نگاه حرام از دیدگاه قرآن :
آیه ی 30 و 31 سوره ی نور، حاوی مطالبی درباره ی نگاه است.
« قُل للمؤمنین یَغُضّوا مِن ابصارهم و یحفظو فروجَهم، ذلک ازکی لهم، إن الله خبیر بما یصنعون »
ای رسول ما مردان مؤمن را بگو چشمان را از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند که این بر پاکیزگی جسم و جان شما اصلح است، البته خدا به هر چه می کنید آگاه است. (4)
« و قُل للمؤمنات یَغضُضنَ مِن ابصار هنَّ و یَحفُظنَ فروجهُنَّ … »
ای رسول، زنان مؤمن را بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را از عمل زشت محفوظ بدارند. (5)
در شأن نزول این دو آیه آمده است که :
امام باقر ( علیه السلام ) فرمودند : « این آیه ی شریفه، در مورد جوانی از انصار فرود آمد؛ چرا که او روزی در سر راه خویش با زنی زیبا و خوش سیما روبرو گردید که از کوچه می گذشت و چون در آن روزگاران زنان روسری خویش را پشت گوشهای خود قرار می دادند و چهره و گردن و گلو و بخشی از سینه ی آنان به طور طبیعی نمایان می گردید، این جوان با دیدن چهره ی زیبا و گردن و گلوی آن زن، به تماشای او ایستاد و پس از گذشتن آن زن از برابرش، با دیدگان خویش به بدرقه ی او پرداخت؛ درست در همان لحظاتِ چشم چرانی و بدرقه ی زن بود که صورتش به استخوانی که در دیواری قرار داده شده بود خورد و خون سرازیر شد و او پس از رفتن زن تازه متوجه بلایی شد که به سرش آورده بود. با همان چهره ی شکافته و خون آلود خدمت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آمد و ماجرا را بیان کرد و پس از آن فرشته ی وحی فرود آمد و این آیات را آورد. (6)
از این دو آیه نکته هایی فهمیده می شود که به آن اشاره می کنیم :
1- لازمه ی ایمان، حفظ نگاه ،از حرام است. (قل للمؤمنین …. یغضوا….. )
2- جاذبه های غریزی را، باید کنترل کرد. (یغضوا)
3- گناه را از سرچشمه، جلوگیری کنیم و تقوا را از چشم، شروع کنیم.( من ابصارهم )
4- چشم پاک، مقدمه ی پاکدامنی است. ( یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم)
5- پوشش، برای مردان نیز واجب است. (یحفظوا فروجهم)
6- چشم چرانی و بی عفتی، مانع رشد معنوی انسان است. ( یغضوا- یحفظو- ازکی).
7- چشم چرانی، در محضر خداست. (در محضر خدا معصیت نکنیم ) (یغضوا …… إن الله خبیر)
8- در لزوم عفت و پاکدامنی و ترک نگاه حرام، بین زن و مرد فرقی نیست. (یغضوا- یغضضن- یحفظوا- یحفظنَ ) (7)
لازم به ذکر است : کلمه ی یغضوا از ماده ی «غضَّ» به معنای کم کردن و نقصان است و در بسیاری از موارد در کوتاه کردن صدا، یا کم کردن نگاه به کار می رود. بنابراین آیه نمی گوید مؤمنان چشمهایشان را فروبندند، بلکه می گوید نگاه خود را کم و کوتاه کنند. (8)
القاب حضرت زينب (سلام الله علیها)
عالمه غير معلمه : داناى نياموخته فهمة غير مفهمه : فهميده بى آموزگار كعبة الرزايا: قبله رنجها.
نائبة الزهراء: جانشين و نماينده حضرت زهرا (سلام الله علیها) نائبة الحسين : جانشين و نماينده حضرت حسين (علیه السلام) مليكة الدنيا: ملكه جان ، شهبانوى گيتى
عقيلة النساء: خردمند بانوان .
عديلة الخامس من اهل الكساء: همتاى پنجمين نفر از اهل كساء.
شريكة الشهيد: انباز شهيد.
كفيلة السجاد: سرپرست حضرت سجاد.
ناموس رواق العظمه : ناموس حريم عظمت و كبريايى .
سية العقائل : بانوى بانوان خردمند.
سر ابيها: راز پدرش على (علیه السلام)
سلالة الولاية : فشرده و خلاصه و چكيده ولايت .و ليدة الفصاحة : زاده شيوا سخنى .
شقيقة الحسن : دلسوز و غمخوار حضرت حسن (علیه السلام).
عقيلى خدر الرسالة : خردمند پرده نشينان رسالت .
بليغة : سخنور رسا.
فصيحة : سخنور گويا.
صديقة الصغرى : راستگوى كوچك (در مقابل صديقه كبرى ).
الموثقة : بانوى مورد اطمينان .
عقيلة الطالبين : بانوى خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بين طالبيان ).
الفاضلة : بانوى با فضيلت .
الكاملة : بانوى تام و كامل .
عابدة آل على : پارساى خاندان على
عقلية الوحى : بانوى خردمند وحى
شمسة قلادة الجلالة : خورشيد منظومه بزرگوارى و شكوه .
نجمة سماء النبالة : ستاره آسمان شرف و كرامت .
المعصومة الصغرى : پاك و مطهره كوچك .
قرينة النوائب : همدم و همراه ناگوارى ها.
محبوبة المصطفى : مورد محبت و محبوب حضرت رسول (صلی الله علیه).
قرة عين المرتضى : نور چشم حضرت على (علیه السلام).
صابرة محتسبة : پايدارى كننده به حساب خداوند براى خداوند.
عقيلة النبوة : بانوى خردمند پيامبرى .
ربة خدر القدس : پرونده پرده نشينان پاكى و تقديس .
قبلة البرايا: كعبه آفريدگان .
باب حطة الخطايا: دروازه آمرزش گناهان .
حفرة على و فاطمه : مركز جمع آورى دوستى و محبت على (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها).
ربيعة الفضل : پيش زاده فضيلت و برترى .
بطلة كربلاء: قهرمان كربلا.
عظيمة بلواها: بانويى كه امتحانش بس بزرگ بود.
عقلية القريش : بانوى خردمند از قريش .
الباكية : بانوى گريان .
سليلة الزهراء: چكيده و خلاصه حضرت زهرا (سلام الله علیها).
امنية الله : امانت دار الهى .
آية من آيات الله : نشانى از نشانه هاى خداوند.
مظلومة و حيدة : ستمديده بى كس .
رستگاری
پيامبر صلى الله عليه و آله :
اَلرّوحُ وَ الرّاحَةُ وَ الفَلَجُ وَ الفَلاحُ وَ النَّجاحُ وَ البَرَكَةُ وَ العَفوُ وَ العافيَةُ وَ المُعافاةُ وَ البُشرى وَ النَّصرَةُ وَ الرِّضا وَ القُربُ وَ القَرابَةُ وَ النَّصر وَ الظَّـفَرُ وَ التَّمكينُ وَ السُّروُر وَ المَحَبَّةُ مِنَ اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالى عَلى مَن اَحَبَّ عَلىَّ بنَ اَبى طالِبٍ (عليه السلام) وَ والاهُ وَ ائتَمَّ بِهِ وَ اَقَرَّ بِفَضلِهِ وَ تَوَلَّى الأَوصياءَ مِن بَعدِهِ وَ حَقٌ عَلَىَّ اَن اُدخِلَهُم فى شَفاعَتى وَ حَقٌ عَلى رَبّى اَن يَستَجيبَ لى فيهِم وَ هُم اَتباعى وَ مَن تَبِعَنى فَاِنَّهُ مِنّى؛
آسايش و راحتى، كاميابى و رستگارى و پيروزى، بركت و گذشت و تندرستى و عافيت، بشارت و خرّمى و رضايتمندى، قرب و خويشاوندى، يارى و پيروزى و توانمندى، شادى و محبّت، از سوى خداى متعال، بر كسى باد كه على بن ابى طالب را دوست بدارد، ولايت او را بپذيرد، به او اقتدا كند، به برترى او اقرار نمايد، و امامانِ پس از او را به ولايت بپذيرد. بر من است كه آنان را در شفاعتم وارد كنم. بر پروردگار من است كه خواسته مرا درباره آنان اجابت كند. آنان پيروان من هستند و هر كه از من پيروى كند، از من است.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 27، ص 92 ، ح 52 {شبیه این حدیث در محاسن ص 152 ، ح 74}
تاثیر گذشت در جلب دلها
گذشت و عفوی که مؤمن باید خود را بدان مزین سازد، یکی از بزرگترین کمالات انسانی است.
به گزارش فرهنگ نیوز ، در زندگی اجتماعی میان افراد کدورتهایی پدید میآید که اگر تداوم یابد اجتماع انسانها را دچار روابط تیره، سردی، تفرقه و خشونت خواهد کرد.
پیامبر خدا(ص) درباره اثر گذشت کردن در جلب دلها به مردی که از خدمتکاران خود نزد ایشان شکایت کرد، فرمودند: ” از آنها گذشت کن، تا بدین وسیله دلهایشان را با خودت آشتی دهی. عرض کرد: ای رسول خدا! آنها در بیادبی متفاوتند. حضرت فرمود: نسبت به آنان گذشت داشته باش و آن مرد اطاعت کرد1″.
همچنین امام صادق(ع) سه چیز را از خصلتهای ارزشمند دنیا و آخرت معرفی میکنند و میفرمایند: ” بخشودن کسی که به تو ستم کرده است، پیوستن به کسی که از تو بریده است و بردباری ورزیدن، هر گاه نسبت به تو رفتار جاهلانهای شود2″.
اما در دو حدیث از امام علی(ع) از گذشتهای نابجا سخن گفته شده که حضرت میفرمایند: ” گذشت به همان اندازه که شخص بزرگوار را درست میکند، شخص فرومایه را تباه میگرداند3″.
ایشان همچنین فرمودند: ” به نیکی پاداش ده و از بدی درگذر، به شرط آن که به دین لطمهای نزند، یا در قدرت اسلام ضعفی پدید نیاورد4″.
منابع روایات:
1- مستدرک الوسائل: 9 / 7 / 10041 منتخب میزانالحکمة: 388
2- الکافی: 2 / 107 / 3 منتخب میزانالحکمة: 388
3- کنزالفوائد للکراجکی: 2 / 182 منتخب میزان الحکمة: 388
4- غررالحکم: 4788 منتخب میزان الحکمة: 388
ثواب شگفت انگیز ذکر «لا اله الا اللّه»
عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ لِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ یَا مُوسی لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَعَامِریهِنَّ عِنْدی وَالْأَرَضینَ السَّبْعَ فی کَفَّةٍ وَلا إلهَ إلّااللّهُ فی کَفَّةٍ مَالَتْ بِهِنَّ لا إلهَ إلّا اللّه «وسائل الشیعة: 7/ 209، باب 44، حدیث 9132؛ بحار الأنوار: 90/ 196، باب 5، حدیث 18؛ ثواب الأعمال: 15؛ التوحید: 30، باب 1، حدیث 34.»
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند عزّ و جل به موسی بن عمران فرمود: ای موسی! اگر آسمانها و تمام ساکنینش و مجموع زمینهای هفت گانه را در پیشگاه من به یک طرف ترازو و «لا اله الا اللّه» را در طرف دیگر بگذارند، به راستی که کفّه «لا اله الا اللّه» بر آن کفه ترجیح خواهد داشت.