۱. آیا نگهداری سگ های خانگی یا زینتی از لحاظ شرعی حرام است؟۲. فروش لباس سگ و متعلقاتش چه حکمی دارد؟ تجهیزات نگهداری سگ خانگی چطور؟
پاسخ: آیت الله خامنه ای: یک: نگهداری سگ، غیر از سگ گله و شکاری و نگهبان مذموم است و اگر این کار تشبه به غیر مسلمانان باشد و باعث ترویج فرهنگ آنان گردد و یا باعث آزار و اذیت همسایگان گردد، حرام است. دو: به طور کلی اینگونه امور اگر باعث ترویج عمل باطل محسوب می شود، جایز نیست. آیت الله مکارم شیرازی: یک: نگهداري سگ اگر به قصد استفاده مشروع و عقلايي مثل نگهباني باشد اشکالي ندارد ولي خريد و فروش و نگهداری سگ های زينتی و امثال آن جايز نيست. دو: اگر فایده این وسایل منحصر در سگهای زینتی و خانگی باشد خرید و فروش آن اشکال دارد. آیت الله سیستانی: یک: خرید و فروش سگ جایز نیست مگر سگ شکار، ولی نگهداری آن اشکال ندارد؛ اگر چه نجس است و نماز خواندن در خانه ای که سگ در آن نگهداری می شود مکروه شمرده شده است. دو: به خودی خود اشکال ندارد. آیت الله شبیری زنجانی: یک: نگه داشتن سگ گله و پاسبان و صید اشکال ندارد ولی بر اساس روایات متعدد نگهداری سگ در غیر این موارد،کراهت شدید دارد و از جمله صفات زشت محسوب می شود. دو: فی نفسه مانعی ندارد. آیت الله وحید خراسانی: خريد و فروش سگِ غيرِ شكارى كه باطل است و بنابر احتياطِ واجب، حرام است. یک: حرام نیست ولی مکروه است. دو: حرام نیست. آیت الله فاضل لنکرانی: یک: سگ نجس العین است تمام بدن حتی ناخن ها و موهای سگ نجس است، نگهداری سگ بدون ضرورت کراهت دارد. البته اگر برای نگهبانی یا برای شکار باشد، با رعایت طهارت و نجاست اشکال ندارد. دو: چنانچه غرض عقلایی بر آن مترتب باشد اشکالی ندارد.منبع: استفتاء از سایت مراجع
احکام وضو
پرسش
در هنگام وضو مسح روی پا باید تا برآمدگی روی پا باشد یا تا مفصل؟
?پاسخ
- آیت الله خامنه ای : روی پاها را از سر یکی از انگشتان پا تا مفصل مسح نماید.
- آیت الله سیستانی: روی پاها را از سر یکی از انگشتان پا تا برآمدگی روی پا مسح کند بلکه احتیاط واجب این است که تا مفصل را هم مسح نماید.
- آیت الله مکارم شیرازی: روی پا را باید از سر انگشتان (غیر از انگشت کوچک که به تنهایی اشکال دارد) تا برآمدگى روی پا، مسح نماید و بنابر احتیاط مستحب تا مفصل پا ادامه دهد.
آیا در وضو جاری شدن آب روی اعضا، شرط است یا خیر؟
پاسخ؛
- آیات عظام امام خامنهای، سیستانی، مکارم و زنجانی: صدق شستن کافی است و لازم نیست جاری شود.[۱]
- آیتالله العظمی بهجت: باید بنابر احتیاط تری دست به قدری باشد که به واسطه کشیدن دست، کمی آب بر آنها جاری شود.
