابها مثلا کتاب ها ی علوم زیستی با همه زیر شاخه ها و گرایش هایش نثل زیست شناسی دارای نکات بسیار زیادی هستند که شاید بیش از 30 درصد مطالب مفید و مهم باشد اما اما از سوی دیگر کتابهای دیگر هم هستند که کمتر از 10 درصد مطالب مهم دارند ؛ زمانی که نکات مهم یادداشت برداری شوندبرای مرور کردن مطالب به جای مرور تمام مطالب با مرور نکات کلیدی صرفه جویی قابل توجهی در زمان خواهد شد . فایده دیگر یادداشت برداری ، فعال کردن ذهن است ؛ زمانی که با دیدن یک نکته چندین نکته را به خاطر می آورید باعث فعال شدن ذهن و تقویت حافظه می شود دیگر فایده یادداشت برداری نکات کلیدی ، حذف مطالب اضافی است ، چرا نکات مانند حلقه زنجیر به هم وصلند و با یاد آوری یک نکته خود به خود حلقه بعدی زنجیر که نکته بعدی است یادآوری می شود اما زمانی که مطالب اضافی هم همراه نکات کلیدی باشند باعث فاصله افتادن بین این حلقه های زنجیر می شوند و با از هم گسیختگی این زنجیر میزان فراموشی مطالب به حد اقل می رسد .

پس مزایای یادداشت برداری عبارتند از :

1-جلوگیری از حواس پرتی

2-افزایش دقت و تمرکز

3- آسان تر بودن یادگیری نکات کلیدی از یادگیری همه مطالب

4- صرفه جویی در وقت به هنگام مطالعه

5- باعث فعال شدن ذهن و تقویت حافظه می شود

6- میزان فراموشی به حر اقل می رسد به طور کلی یک مطالعه فعال و پویا و هدفمند مطالعه ای است که همراه با یادداشت برداری باشد و نکات مهم و کلیدی مطالب یادداشت شوند .

به یک مثال ساده توجه کنید برای اینکه ببینید اساسا چگونه باید کلمه کلیدی را از غیر کلیدی تشخیص داد

. (1) علی از اداره آمد ،

(2) سوار اتوبوس شد .

(3) در راه خانه میوه خرید ،

(4) و مورد تشویق مادرش قرار گرفت .

این عبارت چند جمله ای که از تعدادی جمله تشکیل شده و ما می خواهیم کلمات کلیدی و غیر کلیدی آن را جدا کنیم ، گفتیم کلمه کلیدی کلمه ای است که با یاد آوری آن چند کلمه دیگر تداعی شود مغز را مجبور به فعالیت کند و معنی و مفهوم جمله را برسانند . خلاصه یا این مطلب نباشد و گاهی هم به صورت خلاقانه ، ابتکاری و استنباطی باشد ؛ با توجه به این مطلب در جمله (1) کلمات ( از و آمد ) اضافی هستند در جمله ( سوار اتوبوس شد ) کلمات ( سوار و شد ) اضافی اند در جمله(3) کلمات ( در، راه، خانه و خرید ) اضافی هستند و در جمله آخر کلمانت ( و مورد ، مادرش و قرار گرفت ) اضافیند . پس از این چهار جمله پنج کلمه ( علی ، اداره ، اتوبوس ، میوه و تشویق ) کلیدی و مهم هستند و چون ما یک بار این جملات را دیده ایم با دیدن این کلمات کلمات اضافی هم دیده می شوند ولی چرا ؟ چون یک بار این عبارات را دیده ایم و یک ذهنیت قبلی نسبت به ین کلمات پیدا کرده ایم اما همین کلمات را اگر فردی دیگر که تا به حال عبارات مربوط را ندیده ، ببیند ، هیچ مفهومی درک نخواهد کرد ؛ این روش ، روش خوبی است و همه فوائد یادداشت برداری نکات کلیدی را که اشاره شد داراست اما ما همیشه که به این صورت نمی توانیم عمل کنیم ، مطالب که محدود نیست ، یک صفحه یا دو صفحه که مطالعه نمی کنیم ، یک کتاب یا دو کتاب نیست شاید ده ها کتاب باشد که باید بخوانیم که نکات آنها را هم باید یادداشت کنیم و مطالب زیادی بیاموزیم ، از این رو این روش نسبت به روش خواندن بدون فراموشی که در آینده به آن می پردازیم کارایی کمتری دارد و مقدمه ای است بر خواندن بدون فراموشی ، که در آن روش با یک بار خواندن تمام مطالب را می آموزید و هر سوالی که از شما بپرسند پاسخ می دهید ، اما فراموش نکنید تمام این تمرینات که می گوییم برای رسیدن به ذهن برتر و مطالعه بدون فراموشی باید تمرین شود و مرحله به مرحله پیش بروید مانند پله های نردبان ؛ افرادی که زیاد با مطالعه سر و کار دارند دانستن این تکنیک برایشان مانند تفنگی برای غار نشینان است . همیشه به ما گفته اند که درس بخوانید ومطالعه کنید اما هیچ گاه نگفته اند که چگونه بخوانیم ؟ چگونه بخوانیم که سریعتر و همیشگی تر بیاموزیم و مطالب را کاملتر و سریعتر به یاد آوریم .

