بندگی خدا
امام حسین عليه السلام :
مَن عَبَدَ اللّهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللّه ُفَوقَ أمانِيِّهِ و كِفايَتِهِ؛
هر كه خدا را، آن گونه كه سزاوار او است، بندگى كند، خداوند بيش از آرزوها و كفايتش به او عطا كند.
بحار الأنوار : ج 71 ، ص 183
پاسخ به یک شبهه:اگر رزق و روزی از طرف خدای رزاق تأمین شده، پس چرا بسیاری بر اثر گرسنگی میمیرند؟
پرسش:
اگر خدای منّان روزی رسان است؛ چرا بعضیها از گرسنگی میمیرند؟!
پاسخ اجمالی
منظور از اینکه خدا روزی رسان است؛ یعنی تمام نعمتها و روزیها از سوی او سرچشمه میگیرد، و او برای تمام انسانها و موجودات رزق و روزی معین میکند.
اما این بدان معنا نیست که روزی مادی انسان چون از قبل مشخص و معین شده؛ لذا اعمال وی نقشی در آن ندارد؛ چیزی آنرا کم و زیاد نمیکند؛ یا افراد با گرسنگی مورد آزمایش خدا قرار نمیگیرند، و یا آنکه در طول تاریخ، هیچ فردی از گرسنگی نخواهد مرد! بهرهمندی از رزق خدا شرایطی دارد که با وجود آن شرایط روزی مقدر شده به فعلیت میرسد. کسانی که سعی و تلاشی در به دست آوردن روزی نمیکنند، قطعاً شرط تحقق آنرا اجرایی نکردهاند. یا کسانی که در برابر شکر نعمتهایی که خداوند به آنها داده کفران نعمت میکنند، خود درهای گشایش روزی را به روی خود میبندند. از طرفی ممکن است مصلحت خدا در تنگگرفتن روزی برخی افراد و جوامع باشد. گنهکاران به دلیل مجازات و نیکوکاران جهت آزمایش!
پاسخ تفصیلی
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «هیچ جنبندهاى در زمین نیست، مگر آنکه رزقش به عهده خدا است».[1] اما در عین حال مشاهده میشود که در طول تاریخ بسیاری از مردم، همینطور دیگر موجودات بر اثر گرسنگی از دنیا رفتهاند؛ لذا با توجه به مقدر بودن روزی و رزاقیت خداوند، این مسئله چگونه توجیه پذیر است؟!
در ارتباط با این موضوع باید گفت؛ منظور از اینکه خدا روزی رسان است؛ یعنی تمام نعمتها و روزیها از سوی او سرچشمه میگیرد و او برای تمام انسانها و موجودات دیگر رزق و روزی مقدر کرده است.
اما این بدان معنا نیست که چون روزی مادی انسان از قبل مشخص و معین شده، اعمال انسان نقشی در آن ندارد و آنرا کم و زیاد نمیکند و یا هیچ فردی از گرسنگی نخواهد مرد. بهرهمندی از رزق خدا شرایطی دارد که با وجود آن شرایط روزی به فعلیت میرسد. کسانی که سعی و تلاشی در به دست آوردن روزی نمیکنند، قطعاً شرط تحقق آنرا اجرایی نکردهاند. یا کسانی که در برابر شکر نعمتهایی که خداوند به آنها داده کفران نعمت میکنند، اینان خود درهای گشایش روزی را به روی خود میبندند.
قرآن کریم در این زمینه داستانی را از امتهای گذشته نقل میکند:
«وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللهِ فَأَذاقَهَا اللهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُون»؛[2] خداوند (براى آنان که کفران نعمت میکنند،) مثالى زده است. منطقه آبادى که امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزیش از هر جا میرسید، امّا به نعمتهاى خدا ناسپاسى کردند و خداوند به سبب اعمالى که انجام میدادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشاند.
خداوند در این آیه داستان شهرى را یادآور میشود که از هر نوع امکانات رفاهى برخوردار بود؛ امنیّت و آرامش داشت؛ روزى آن از هر سو به فراوانى میرسید، ولى نعمتهایى را که خداوند داده بود، ناسپاسى کرد. نتیجه این شد که خداوند تلخى گرسنگى و ترس را به آنان چشانید، آنچنان که گویا گرسنگى و تلخى مانند یک تن پوش آنها را احاطه کرده است. فراوانى روزى به گرسنگى، و امنیت و آرامش به ترس تبدیل شد و این نتیجه عملکرد خود مردم بود.