- بقیه مراجع: واجب است. [۲]
? پینوشت:
[۱]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشی - امام خمینی و دیگر مراجع)، ج۱، ص ۱۵۴، م ۲۴۴؛ خامنهای، أجوبه الاستفتائات، س ۱۲۴
[۲]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشی - امام خمینی و دیگر مراجع)، ج۱، ص ۱۵۴، م ۲۴۴
رهن
س 1684: شخصی خانه خود را در برابر گرفتن وام نزد بانک گرو گذاشت، سپس قبل از پرداخت بدهی خود فوت کرد و ورثه صغیر او نتوانستند همه قرض را بپردازند، در نتیجه بانک اقدام به توقیف و مصادره خانه مزبور نمود باآنکه قیمت آن چندین برابر مبلغ بدهی بود، این مقدار زیادی چه حکمی دارد؟ نسبت به ورثه صغیر و حق آنان حکم چیست؟
ج: در مواردی که جايز است مُرتهن عين مرهونه را برای استيفاء دين از آن بفروشد، واجب است آن را به بالاترين قيمت ممکن بفروشد و او در صورتی که آن را به قيمتی بيش از مقدار طلب مُرتهن بفروشد، بايد بعد از استيفاء حق خود، باقیمانده آن را به مالک شرعی آن برگرداند، بنا بر اين مقدار زيادی در فرض سؤال به ورثه میرسد.
س 1685: آیا جایز است مکلّف مبلغ معیّنی را تا مدّتی از شخصی قرض کند و ملک خود را به خاطر قرض، نزد او گرو بگذارد و سپس همان خانه را از مُرتهن به مبلغ معیّن و برای مدّت مشخصی اجاره کند؟
ج: علاوه بر اشکالی که در اجاره کردن ملک توسط مالک آن وجود دارد، اين قبيل معاملات، حيله برای دستيابی به قرض ربوی بوده و شرعاً حرام و باطل هستند.
س 1686: شخصی قطعه زمین خود را نزد فرد دیگری در برابر بدهیش به او، گرو گذاشته است. بیشتر از چهل سال است که از این جریان گذشته تا اینکه راهن و مُرتهن هر دو فوت کردند، ورثه راهن بعد از فوت او چندین بار از ورثه مُرتهن زمین را مطالبه نمودند، ولی آنان با ردّ تقاضای ورثه راهن مدّعی شدند که زمین را از پدرشان به ارث بردهاند، آیا جایز است ورثه راهن زمین را از آنان پس بگیرند؟
ج: اگر ثابت شود که مُرتهن مجاز بوده که برای استيفاء طلب خود زمين را تملک کند و قيمت آن هم به مقدار قرض و يا کمتر از آن باشد و زمين نيز تا زمانی که فوت کرده تحت تصرّف او بوده، ظاهراً ملک اوست و با فوت او جزء ترکه وی بوده و ارث ورثه او محسوب میشود، و الا زمين به عنوان ارث به ورثه راهن میرسد و میتوانند آن را از آنان مطالبه کنند، و ورثه هم بايد بدهی راهن را از ترکه او به ورثه مُرتهن بپردازند.
س 1687: آیا جایز است کسی که خانهای را اجاره کرده آن را بابت دین خود به فرد دیگری رهن بدهد یا آنکه در صحّت رهن شرط است که عین مرهونه، ملک راهن باشد؟
ج: با اذن و اجازه صاحب خانه، اشکال ندارد.
س 1688: خانهای را به شخصی در برابر طلبی که از من داشت به مدّت یک سال رهن دادم و قراردادی در این زمینه نوشتیم ولی خارج از عقد به او وعده دادم که خانه به مدّت سه سال در اختیار او باشد، آیا در خصوص مدّت رهن، آنچه در قرارداد نوشته شده اعتبار دارد یا وعدهای که طبق تعارفات معمول به او دادم؟ و بر فرض بطلان رهن، راهن و مُرتهن چه تکلیفی دارند؟
ج: در خصوص مدّت رهن، نوشته يا وعده و مانند آن ملاک نيست بلکه معيار اصل عقد قرض است، در نتيجه اگر مشروط به مدّت معيّنی باشد، با حلول موعد آن منحل میشود، و الا بهصورت رهن باقی میماند تا آنکه با پرداخت قرض يا چشمپوشی طلبکار از طلب خود، از رهن آزاد شود و در صورتی که آن خانه از رهن آزاد شود، يا معلوم گردد که عقد رهن از اصل باطل بوده، راهن میتواند مال مرهونه را از مُرتهن طلب کند و او حق ندارد از برگرداندن آن خودداری نمايد و آثار رهن صحيح را بر آن مترتب کند.
س 1689: پدرم در حدود دو سال پیش یا بیشتر، تعدادی سکّه طلا را به شخصی در برابر بدهی که به او داشت به وی رهن داد و چند روز قبل از وفاتش به مُرتهن اجازه داد که آنها را بفروشد، ولی او را از این مطلب آگاه نکرد. سپس من بعد از فوت پدرم، مبلغ مذکور را قرض کرده و به مُرتهن دادم ولی قصدم پرداخت دین پدرم و برئالذمّه کردن او نبود بلکه میخواستم عین مرهونه را از او بگیرم و نزد شخص دیگری به رهن بگذارم، امّا مُرتهن، تحویل آن را منوط به توافق ورثه نمود که بعضی از آنان اجازه این کار را ندادند و در نتیجه برای گرفتن آن به مُرتهن مراجعه کردم ولی او با این ادعا که آن را در برابر طلب خود برداشته است، از تحویل آن خودداری نمود. این مسأله از نظر شرعی چه حکمی دارد؟ آیا جایز است مُرتهن بعد از دریافت طلب خود از تحویل مال مرهونه خودداری کند؟ و با توجه به اینکه من مسئول پرداخت دین نبودهام و آنچه را هم که به او دادهام به عنوان پرداخت بدهی پدرم نبوده، آیا حق دارد آن مبلغ را در برابر طلب خود اخذ کند و برنگرداند؟ و آیا میتواند برگرداندن عین مرهونه را منوط به موافقت سایر ورثه نماید؟
ج: اگر پرداخت آن مبلغ به مُرتهن به قصد ادا دين ميّت باشد، ذمّه او برئ شده و رهن آزاد و عين مرهونه نزد مُرتهن تبديل به امانت میشود. ولی چون متعلّق به همه ورثه است، نبايد آن را بدون موافقت ديگران به بعضی از آنان بدهد و اگر احراز نشود که پرداخت مبلغ مزبور به قصد ادای بدهی ميّت است، خصوصا با اقرار مُرتهن به آن، نمیتواند آن را در برابر طلبش برای خود بردارد بلکه واجب است آن را به کسی که به او پرداخت کرده، برگرداند بهخصوص اگر آن را مطالبه کند و سکّههای طلا هم به عنوان رهن نزد او باقی میمانند تا ورثه بدهی ميّت را بپردازند و رهن را آزاد کنند و يا به مُرتهن اجازه دهند که آن را بفروشد و طلب خود را از آن بردارد.
س 1690: آیا راهن میتواند مالی را که به رهن گذاشته، قبل از آزاد شدن از رهن، نزد شخص دیگری در قبال بدهی خود به رهن بگذارد؟
ج: تا زمانی که رهن قبلی آزاد نشده، رهن دوّم از طرف راهن بدون اجازه مُرتهن اوّل، حکم فضولی را دارد و متوقف بر اجازه اوست.
س 1691: شخصی زمین خود را نزد فرد دیگری به رهن گذاشته تا مبلغ معیّنی را از او قرض بگیرد، ولی مُرتهن عذر آورده که مبلغ مذکور را ندارد و به جای آن ده رأس گوسفند به صاحب زمین داده است و اکنون دو طرف قصد دارند رهن را آزاد کنند و هر یک از راهن و مُرتهن مال خود را بردارند، ولی مُرتهن اصرار دارد که عین ده رأس گوسفند به او برگردانده شود، آیا شرعاً چنین حقّی را دارد؟
ج: رهن بايد در برابر دين ثابت و محقّق باشد نه دين و قرضی که بعداً محقق میشود و در فرض سؤال زمين و گوسفندان بايد به مالک آنها برگردانده شوند.
اجوبه الاستفتائات