1- اطاعت از شوهر: اطاعت از شوهر و خود داري از نافرماني او، از وظايف اوليۀ زن است. شكي نيست كه غرض از اطاعت زن، فرمانبرداري او از شوهر است در اموري كه مخالف احكام الهي نباشد و هر آنگاه كه چنين فرمان و دستوري رسد، وظيفه، تخلف و يا به صورتي فرار از آن است. زيرا در همه حال حكم خداوند متعال بر حكم بشر مقدم است. پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند: «اگر سجده كردن براي غير خدا جايز بود، دستور مي دادم تا زن در برابر شوهرش سجده كند.»(1) و در جاي ديگر مي فرمايند:«زني نمي تواند حق خدا را ادا كند مگر اين كه حق شوهرش را ادا كند.»(2)
2- خوب شوهر داري: خوب شوهر داري يك هنر است و نياز به ذوق و سليقه و مهارت هاي خاص دارد. سعادت يا شقاوت «خانواده» در دست «زن» است.
زن اگر به فن خوب شوهرداري آشنا باشد، مي تواند با انجام وظايفي كه خداوند بر عهدۀ او مقرر فرموده، خانه را به صورت «بهشت برين» درآورد و از شوهر و فرزندان خود، افرادي لايق، پويا، خلّاق و آبرومند بسازد و خانه را محل آسايش و فضيلت و خوشبختي قرار دهد.
شوهرداري در اسلام اهميت بسيار زيادي دارد و در همين رابطه امام علي (ع) مي فرمايند: «جهاد زن خوب شوهرداري است.»(3)
3- خوش اخلاقي: زن فهيم و نيك انديش مي داند كه تمامي انسان ها شيفتۀ محبت و دلباختۀ جذابيت هاي رواني و كشش هاي نفساني اند. از اين رو هنر او در اين است كه با دركي درست از ويژگي هاي اخلاقي، خصيصه هاي شخصيتي و نيازهاي نفساني شوهر، مهرطلبي ها، محبت جويي ها، تشويق پذيري ها، زيبانگري ها و عاقبت انديشي ها را با به كارگيري مطلوب ترين روش ها در مناسب ترين موقعيت ها به شوهر پاسخ گويد و او را دور از دغدغه ها و وسوسه هاي درون، در برابر همه ي كشش ها و محرك هاي بيروني مصون نمايد.
زن خوش اخلاق، در زندگي مشترك با همسر خود، زيبايي كلام و جذابيت بيان، زبان تشويق و ترغيب و تأييد و تكريم را سرمايۀ ارزشمند زندگي خويش مي داند و هيچ فرصتي را براي «ابلاغ پيام» و «ابراز محبت» به شوهر از دست نمي دهد و لذا در تاريكي هم با همسر خويش با زباني لين و آرام، شيرين و پرمعنا، گيرا و آرام بخش و به دور از اضطراب و تنش سخن مي گويد.
زن فهيم و لايق با اخلاق درست و رفتار شايسته ي خود، در برخورد با شوهر و فرزندان، در كانون گرم خانواده هميشه شاد و خندان است و مانند «فرشتۀ رحمت» محيط خانه را سرشار از مهر، عشق، عطوفت، دوستي و آرامش مي نمايد.
پيامبر اسلام (ص) مي فرمايند: «هر زني كه شوهرش را با زبانش بيازارد، خداوند هيچ كار واجب و مستحبي را از او نمي پذيرد و هيچ كار نيكش را قبول نمي كند تا وقتي كه شوهرش را راضي كند.»اگر چه روزها روزه بگيرد و شب ها به عبادت مشغول شود.» (4)
او هرگز در برخورد با شوهر و فرزندان، صدا و كلام گيراي خود را با نقّادي و تهديد و تحقير و سرزنش و استهزا نمي آميزد، بلكه زبان حق شناسي و قدرشناسي، شكر و سپاسگزاري از صفات برجستۀ او در حريم خانواده است.
4-احترام به شوهر: زن آگاه و مهربان به خوبي مي داند كه همۀ انسان ها ذاتاً محبت پذير و قهرستيزند، همۀ انسان ها تكريم پذير و تنبيه گريزند. هر كس به شخصيت خويش علاقه مند است و دوست دارد ديگران به او احترام بگذارند و هر كس كه شخصيت او را محترم بشمارد محبوبش واقع مي شود.
زن فهميده مي داند كه شوهرش آرامش خواه و امنيت طلب مي باشد و دوست دارد در محيطي سرشار از صميميت و صفا زندگي كند.
امام صادق (ع) مي فرمايند: «…خوشا به سعادت و خوشا به سعادت آن همسري باد كه به شوهرش احترام گذارد و او را آزار نرساند و در تمام مواقع از شوهرش اطاعت كند.»(5)
5-اظهار عشق و علاقه نسبت به شوهر: زن خردمند و شايسته مي داند كه شوهرش تشنۀ محبت و دوستي اوست و دل او به محبت همسرش زنده مي باشد. اگر شوهر بداند كه محبوب واقعي زنش نيست، احساس بي كسي، تنهايي و غربت مي كند و هميشه پژمرده، غمگين و ناراحت و مضطرب است. ليكن زن نيك انديش و مهربان، محبت و دوستي خود را نسبت به شوهرش به زبان آورده و عشق و علاقه ي خود را در قالب واژه هاي طيب و زيبا و پر مفهوم عينيت مي بخشد.
امام باقر (ع) مي فرمايند: «براي زن هيچ شفاعتي در پيشگاه پروردگارش به اندازۀ رضايت شوهرش ثمربخش و مفيدتر نيست» (6)
6-استقبال گرم از شوهر: يكي از سنت هاي بسيار نيكوي مسلمانان اين است كه هرگاه به يكديگر مي رسند، «سلام» مي كنند، زيرا سلام كردن ايجاد انس، الفت و محبت مي كند، كينه ها و كدورت ها را مي زدايد. بنابراين دو زوجي كه نياز به صداقت و صميميت بيشتري دارند، اين دستور الهي را بيشتر بايد رعايت نمايند.
7-تهيۀ غذاي مناسب: امام صادق(ع) مي فرمايند: «بهترين زنان شما(مسلمين) زني است كه خوشبو و خوش دستپخت باشد.» (7)
8- زينت و آرايش براي شوهر.
1. محمد بن يعقوب كليني، فروع كافي، نشر دار الاحياء للتراث العربي، بيروت، بيتا. ج5، ص507، ح6.
2. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، مؤسسة آل البيت، قم، 1408 ه.ق. ج2، ص552.
3. محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه.ق. ج3، ص252.
4. همان، ج103، ص244، ح15.
5. همان، ج103، ص252، ح55.
6. شيخ عباس قمي، سفينه البحار، دار الاسوه الطباعه و النشر،1422ه.ق. ج1، ص561.
7. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسايل الشيعه، دار التراث العربي، بيروت، 1391 ق. ج14، ص15.