نقل شده است منظور از «قریه»، در این آیه مکه است که خداوند هفت سال مردم آنرا گرفتار گرسنگى و بدبختى کرد، تا آنجا که ظرفهاى پوستین و پشمهاى آغشته به خون و حشرات بدن حیوانات را میخوردند. این جریان اتفاق افتاد که پیامبر(ص) نسبت به آنها نفرین کرد و از خداوند خواست که مردم کافر و ناسپاس را مانند مردم زمان حضرت یوسف(ع)، هفت سال دچار قحطى و بدبختى کند.
برخى نیز میگویند؛ مقصود قریهاى است که پیش از پیامبر اسلام، خداوند پیامبرى به سوى آنها فرستاد، آنها کافر شدند، او را کشتند و خداوند آنها را گرفتار عذاب کرد.[3]
امام باقر(ع) فرمود: همانا انسان گناه میکند، پس روزى از او دفع میشود: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ، فَیُدْرَأُ عَنْهُ الرِّزْقُ».[4]
امام صادق(ع) در همین مورد فرمود؛ حتی نیت گناه از سوی فرد مؤمن میتواند وی را از رزق خداوند محروم ساز: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَنْوِی الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ رِزْقَهُ».[5]
در همین رابطه در تفاسیر قرآن ذیل آیات 17- 19 سوره قلم داستانی به این مضمون نقل شده است:
پیرمرد مؤمن و بزرگواری در یمن در دهکده «صروان» باغی داشت، او به قدر نیاز از محصول آن برداشت میکرد، و بقیه را به مستحقان و نیازمندان میداد. هنگامى که چشم از دنیا فرو بست، فرزندانش گفتند ما خود به محصول این باغ سزاوارتریم؛ چرا که عیال و فرزندان ما بسیارند، و ما نمیتوانیم مانند پدرمان عمل کنیم! به این ترتیب تصمیم گرفتند تمام مستمندان را که هر ساله از آن بهره میگرفتند محروم سازند. سوگند یاد کردند که میوههاى باغ را صبح زود، دور از چشم مستمندان بچینند و براى مستمندان چیزى نگذارند. این نیت آنان باعث شد تا در حالیکه آنها خواب بودند آتشى آن باغ را احاطه نمود و تمام محصول را سوزاند.[6]
ولادت ارباب مبارک
از خدا چه بخواهيم؟
انسان در همة امور محتاج خداوند است و براي برآورده شدن حاجت نبايد متكي به وسايل و وسايط عادي و ظاهري باشد. هر چه هست از خداست، هر چند خداوند نعمتهاي خود را با واسطه به بندگان ميرساند. در حديث قدسي آمده است: خداوند به موسي فرمود: هر چه را كه احتياج داري از من بخواه حتي علف گوسفند و نمك طعامت را.[1] امّا بهتر است وقتي بندة محتاج در مقابل خداوندي بينياز ميايستد و از او درخواست ميكند، نعمتهاي بزرگ و ارزشمند بخواهد چرا كه براي خداوند، اعطاي نعمت هيچ زحمتي ندارد و كوچك و بزرگ آن نزد خداوند مساوي است. در اينجا با توجه به روش معصومين ـ عليهم السّلام ـ به چند نمونه اشاره ميكنيم:
1. دعا براي والدين
پدر و مادر واسطة به وجود آمدن انسان هستند و همچنين بيشترين زحمات هر شخصي برعهدة والدين اوست، لذا در اسلام احترام و نيكي به آنها بسيار مورد تأكيد قرار گرفته است، چنان كه در آيات مختلف قرآن،[2] بعد از امر به عبادت خدا و شريك قرار ندادن براي او، امر به احسان به والدين شده است. و از آنجا كه انسان هر چه به والدين خود خدمت كند، از عهدة سپاس از زحمات آنان بر نميآيد، يكي از راههاي جبران زحمات، دعاي خير در حق آنان است. چنان كه حضرت ابراهيم و نوح ـ عليهم السّلام ـ براي والدين خود طلب مغفرت ميكنند.[3] و امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در صحيفة سجاديه دعايي مخصوص در حق والدين دارد.[4]
2. طلب خير براي ديگران
پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايند: وقتي دعا ميكنيد براي عموم مردم دعا كنيد كه باعث اجابت دعاست.[5] خداوند نه از برآوردن حاجات ناتوان است و نه در اعطاي آن بخل ميورزد: پس اگر كسي براي ديگران خير بخواهد، خداوند به خاطر خيرخواهي او براي ديگران، حاجت او را برآورده ميكند.
3. داشتن فرزند صالح
يكي از سعادتهاي هر پدر و مادري، داشتن فرزند صالح است كه باعث سربلندي آنان در دنيا و آخرت ميشود، به همين سبب ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ از خداوند درخواست فرزند صالح و مؤمن ميكردند. حضرت زكريا ـ عليه السّلام ـ از خداوند طلب فرزند پاك و طيب ميكند.[6] حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ بعد از حمد و ستايش خدا، براي داشتن فرزند، از خداوند ميخواهد فرزندانش را از نمازگزاران قرار دهد.[7]
4. سلامتي و ظهور امام زمان (عج)
وقتي امام زمان (عج) ظهور كند، هرگونه ظلمي برچيده ميشود، و عدل سراسر زمين را فرا ميگيرد، عقلها كامل ميشود و هيچ كس به دنبال گناه نميرود، بركت بر بندگان به سبب اعمال خير و گناه نكردن نازل ميشود و فقر ريشهكن ميگردد و حتي مردم براي انجام عمل خير به دنبال فقير ميگردند، ولي كسي را نمييابند. چه آرزويي بزرگتر از زندگي كردن در چنين اجتماعي كه سعادت دنيا و آخرت همه در آن است و چه سعادتي بالاتر از اينكه انسان در حكومت امام زمان (عج) زندگي كند.
لذا دعا براي سلامتي و تعجيل در ظهورشان از بزرگترين دعاهاست كه حقيقتاً خواستة قلبي همة شيعيان است. به سبب عظمت حكومت دل جهاني آن حضرت، حتي ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ نيز براي سلامتي و ظهور ايشان دعا ميكردند. امام رضا ـ عليه السّلام ـ براي سلامتي حضرت صاحب الامر دعايي را ميخواندند و به مردم نيز سفارش ميكردند، براي سلامتي آن حضرت دائماً اين دعا را بخوانند.[8] و امام زمان (عج) در عصر غيبت صغري در نامهاي به يكي از اصحاب خود ميفرمايند: براي تعجيل در فرج بسيار دعا كنيد چرا كه آن فرج خود شما خواهد بود.[9]
5. بهترين بنده بودن
كمال هر انسان در بندگي خداوند است. چنان كه در قرآن كريم آمده است: ما جن و انس را فقط براي عبادت و بندگي خود آفريديم.[10] از آنجا كه رسيدن به كمال بندگي مستلزم ترك هواها و خواهشهاي نفساني است، لذا در راه رسيدن به آن بايد از خداوند درخواست كمك و ياري كرد. چنان كه امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: خدايا مرا به كاملترين درجة ايمان برسان.[11] و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ در دعاي كميل ميفرمايد: خدايا مرا از بهترين بندگان خود قرار ده.
6. حفظ اسلام
اسلام ناب از بزرگترين نعمتهاي الهي است كه به بشر ارزاني شده است. ديني است جامع براي تمام ابعاد زندگي انسان، هم راهكارهاي خوشبختي انسان در دنيا را بيان ميكند، و هم برنامههاي سعادت در آخرت را، عمل به دستورات آن هم آرامش رواني فرد را تأمين ميكند و هم باعث آسايش و امنيت اجتماع ميشود. ارزش اين نعمت الهي به حدي است كه براي پايدار ماندن آن هزاران و بلكه ميليونها نفر جان خود را از دست دادهاند و معصومين ـ عليهم السّلام ـ به عنوان بزرگترين افراد بشريت، به خاطر بقاي اسلام خونشان بر زمين ريخته شده است. لذا دعا براي حفظ اين مكتب الهي از مهمترين وظايف هر مسلمان است.
7. عافيت و عاقبت به خيري
از بزرگترين نعمتهاي الهي سلامتي و عافيت است: سلامتي دين و بدن، دنيا و آخرت. هر چند خداوند بدون درخواست به بندگان خود سلامتي ميدهد امّا بايد با دعا كردن هم عافيت دين و آخرت خود را بخواهد و هم باعث بقاي آن تا آخر عمر باشند، تا مبادا در طول زندگي اين عافيت از بين برود و عاقبت انسان با بيديني و ذلت دنيا و آخرت همراه باشد. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: خدايا طعم عافيت را تا آخر عمر به من بچشان.[12] و در دعايي كه به دعاي عافيت و شكر معروف است، ميفرمايند: خدايا بين من و عافيت در دنيا و آخرت جدايي مينداز.[13]
8. طلب توبه و محو آثارگناه
معصيت علاوه بر عذاب اخروي، آثار سوئي نيز در همين دنيا دارد كه باعث ميشود انسان هر چه بيشتر از معنويات دور باشد و توفيق اطاعت از او سلب شود. براي همين درخواست از بين رفتن آثار گناهان گذشته بر توفيق عبادت بيشتر در آينده، از دعاهاي پراهميت است. امام سجاد در دعايي آموزنده براي شيعيان، ميفرمايند: «خدايا، مرا از پليديهاي گذشته پاك كن و آثار سوء آنها را نيز از بين ببر.»[14]
9. طلب رزق حلال
قرآن كريم در موارد متعددي[15] امر به خوردن روزي حلال كرده است. در آية 168 سورة بقره ميفرمايد: يا ايها الناس كلوا في الارض حلالاً طيبا و لاتتبعوا خطوات الشيطان إنّه لكم عدوٌّ مبين. تأكيد قرآن به اين دليل است كه غذاي جسم در نفس و روح انسان تأثير مستقيم دارد، لذا ائمة معصومين در موارد بسياري از خداوند درخواست رزق حلال و طيب ميكردند، چنان كه امام باقر ـ عليه السّلام ـ در دعاي سمات ميفرمايند: «خدايا، روزي حلالت را بر من زياد كن».[16] و امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: «خدايا، بر من و خانوادهام از بركت آسمانها و زمين روزي پاك و حلال فراوان نازل كن تا به واسطة آن از بندگانت بينياز شوم.»[17]
10. طلب عدم
خداوند در قرآن كريم به پيامبر خود امر به دعا ميكند و ميفرمايد: «بگو؛ پروردگارا علم مرا زياد كن.»[18] و حضرت سجاد ـ عليه السّلام ـ هر شب در ضمن دعاهاي خود ميفرمودند: «خداوندا به من عقل كامل، قلب پاك و علم فراوان عطا فرما.»[19]
در پايان اشاره به اين نكته لازم است كه با توجه به توصيهها و سنت معصومين ـ عليهم السّلام ـ، بر حسب فقر و نياز ما به خداوند متعال در تمام امور مادي و معنوي، كلي و جزئي و در تمامي لحظات، تمامي نيازها و حاجاتمان را از حقتعالي بخواهيم و بس، و در اين صورت است كه زندگي ما نوراني و متبرك و الهي ميگردد. در اين راستا با توجه به اختصار نوشتار، به مواردي از اين دعاها اشاره شد. «اللهم وفقنا لما تحب و ترضي».
[1] . شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه، ج 7، ص 32.
[2] . بقره، 83؛ نساء، 36؛ انعام، 151؛ اسراء، 23.
[3] . ابراهيم، 41؛ نوح، 28.
[4] . صحيفه سجاديه، دعاي 24.
[5] . علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 90، ص 313.
[6] . آل عمران، 38.
[7] . ابراهيم، 50.
[8] . ابراهيم بن علي عاملي كفعمي، البلد الامين، ص 81.
[9] . ابومنصور احمد بن علي الطبرسي، الاحتجاج، ص 471.
[10] . الزاريات، 56.
[11] . صحيفة سجاديه، دعاي مكارم الاخلاق.
[12] . صحيفة سجاديه، دعاي 48.
[13] . صحيفة سجاديه، دعاي 23.
[14] . صحيفة سجاديه، دعاي 15.
[15] . مائده، 88؛ انفال، 69؛ نحل، 114.
[16] . مفاتيح الجنان، دعاي سمات.
[17] . من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج 1، ص 501.
[18] . طه، 114.
[19] . ابراهيم بن علي عاملي كفعمي، المصباح، ص 63.
نماز شب سوم شعبان
نماز شب سوم شعبان
ابراهیم بن علی کفعمی در مصباح به نقل از پیامبر (ص) آورده است که فرمود:
وَ مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الثَّالِثَةِ مِنْ شَعْبَانَ رَكْعَتَيْنِ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مَرَّةً وَ خَمْساً وَ عِشْرِينَ مَرَّةً قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَتَحَ اللَّهُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ- وَ أَغْلَقَ عَنْهُ سَبْعَةَ أَبْوَابِ النَّارِ وَ كَسَاهُ اللَّهُ أَلْفَ حُلَّةٍ وَ أَلْفَ تَاج
«هر كس در شب سوم شعبان دو ركعت نماز، در هر ركعت یک بار «فاتحة الكتاب» و بیست و پنج بار سوره «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» را بخواند، خداوند در روز قيامت درهاى هشتگانه بهشت را به روى او مىگشايد و درهاى هفتگانه جهنم را به رويش مىبندد و هزار دست لباس به او پوشانده و هزار تاج بر سرش مىگذارد.»