پس خصوصیات کلمات یا عبارات کلیدی عبارتند از :

1- خلاصه یا عین مطلب نیست .

2- معنی و مغهوم جمله را می سازد .

3- با دیدن آن چند کلمه دیگر تداعی می شوند .

4- مغز را وادار به فعالیت می کنند .

5- به صورت ابتکارانه و خلاقانه و استنباطی است.

 نظر دهید »

فراموشی

17 فروردین 1396 توسط رضوانی


فراموشی چیست؟ همه ما در زندگی روزمره خود مواردی را سراغ داریم که نتوانسته باشیم مطلب ، اسم فرد یا مکان خاص و یا اطلاعات دیگری را یادآوری کنیم. شاید بسیار پیش آمده باشد که مدتها به دنبال دسته کلید یا وسائل شخصی دیگر خود گشته باشیم و خیلی موراد دیگر. همه اینها مواردی جزئی از اختلال در عملکرد حافظه را نشان می‌دهد که تحت تاثیر عوامل مختلف ممکن است بوجود بیاید. این عوامل هرچه باشد، آنچه که برای ما پیش آمده این است که نتوانسته‌ایم به اطلاعاتی که مطمئن از دانستن آنها هستیم، دست پیدا کنیم. به عبارتی حافظه نتوانسته به اطلاعاتی که قبلا ذخیره کرده‌ایم، دسترسی پیدا کند.

پدیده‌ای که همه آن را با عنوان فراموشی می‌شناسیم که در بسیاری موارد هم نتایج ناگواری به بار می‌آورد، مثل کم شدن نمره امتحانی. علل فراموشی فراموشی به علل مختلفی ممکن است اتفاق بیافتد. اکثر فراموشی‌های عادی روزمره مربوط به مراحل حافظه می‌باشند. وجود مشکل در هر یک از مراحل ، یادآوری اطلاعات را با مشکل مواجه خواهد ساخت. نظریات جدید حافظه به این مطلب تاکید دارند و فراموشی را ناشی از احتمال خطا در یک یا چند مرحله از مراحل سه گانه حافظه می‌دانند. مراحل حافظه رمز گردانی ، اندوزش و بازیابی را شامل می‌شود و می‌دانیم که در مرحله رمز گردانی سپردن اطلاعات به حافظه اتفاق می‌افتد. در مرحله اندوزش نگهداری اطلاعات در حافظه و در مرحله بازیابی فراخوانی اطلاعات از حافظه. خطای حافظه در هر یک از این مراحل مشکل فراموشی را به بار خواهد آورد. چنانچه خطایی در مرحله رمزگردانی یا سپردن اطلاعات به حافظه اتفاق بیافتد، در واقع به این معنی است که حافظه شرائط لازم برای رمزگردانی اطلاعات به نحو مناسب نداشته است. ممکن است کمبود توجه در حین سپردن اطلاعات به حافظه عامل این خطا باشد. ما زمانی که می‌خواهیم مطلبی را به حافظه خود بسپاریم، به آن توجه می‌کنیم.

توجه ما رمزگردانی و سپردن آن را به حافظه امکان‌پذیر می‌سازد. ما خیلی از مطالبی را که می‌شنویم، اما به آن توجه نمی‌کنیم، فراموش می‌کنیم. به عبارتی تنها مطالبی که مورد توجه ما قرار می‌گیرد، به حافظه سپرده می‌شود. در غیر این صورت حافظه ما در هر لحظه در مقابل سیلی از اطلاعات قرار می‌گرفت که چندان ضرورتی هم برای ما نداشتند. زمانی که خطا در مرحله اندوزش اتفاق می‌افتد، به این معنی است که اطلاعات به شیوه درست و کاملی ذخیره نشده‌اند و یا در جای مناسب خود قرار نگرفته‌اند. یکی از عواملی که اندوزش اطلاعات را میسر می‌سازد، مرور ذهنی است.

مرور ذهنی به نیرومند شدن اطلاعات در حافظه کمک می‌کند و دوام آنها را در حافظه طولانی‌تر می‌سازد. بنابراین بدون مرور ذهنی اطلاعات از حافظه محو شده و دسترسی به آنها ناممکن می‌گردد. عامل دیگر که در مرحله اندوزش اتفاق می‌افتد و فراموشی را سبب می‌شود، جانشینی است، زمانی که اطلاعات جدید جای اطلاعات قدیمی را می‌گیرد و علت آن اغلب به گنجایش حافظه به خصوص در حافظه کوتاه مدت مربوط است. گنجایش حافظه کوتاه مدت معمولا محدود است و برای استفاده حداکثر از آن شگردهایی مورد استفاده قرار می‌گیرد، مثل روش تقطیع. در هر زمانی که اطلاعاتی که قصد اندوزش آنها را داریم، فراتر از گنجایش حافظه باشد، ذخیره نخواهد شد یا ناچارا اطلاعات قبلی را از بین خواهد برد. در مرحله بازیابی نیز عواملی مثل تداخل و عوامل هیجانی ، یادآوری اطلاعات را با مشکل مواجه می‌سازند.

زمانی که در حافظه ما اطلاعات مختلفی با نشانه مشترکی ذخیره شده باشند، به هنگام استفاده از آن نشانه برای بازیابی یکی از اطلاعات اطلاعات دیگر به ذهن خواهند آمد و مزاحم بازیابی اطلاعات مورد نظر خواهند شد. برای مثال اگر شماره تلفن جدید دوست خود را یاد بگیرید، بعد از مدتی یادآوری شماره تلفن قبلی او برایتان مشکل خواهد بود. به این علت که نام دوست شما نشانه‌ای است که برای شماره تلفن فعلی او و شماره تلفن قبلی او نشانه مشترکی است و یادآوری یکی از آنها با این نشانه با مشکل همراه خواهد بود.

فراموشی به عنوان یک اختلال فراموشی‌های مربوط به مسائل جزئی زندگی روزمره هر از چند برای تمام افراد اتفاق می‌افتد و جای هیچ‌گونه نگرانی ندارد، اما در برخی افراد شدت فراموشی یا موضوعات مربوط به فراموشی طوری است که نمی‌توان آن را حالتی طبیعی تلقی کرد. افراد افسرده و افراد مضطرب معمولا با درجات شدیدتری از فراموشی مواجه هستند و اغلب بیش از دیگران در مسائل روزمره زندگی دچار فراموشی می‌شوند.

از ناراحتیهای اساسی آنها که نزد روانپزشک یا روان شناس از آن گله می‌کنند، مشکل حافظه‌شان است که مشکلات زیادی را برای آنها ایجاد می‌کند. گاهی اوقات فراموشی در اثر ضایعات مغزی اتفاق می‌افتد که معمولا به دنبال یک سانحه مثل تصادف است، دیده می‌شود. در این حالت بیمار ممکن است بخشی از اطلاعات مربوط به زندگی خود را فراموش کند. این فراموشی ممکن است فراموشی پیش گستر یا پس گستر باشد. در نوع دیگری از فراموشی که بسیار هم نادر است، هیچ علت جسمی خاصی وجود ندارد، ولی فرد با فراموشی گسترده‌ای مواجه است. بطوری که ممکن است فرد تمام اطلاعات مربوط به بخشی از زندگی خود را بطور کامل فراموش کند. این نوع از فراموشی معمولا دلایل روان شناختی دارد و به آن فراموشی روانزاد گفته می‌شود. گاه یک هیجان شدید ، یک شوک عصبی و … دلیل این نوع فراموشی است.

نوع دیگری از فراموشی تحت عنوان آلزایمر شناخته می‌شود که معمولا در سنین بالاتر اتفاق می‌افتد و علل ژنتیکی برای آن شناخته شده است. درمان فراموشی برای فراموشی‌هایی که به صورت روزمره اتفاق می‌افتند و یا برای جلوگیری از وقوع فراموشی در مطالب درسی و … معمولا روشهای بهسازی حافظه مفید خواهد بود. در این روشها مواردی آموزش داده می‌شود که فرد با استفاده از آنها می‌تواند مراحل رمزگردانی ، اندوزش و بازیابی اطلاعات را با دقت و سهولت بیشتری انجام دهد. زمانی که فراموشی به عنوان نشانه یک اختلال روانی دیگر مثل اضطراب و افسردگی است، معمولا با درمان این نوع اختلالات مشکل فراموشی نیز حل خواهد شد و برای اختلال فراموشی ناشی از ضایعات مغزی ، فراموشی روانزا و آلزایمر روشهای اختصاصی‌تر به صورت درمان پزشکی و روان درمانی استفاده می‌شود.

منبع : سایت رشد

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 41
  • 42
  • 43
  • ...
  • 44
  • ...
  • 45
  • 46
  • 47
  • ...
  • 48
  • ...
  • 49
  • 50
  • 51
  • ...
  • 57

اوقات شرعی

موضوعات

  • متفرقه
  • آموزش
    • علوم قرآن و حدیث
    • نمونه سوال کلیه دروس
    • مهارتهای زندگی
  • یاد امام و شهدا
  • اهل بیت (علیهم‌السلام)
    • حدیث و سخنان
    • زندگینامه و تاریخ
    • فضائل و مناقب
    • ولادت / شهادت
  • احکام عملی
  • طلاب
    • دل نوشته های طلاب
  • در محضر بزرگان
  • اخبار و اطلاعیه های مدرسه
  • فناوری اطلاعات و رایانه
  • نکات جالب
  • دعا و مناجات
  • پادکست
  • اخلاق
    • رذایل اخلاقی
    • فضایل اخلاقی
  • عکس نوشته
  • پزشکی
  • اشپزی
  • شبهات
  • احکام
  • سیاسی
  • داستان
  • اعمال روز
  • گفتار خنده دار

صفحه ها

  • درباره حوزه ساوه
  • سیستم آزمون سایت
  • ساوه شناسی
  • نویسندگان وبلاگ

جستجو

خبرنامه

آمار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس