مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها ساوه

  • صفحه اصلی 
  • تماس با ما 
  • ثبت نام 
  • ورود 

چندگاهیست

چندگاهیست وقتی می گویم:

«اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن»

با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد

 چندگاهیست وقتی می گویم: «صلواتک علیه و علی آبائه »

به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم

چندگاهیست وقتی می گویم: «فی هذه الساعة»

دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای

چندگاهیست وقتی میگویم: «و فی کل الساعة»

دلم نمی سوزد که همه ساعاتم ازآنِ تو نیست

 چندگاهیست وقتی می گویم: «ولیا و حافظا»

احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم، کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است

 چندگاهیست وقتی می گویم: «و قائدا وناصرا»

به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمیزند

چندگاهیست وقتی می گویم: «و دلیلا و عینا»

یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی

چندگاهیست وقتی می گویم: «حتی تسکنه أرضک طوعا»

یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین، من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم

چندگاهیست وقتی می گویم: «و تمتعه فیها طویلا»

 به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو ،طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم

اما چندگاهیست دعای فرج را چندبار می خوانم

تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد،

هم اشکم بریزد، هم در جست و جویت باشم،

هم سرپرستم باشی،

هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم وهم احساس کنم خدا در نزدیکی من است…

و باز هم با شرم می گویم : اللهم عجل لولیک الفرج

و هنوز منتظریم ...

28 بهمن 1395 توسط رضوانی

 

امروز شهر ما، آكنده از عطر حضور تو است؛ اما دود گناهها كوچه پس كوچه‌هاي جهان را فرا گرفته و ديده‌ها به انواع فسادها و نابرابري‌ها تاريكند.

دستها به خيانت باز و به التماس دراز شده است …

پاها در طلب يك لقمه نان به سوي جباران كشيده شده است …

دلها سرگرم دنياي تاريك غفلت زا است و فكرها سرگرم زندگي پر فريب… زندگي سراسر دوري تو .

اما فردا اين حضور عطر تو به عطر ظهور مبدل ميشود و ديوار بلند و سياهي كه بنا كرديم فرو ميريزد

مشام و ديده و دست و پا و دل و فكر آن گونه ميشود كه تو مي پسندي و دلها شيداي تو كه قلب جهاني و اگر نباشي جهان را تپشي نيست. پاها رونده به سوي ياري

تو كه گوهرهاي نهفته در دل خاك و آب را نمايان ميكني، براي فردا و اثري از فقر و فلاكت را نميگذاري.

دستهايمان گشوده به سوي آسمان به دعا براي تو

چشمهايمان در انتظار رويت جمال نوراني تو

بيا تا كوچه پس كوچه ها و حتي درون خانه ها را عدالت پر كند بيا تا هر چه زودتر جهان ما آكنده به عطرت گرد .

 نظر دهید »

راه های کسب محبت حضرت زهرا سلام الله علیها

27 بهمن 1395 توسط رضوانی

« وَ جَعَلَ صَلَواتَنا عَلَیکُم وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَایَتِکُمْ طِیباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا»(1): «و قرار داد درودهای ما را بر شما و آنچه را مخصوص گردانید، به ما از دوستی و محبّت شما به خاطر پاک گردانیدن خلقت ما و پاکیزگی برای جان‌های ما و جهت پاکی روح ما و کفّاره گناهان ما.»

محبت نه تنها بدی‌های انسان را می‌سوزاند، خوبی‌های انسان را هم در نظرِ خودِ انسان می‌سوزاند (تا غرور خوبی هایش او را نگیرد.) فقط «عاشق»‌ ها هستند که هر چه خوب‌تر می شوند، افتاده‌حال‌تر می‌شوند و بیشتر احساس نداری در مقابل محبوب می‌کنند. تنها چیزی که انسان را از «منیّت» نجات می‌دهد، آتش محبت است. عاشق که شدی فقط محبوب را می‌بینی؛ دیگر «خودت» را نمی‌بینی.

هنگامی‌که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) را به خاطر این‌که بندگان شایسته خدا هستند بیشتر دوست بداریم، این محبت موجب افزایش محبت ما به ذات اقدس الهی خواهد شد. چراکه افزایش محبت به آثار چیزی موجب افزایش محبت به خود آن شیء می‌شود و این همان کمالی است که همه خواهان آن هستند.

 

راه های کسب محبت مادر
تأثیر محبتی که امّ‌ُ‌الائمه می‌تواند در دل‌های پاک مۆمنان داشته باشد، بیش از تمام امامان ماست. بالاخره، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) مادر است و مادر ارتباط محبتی اش یک چیز دیگر است. راه های کسب محبوبیت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به قرار زیر است:

خداوند وقتی به چیزی امر می‌کند، لوازم آن را هم فراهم می‌کند. وقتی دستور می‌دهد که اهل‌بیت پیامبر را دوست داشته باشید، زمینه این محبّت را در قلب ما و در فطرت ما قبل از آن فراهم کرده است. یعنی محبت اهل‌بیت در فطرت ما زمینه فراوانی دارد و ما اگر به تهذیب نفس و تطهیر روح بپردازیم، شکوفایی این محبت را خواهیم دید
 

1. ادب فاطمیه

 

هنگامی‌که رفتار یا صفت خوبی را در کسی ببینیم؛ محبت او در دل ما خواهد نشست. به دنبال این محبت اگر زمینه‌ای فراهم شود که توجه به آن تکرار شود به تدریج قلب ما بر او تمرکز پیدا می‌کند. اگر در ایام شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) یادی از فضایل ایشان کرده، در مصائب حضرت اشک بریزیم و این رفتار بذری شود که در طول سال با توجه و تکرار، آن را رشد دهیم، لحظاتی، دقایقی، ساعاتی حتی روزهایی را قرار دهیم که جز به ایشان فکر نکنیم، این محبت به تدریج در قلب ما ثبات می‌یابد و در صورت تداوم در یک شرایطی خاص به عشق منجر می‌شود.

یا فاطمه، اگر ایام فاطمیه بگذرد و محبّت تو در وجودمان شعله نکشد … چه کنیم؟

2. «احترام»، غیر از «محبت» است

بسیاری از اوقات، آن چیزی که از ما بروز می‌کند، «احترام» به حضرت زهراست، نه «محبت» به ایشان. حواسمان باشد اشتباهی نگیریم. «محبت»، چیزی فراتر از ادب و احترام است. گاهی از اوقات ادب، عیب انسان را پنهان می‌کند؛ انسان مۆدب ممکن است حتی از چیزی زیاد خوشش نیاید امّا طوری رفتار می‌کند که این خوش‌نیامدنش زیاد معلوم نیست. نکند ادبمان نسبت به اهل‌بیت، عیبمان، که همان «کم دوست داشتنِ اهل‌بیت» است، را پنهان کند.


3. محبّت نهایت ندارد

محبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) خیلی بیشتر از اینها می‌تواند در درون ما افزایش یابد. هیچ وقت به محبّت‌هایی که به اهل‌بیت داریم اکتفا نکنیم. محبّت به اهل‌بیت خصوصاً محبت به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) از حداقل‌هایی شروع می‌شوند و تا حدّ بی‌نهایت می‌تواند رشد داشته باشد.

امیرالمۆمنین علیه‌السلام فرمود: «لَوْ أَحَبَّنِی جَبَلٌ لَتَهَافَتَ(2)؛ اگر کوه من را دوست داشته باشد، از هم می‌پاشد.» این اثر محبّت است. ما می‌توانیم با محبّت به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به اوج مقام‌های معنوی نائل شویم. رزمندگان دوران دفاع مقدس را می‌دیدیم که چگونه با ارتباط خصوصی و محبّت‌آمیز و قشنگی که با حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) داشتند، به اوج معنویت می‌رسیدند.

4. تهذیب نفس راه تحصیل محبّت

خداوند وقتی به چیزی امر می‌کند، لوازم آن را هم فراهم می‌کند. وقتی دستور می‌دهد که اهل‌بیت پیامبر را دوست داشته باشید، زمینه این محبّت را در قلب ما و در فطرت ما قبل از آن فراهم کرده است. یعنی محبت اهل‌بیت در فطرت ما زمینه فراوانی دارد و ما اگر به تهذیب نفس و تطهیر روح بپردازیم، شکوفایی این محبت را خواهیم دید.

ما باید نفس خودمان را محاسبه کنیم که چقدر حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را دوست داریم. محبّت یک رابطه‌ای با صفای باطن انسان دارد. یادمان باشد که ما به مقدار گناهانمان، از محبّت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) فاصله می‌گیریم. محبّت به ایشان، «ظرفیت» می‌خواهد و این ظرفیت با «تهذیب نفس» افزایش می‌یابد.

