آرامش روحی و استواری قلب ها با تسلیم شدن به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام در همه ی امور
مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَيْدٍ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: فِي قَوْلِهِ تَعَالَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیهماالسلام تَدْرِي فِيمَنْ نَزَلَتْ قَالَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ فِيمَنْ صَدَّقَ بِي وَ آمَنَ بِي وَ أَحَبَّكَ وَ عِتْرَتَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَ سَلَّمَ لَكَ الْأَمْرَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِكَ.
امام صادق علیه السلام درباره ی قول خداوند تعالی: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»،«کسانی که ایمان آوردند و دل های شان با یاد خدا استوار گردد، آگاه باشید که با یاد خدا دل ها استوار می گردد- رعد 28» فرمود: رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) فرمود: آیا می دانی [این آیه] درباره ی چه کسی نازل شده است؟ ایشان به پیامبر (صلّی الله علیه و آله) عرض کرد: خدا و رسولش داناترند. [رسول خدا (صلّی الله علیه و آله)] فرمود: درباره ی هر کس که مرا تصدیق کند و به من ایمان آورد و تو را و بعد از تو خاندانت را دوست بدارد و در همه ی امور تسلیمِ تو و امامانِ بعد از تو باشد.
نکته:
آرامش روح و روان و استواری قلب بزرگ ترین گمشده و مهم ترین خواسته ی بشر در روزگار ماست. در این باره بی اندازه سخن گفته شده و هر کسی از دید خود راهی برای آن نشان می دهد امّا هرگز حدس و گمان، کسی را از حقیقت بی نیاز نمی سازد و حقیقت آن چیزی است که خالق انسان توسط اولیای خویش به او خبر دهد.
از جمله دلائل انسِ بسیاری از افراد با احادیث اهل بیت علیهم السلام اطمینان خاطر و آرامشی است که این معارف بلند برای آنها به ارمغان آورده است. آرامشی که ماحصل دانستن است. دانستن حقایقِ امور و دانستن وظایفِ خویش و دانستنِ حقوق متقابلی که دیگران در برابر شخص دارند. لذا از سرزنش و توهین دیگران رنجیده نمی شود چون می داند که بنابر حقیقتی از جانب خداوند به وظیفه خود عمل کرده است و نیز می فهمد که چه زمانی در حقّ او اجحاف شده لذا نگران نمی شود، یا حقّش را می طلبد و یا چون مصلحت را می داند از آن چشم می پوشد. او با راهنمایی امامان خود راست را از دروغ و صادق را از کذّاب و پلیدی پنهان را درون زیباییِ نمایان تشخیص می دهد.
او نیروی خود را در جایی که نباید صرف نمی کند و از شانه خالی کردن از وظیفه اش پرهیز می نماید و اگر هم کوتاهی کند راه جبرانش را می داند و فورا در پی تدارک آن بر می آید.
چنین کسی آرامش دارد چون بر اساس نشانه هایی روشن از جانب خداوند که از موثّق ترین طریق یعنی پیامبر و اهل بیت او (صلوات الله علیهم اجمعین) به دستش رسیده حرکت می کند. البتّه اطمینان و یقین کاذب هم وجود دارد لذا همواره باید همراه و نزدیک پدران امّت و دست در دست ایشان ره پیمود و هرگز نباید در رفتن به سراغ غیرِ آنها و تکیه و اطمینان کامل جز به ایشان دلیری و بی پروایی نشان داد که معلوم نیست دیگر فرصتی برای بازگشت به دست آید. تسلیم کسی بودن یعنی در هر کاری حرف شنوی داشتن از او، پس باید سخن او را بدانی تا تسلیم او باشی. و هر گاه دانستی و گوش سپردی و پذیرفتی در عقیده و قول و عمل استوار و آرام خواهی گشت.
تفسير فرات الكوفي، ص207
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج23، ص367