اگر در ایام شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) یادی از فضایل ایشان کرده، در مصائب حضرت اشک بریزیم و این رفتار بذری شود که در طول سال با توجه و تکرار، آن را رشد دهیم، لحظاتی، دقایقی، ساعاتی حتی روزهایی را قرار دهیم که جز به ایشان فکر نکنیم، این محبت به تدریج در قلب ما ثبات می‌یابد و در صورت تداوم در یک شرایطی خاص به عشق منجر می‌شود
 

همان طور که در ماه رمضان تهذیب نفس می‌کنید تا نورانی شوید، در ایام فاطمیه به خاطر محبتی که در قلبت شعله می‌کشد بیا بیشتر در طلب طهارت باش و اقدام به تهذیب نفس کن تا از این محبت بیشتر بهره ببری.

 

5. فاطمه‌ (سلام‌الله‌علیها) مادر ما

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را در مقام یک مادر قرار دهیم. یادمان باشد که مادر همیشه به فرزند خود محبت دارد. و اگر فرزند چیزی از او بخواهد دریغ نمی‌کند. در اعتقادهای ما هست که جبرئیل اخبار ما مسلمانان را تا قیامت به مادرمان می‌دهند. چرا حضرت باید از ما اطلاع داشته باشند؟ مادر است دیگر، نگران فرزندانش است.

حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عنوان مادر به ما علاقه دارد. مادرمان ما را به مجلس خودش دعوت می کند. با دیدن ما قلبش آرام می‌گیرد. اگر جلسه فاطمیه نیائیم مادرمان بی‌قرار می‌شود؛ خصوصاً اینکه این مادر در بستر بیماری هم افتاده و امید برخاستن از بستر را ندارد …

الا ای چاه! یارم را گرفتند

گلم، باغم، بهارم را گرفتند

میون كوچه‌ها با ضرب سیلی

همه دار و ندارم را گرفتند

پی نوشت ها:

1.مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.

2.نهج‎البلاغه، حكمت 111 و 112.

 

 منبع:www.tebyan.net

 

 

 نظر دهید »

ایام سوگواری شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها تسلیت باد

23 بهمن 1395 توسط رضوانی

عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(علیها السلام) قالَتْ: قالَ لى رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) یا فاطِمَةُ مَنْ صَلّى عَلَیكِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بى حَیثُ كُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ.
رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم به من گفت: اى فاطمه! هر كه بر تو صلوات فرستد، خداوند او را بیامرزد و به من، در هر جاى بهشت باشم، ملحق گرداند.

بحارالأنوار، ج100 ،ص199

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر مستودع فیها به عدد ما احاط به علمک

 1 نظر

ولادت با سعادت عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها مبارک باد

13 بهمن 1395 توسط رضوانی

 

روز میلاد بانوی بزرگ اسلام، سمبل کمال عقل و بردباری و
پرستار ارزش های مقدس عاشورا، زینب کبری علیها السلام
بر همه پرستاران و پیروانش مبارک باد . . .

 نظر دهید »

خطبه فدكيه حضرت زهرا در مسجد

02 بهمن 1395 توسط رضوانی


خطبتها عليهاالسلام بعد غصب الفدك
روى انّه لمّا أجمع أبوبكر و عمر علي منع فاطمة عليهاالسلام فدكاً و بلغها ذلك،لاثت خمارها علي رأسها، و اشتملت بجلبابها، و أقبلت في لمّة من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذيولها، ما تخرم مشيتها مشية رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه و آله،حتّى دخلت علي أبي‏بكر، و هو في حشد من المهاجرين و الانصار و غير هم، فنيطت دونها ملاءة فجلست، ثم أنّت أنّة أجهش القوم لها بالبكاء، فارتجّ المجلس، ثم أمهلت هنيئة.
حتّى اذا سكن نشيج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت الكلام بحمداللَّه و الثناء عليه و الصلاة علي رسوله، فعاد القوم في بكائهم، فلمّا أمسكوا عادت في كلامها فقالت عليهاالسلام:
اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلي ما اَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلي ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ اِبْتَدَاَها، وَ سُبُوغِ الاءٍ اَسْداها، وَ تَمامِ مِنَنٍ اَوْلاها، جَمَّ عَنِ الْاِحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأى عَنِ الْجَزاءِ اَمَدُها، وَ تَفاوَتَ عَنِ الْاِدْراكِ اَبَدُها، وَ نَدَبَهُمْ لاِسْتِزادَتِها بِالشُّكْرِ لاِتِّصالِها، وَ اسْتَحْمَدَ اِلَى الْخَلائِقِ بِاِجْزالِها، وَ ثَني بِالنَّدْبِ اِلى اَمْثالِها.
 

خطبه آن حضرت بعد از غصب فدك
روايت شده: هنگامى كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد، لباس بتن كرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فاميل و خدمتكاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حاليكه چادرش به زمين كشيده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود، بر ابوبكر كه در ميان عده‏اى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد، در اين هنگام بين او و ديگران پرده‏اى آويختند، آنگاه ناله‏اى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم بگريه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد.
سپس لحظه‏اى سكوت كرد تا همهمه مردم خاموش و گريه آنان ساكت شد و جوش و خروش ايشان آرام يافت، آنگاه كلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اينجا دوباره صداى گريه مردم برخاست، وقتى سكوت برقرار شد، كلام خويش را دنبال كرد و فرمود:
حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شكر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شكر بر او بر آنچه پيش فرستاد، از نعمتهاى فراوانى كه خلق فرمود و عطاياى گسترده‏اى كه اعطا كرد، و منّتهاى بى‏شمارى كه ارزانى داشت، كه شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهايت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراك دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شكرگذارى آنها نعمتها را زياده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به اين نعمتها آنها را دو چندان كرد.

 

وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، كَلِمَةٌ جَعَلَ الْاِخْلاصَ تَأْويلَها، وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ اَنارَ فِي التَّفَكُّرِ مَعْقُولَها، الْمُمْتَنِعُ عَنِ الْاَبْصارِ رُؤْيَتُهُ، وَ مِنَ الْاَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْاَوْهامِ كَيْفِيَّتُهُ.
اِبْتَدَعَ الْاَشْياءَ لا مِنْ شَىْ‏ءٍ كانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَاَها بِلاَاحْتِذاءِ اَمْثِلَةٍ اِمْتَثَلَها، كَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ وَ ذَرَأَها بِمَشِيَّتِهِ، مِنْ غَيْرِ حاجَةٍ مِنْهُ اِلى تَكْوينِها، وَ لا فائِدَةٍ لَهُ في تَصْويرِها، اِلاَّ تَثْبيتاً لِحِكْمَتِهِ وَ تَنْبيهاً عَلي طاعَتِهِ، وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ وَ تَعَبُّداً لِبَرِيَّتِهِ، وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ، ثُمَّ جَعَلَ الثَّوابَ عَلي طاعَتِهِ، وَ وَضَعَ الْعِقابَ عَلي مَعْصِيَتِهِ، ذِيادَةً لِعِبادِهِ مِنْ نِقْمَتِهِ وَ حِياشَةً لَهُمْ اِلى جَنَّتِهِ.
وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبي‏مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَيْبِ مَكْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاويلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهايَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالي بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ.


و گواهى مى‏دهم كه معبودى جز خداوند نيست و شريكى ندارد، كه اين امر بزرگى است كه اخلاص را تأويل آن و قلوب را متضمّن وصل آن ساخت، و در پيشگاه تفكر و انديشه شناخت آن را آسان نمود، خداوندى كه چشم‏ها از ديدنش بازمانده، و زبانها از وصفش ناتوان، و اوهام و خيالات از درك او عاجز مى‏باشند.
موجودات را خلق فرمود بدون آنكه از ماده‏اى موجود شوند، و آنها را پديد آورد بدون آنكه از قالبى تبعيّت كنند، آنها را به قدرت خويش ايجاد و به مشيّتش پديد آورد، بى‏آنكه در ساختن آنها نيازى داشته و در تصويرگرى آنها فائده‏اى برايش وجود داشته باشد، جز تثبيت حكمتش و آگاهى بر طاعتش، واظهار قدرت خود،و شناسائى راه عبوديت و گرامى داشت دعوتش، آنگاه بر طاعتش پاداش و بر معصيتش عقاب مقرر داشت، تا بندگانش را از نقمتش بازدارد و آنان را بسوى بهشتش رهنمون گردد.
و گواهى مى‏دهم كه پدرم محمّد بنده و فرستاده اوست، كه قبل از فرستاده شدن او را انتخاب، و قبل از برگزيدن نام پيامبرى بر او نهاد، و قبل از مبعوث شدن او را برانگيخت، آن هنگام كه مخلوقات در حجاب غيبت بوده، و در نهايت تاريكى‏ها بسر برده، و در سر حد عدم و نيستى قرار داشتند، او را برانگيخت بخاطر علمش به عواقب كارها، و احاطه‏اش به حوادث زمان، و شناسائى كاملش به وقوع مقدّرات.
 

اِبْتَعَثَهُ اللَّهُ اِتْماماً لِاَمْرِهِ، وَ عَزيمَةً عَلى اِمْضاءِ حُكْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقاديرِ رَحْمَتِهِ، فَرَأَى الْاُمَمَ فِرَقاً في اَدْيانِها، عُكَّفاً عَلي نيرانِها، عابِدَةً لِاَوْثانِها، مُنْكِرَةً لِلَّهِ مَعَ عِرْفانِها.
فَاَنارَ اللَّهُ بِاَبي‏مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و الِهِ ظُلَمَها، وَ كَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلى عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها، وَ قامَ فِي النَّاسِ بِالْهِدايَةِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوايَةِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعِمايَةِ، وَ هَداهُمْ اِلَى الدّينِ الْقَويمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّريقِ الْمُسْتَقيمِ.
ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ اِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيارٍ، وَ رَغْبَةٍ وَ ايثارٍ، فَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و الِهِ مِنْ تَعَبِ هذِهِ الدَّارِ في راحَةٍ، قَدْ حُفَّ بِالْمَلائِكَةِ الْاَبْرارِ وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفَّارِ، وَ مُجاوَرَةِ الْمَلِكِ الْجَبَّارِ، صَلَّى اللَّهُ عَلي أَبي نَبِيِّهِ وَ اَمينِهِ وَ خِيَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ صَفِيِّهِ، وَ السَّلامُ عَلَيْهِ وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ.
ثم التفت الى اهل المجلس و قالت:
اَنْتُمْ عِبادَ اللَّهِ نُصُبُ اَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ، وَ حَمَلَةُ دينِهِ وَ وَحْيِهِ، وَ اُمَناءُ اللَّهِ عَلى اَنْفُسِكُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَى الْاُمَمِ، زَعيمُ حَقٍّ لَهُ

او را برانگيخت تا امرش را كامل و حكم قطعى‏اش را امضا و مقدّراتش را اجرا نمايد، و آن حضرت امّتها را ديد كه در آئينهاى مختلفى قرار داشته، و در پيشگاه آتشهاى افروخته معتكف و بت‏هاى تراشيده شده را پرستنده، و خداوندى كه شناخت آن در فطرتشان قرار دارد را منكرند.
پس خداى بزرگ بوسيله پدرم محمد صلى اللَّه عليه و آله تاريكى‏هاى آن را روشن، و مشكلات قلبها را برطرف، و موانع رؤيت ديده‏ها را از ميان برداشت، و با هدايت در ميان مردم قيام كرده و آنان را از گمراهى رهانيد، و بينايشان كرده،و ايشان را به دين استوار و محكم رهنمون شده، و به راه راست دعوت نمود.
تا هنگامى كه خداوند او را بسوى خود فراخواند، فراخواندنى از روى مهربانى و آزادى و رغبت و ميل، پس آن حضرت از رنج اين دنيا در آسايش بوده، و فرشتگان نيكوكار در گرداگرد او قرار داشته، و خشنودى پروردگار آمرزنده او را فراگرفته، و در جوار رحمت او قرار دارد، پس درود خدا بر پدرم، پيامبر و امينش و بهترين خلق و برگزيده‏اش باد، و سلام و رحمت و بركات الهى براو باد.
آنگاه حضرت فاطمه عليهاالسلام رو به مردم كرده و فرمود:
شما اى بندگان خدا پرچمداران امر و نهى او، و حاملان دين و وحى او، و امينهاى خدا بر يكديگر، و مبلّغان او بسوى امّتهاييد، زمامدار حق در ميان
 

ادامه »

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 191
  • 192
  • 193
  • ...
  • 194
  • ...
  • 195
  • 196
  • 197
  • ...
  • 198
  • ...
  • 199
  • 200
  • 201
  • ...
  • 209

اوقات شرعی

موضوعات

  • متفرقه
  • آموزش
    • علوم قرآن و حدیث
    • نمونه سوال کلیه دروس
    • مهارتهای زندگی
  • یاد امام و شهدا
  • اهل بیت (علیهم‌السلام)
    • حدیث و سخنان
    • زندگینامه و تاریخ
    • فضائل و مناقب
    • ولادت / شهادت
  • احکام عملی
  • طلاب
    • دل نوشته های طلاب
  • در محضر بزرگان
  • اخبار و اطلاعیه های مدرسه
  • فناوری اطلاعات و رایانه
  • نکات جالب
  • دعا و مناجات
  • پادکست
  • اخلاق
    • رذایل اخلاقی
    • فضایل اخلاقی
  • عکس نوشته
  • پزشکی
  • اشپزی
  • شبهات
  • احکام
  • سیاسی
  • داستان
  • اعمال روز
  • گفتار خنده دار

صفحه ها

  • درباره حوزه ساوه
  • سیستم آزمون سایت
  • ساوه شناسی
  • نویسندگان وبلاگ

جستجو

خبرنامه

آمار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس