ويژگي ها و شايستگى های پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)
ويژگي ها و شايستگى های پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)
نويسنده:آيت الله جعفرسبحانى(دامت برکاته)
در ميان مقامات اجتماعى، هيچ مقامى ارزشمندتر و در عين حال پيچيدهتر از منصب رهبرى نيست و تا فردى داراى مجموعهاى از كمالات و سجاياى انسانى و محاسن اخلاقى نباشد، نمىتواند شايسته اين مقام گردد، و به ديگر سخن: رهبر بايد داراى تودهاى از خوبيهاى متضاد باشد كه در هر مناسبتى از آنها بهره بگيرد مثلاً قاطعيت را با دور انديشى، درستى را با نرمى، شكوه را با درويشى، خوش بينى را با احتياط لازم، به هم آميزد، و با روانشناسى و موقعشناسى كامل در هر فرصتى ابزار مناسب آن را به كار گيرد.
اگر در رهبر يك سلسله صفات مثبت لازم است پيراستگى از يك رشته اوصاف منفى نيز دست كمى از لزوم صفات مثبت ندارد، مثلا آدمى كه تحمل انتقاد، و شنيدن عقيده مخالف را ندارد و در مشكلات فاقد شكيبايى لازم است و بر او روح «قبضه كردن مناصب و توقع اطاعت كور كورانه ديگران» حكم فرما است، رهبرى او زيانبار و فاجعهانگيز است چه بهتر به اصلاح خويش بپردازد، آنگاه درباره «قيادت» بينديشد.
نايابى اجتماع يك چنين اوصاف مثبت و منفى، سرانجام مسأله رهبرى را به صورت «كبريت احمر» درآورده و با مشكلاتى فراوان روبرو ساخته است و به خاطر همين پيچيدگى است كه بشر امروز در حل امور مربوط به رهبرى به تشكيل كنگرهها، سمينارها و شوراها و كنفرانسهاى ميهنى و بينالمللى دست زده و خواسته است از اين طريق گره رهبرى را بگشايد.
اگر مسأله رهبرى، امروز مورد توجه جهان غرب گرديده، از دير باز پيشوايان بزرگ اسلام، بحثهاى تكان دهندهاى پيرامون آن انجام دادهاند كه نمونههاى آن را در فرمان امام على (ع) به مالك و وصيت او به فرزندش امام حسن (ع)، و پيام فشردهاش به محمد بن ابى بكر مشاهده مىكنيم.
اگر در رهبرى اجتماعى با كلاف سر درگمى روبرو هستيم، و هر چه بيشتر سعى مىكنيم، شايستگان آن مقام را كمتر مىيابيم، در مسأله «قيادت الهى» كه در انسانهائى به نام پيامبر و رسول تجلى مىكند و مهندسى انسانها را در تمام شؤون زندگى اعم از مادى و معنوى بر عهده مىگيرند، با مشكل دو چندان يا ده و صد چندانى روبرو مىباشيم، زيرا تحمل مسؤوليت عظيم الهى آنچنان امتيازات بزرگ و برجستگيهاى فزون از حد لازم دارد كه دارندگان آنها را از نظر قدرت به صورت عنقاى مغربى درآورده كه گاهى در ميان امت بزرگ فقط يك نفر شايسته آن مقام مىگردد و اگر تاريخ نبوت، پيامبران فزونى را معرفى مىكند، ولى پيامبران صاحب كتاب و بالاتر از آن صاحب شريعت بسيار كم بوده و خاتم آنان به يك فرد منحصر مىباشد.
صفات پيامبر اکرم در قرآن مجید
دشوارى رهبرى پيامبر خاتم: رهبرى پيامبر گرامى به خاطر جهانى بودن آن از يك طرف، و خاتم و آخرين سفير بودن او از طرف ديگر، با دشواريهاى فراوانى همراه بود، اقوامى كه هدايت آنها را بر عهده گرفته بود، از نظر فرهنگ و تمدن آگاهى و بينش ، اخلاق و انضباط، در يك سطح نبودند، خود اين اختلاف، امواجى از مشكلات را در طريق رهبرى او پديد آورده بود خداوند به خاطر پيروزى بر اين سختيها او را با استعدادى بس فراوان كه مظهر مجموعهاى از كمالات انسانى بود،آفريد و پس از چهل سال تربيت زير نظر بزرگترين فرشته از فرشتگان جهان1، او را براى رهبرى برگزيد.
در پرتو انديشههاى حكيمانه، و علاقه به هدف و دلسوزى بر امت، مشكلات را حل كرده و تمدنى را پىريزى كند كه براى آن تاكنون نظيرى ديده نشده است.
خدا در قرآن با بيانى زيبا به كمالات روحى و علل پيروزى او در معركه رهبرى اشاره مىنمايد چه بهتر در اين بحث با صفات برجسته اين شخصيت الهى آشنا شويم:
1- علاقه و دلسوزى به هدف
علاقه به هدف، عامل خودكارى است كه مدير يك مجتمع بزرگ و يا كوچك را بر سعى و تلاش، و تفوق بر مشكلات وادار مىسازد، و غبار خستگى را از چهره جان او پاك مىكند و اگر مدير از درون، به كارى كه براى آن گمارده شده است، احساس علاقه نكند، چنين مديريتى فاجعهانگيز است .
پرتوی از زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام
پرتوی از زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام
نويسنده: سید عباس رفیعی پور
«انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر. ان شانئک هو الابتر»
نخستین مظهر و نشانهی کوثر که بر دامان پاک فاطمهی اطهر (سلام الله علیها) پا به عرصهی گیتی نهاد امام حسن علیه السلام بود. نشانهای از تجلی مقدسترین پدیدهای که از خجستهترین پیوند برین انسانی، نصیب حضرت محمد صلی الله علیه و آله، علی مرتضی علیه السلام و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) گردید. همان لؤلؤی که از برزخ دو اقیانوس نبوت و امامتبه ظهور پیوست ومعجزهی بزرگ «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لا یبغیان، یخرج منهما اللؤلوء والمرجان» . (1) را تجسم بخشید و کلام خدا در کلمهی وجود چنین ظاهر شد. از نیایی الهام گیر و پدری پیشوا، وارثی برخاکیان و جلوهای برافلاکیان پدید آمد با وراثتی ابراهیمی، مقصدی محمدی، منهجی علوی، زهرهای زهرایی که عصای فرعون کوب موسی را در دست صلح آفرین عیسوی داشت و تندیس زندهی اخلاق قرآن بود و رایت جاودانگی اسلامی را در زندگی توام با مجاهده و شکیبایی تضمین کرد و بقاع امن و ایمان را به ابدیت در بقیع شهادت بر افراشت و مکتبش از خاک گرم مدینه به همه سوی جهان جهتیافت و با همهی مظلومیتش در برابر سیاهی و تباهی جبهه گرفت و به حقیقت اصالتبخشید و مشعلدار گمراهان و زعیم ره یافتگان گردید. حضرتش در بقیع بی بقعه; در جوار جدهی پدریش فاطمه بنت اسد، برادر زاده نازنینش امام سجاد علیه السلام و مضجع امام باقر و امام صادق علیهما السلام آرمیده است. (2)
ثامن الائمة ، على بن موسى الرضا(ع) دژ محکم الهی
ثامن الائمة ، على بن موسى الرضا(ع) دژ محکم الهی
نويسنده: آية الله العظمی حسين مظاهرى
اسم آن بزرگوار على و كنيه او ابو الحسن الثاني و لقب مشهور او رضا است. عمر مبارك آن حضرت پنجاه و پنج سال بود. (1) در يازده ذى القعده سال 148 هجرى به دنيا آمد (2) و در سال 203 هجرى (3) در آخر ماه صفر به دست مأمون عباسى مسموم و شهيد شد.
مدت امامت آن بزرگوار بيست سال بود (4) ، كه تقريبا هفده سال آن را در مدينه، ملجأ عوام و منجى انام و معلم علما و مروج دين بود. سه سال آخر، او را از مدينه جبرا به طوس بردند و در طوس تا توانست از حريم دين حراست كرد تا سر انجام به دست مأمون شهيد شد.
مقام علمى حضرت رضا(علیه السّلام)
از متون اسلامى مىتوان نتيجه گرفت كه آن حضرت عالم بما سوى الله، واسطه فيض اين عالم، معدن كلمات پروردگار، صندوق انوار الهى و خزينه علم خداوند متعال است. احتجاجات و مباحثات حضرت رضا(علیه السّلام) با فرقههاى مختلف در مجلس مأمون، مقام علمى آن حضرت را آشكار مىكند. چنانكه بارها مأمون مىگفت: ما اعلم احدا افضل من هذا الرجل على وجه الارض.
هيچ كس را در روى زمين داناتر از حضرت رضا نمىدانم.
فريد وجدى در دايرة المعارف خود، در ذيل كلمه رضا مىگويد: «مأمون سى و سه هزار نفر از بزرگان طوايف و فرق مختلفه را جمع كرد و از آنان خواست كه لايقترين افراد را از ميان خود انتخاب كنند تا ولايتعهدى را به او وگذارنمايد. همه آن سى و سه هزار نفر، در على بن موسى الرضا اتفاق نمودند.»
در اين باب از حضرت رضا(علیه السّلام) مطلبى نقل است كه مقام عبوديت آن بزرگوار را بر ما روشن مىكند . آن حضرت به دعبل خزاعى شاعر معروف عبايى داد و فرمود: «قدر آن را بدان كه در اين عبا هزار شب و هر شبى، هزار ركعت نماز خوانده است.»
آنان كه حضرت رضا(علیه السّلام) را از مدينه به طوس آوردند، همه از كثرت عبادت و تضرع و انابه و زارى وتهجد و مواظبت كامل آن حضرت در عبادت سخن گفتهاند.
تواضع حضرت رضا(علیه السّلام)
ياسر، خادم آن حضرت مىگويد: حضرت رضا هميشه با خدمه و كارگرهاى خود غذا مىخورد و دوست داشت كه با آنها بنشيند و صحبت و درددل كند. بعضى از ناآگاهان به اين كار حضرت ايراد مىكردند و حضرت مىفرمود: ان الرب تبارك و تعالى واحد و الأب واحد و الام واحدة و الجزاء بالاعمال. (5)
پروردگار، پدر، و مادر، يكى است و فضيلت فقط و فقط به كردار است.
ادب و اخلاق حضرت رضا(علیه السّلام)
ابراهيم بن عباس كه در مسافرت از مدينه تا طوس خدمت آن حضرت بوده است، چنين مىگويد : «نديدم به احدى ظلم كند، هيچ وقت كلام كسى را قطع نمىكرد. هيچ حاجتى را رد نمىنمود .
پاى خود را مقابل احدى دراز نمىكرد و در مقابل احدى تكيه نمىداد و با هيچ كس سخن جسارت آميز نمىگفت.» (6)
چهل غروب گذشته است...
از بدرود اشکبار کاروان، چهل غروب گذشته است.
چهل روز پیش، حوالی اندوه، نیزارها ضجه زدند و مثنوی ها با گل های شیون، سرتاسر نینوا را پوشاندند.
هرگز نمیتوان به اربعین نگاه کرد و آن همه نغمههای خاکستری را به یاد نیاورد.
امروز به جای همه یتیمان قافله، اربعین سخن میگوید.
اربعین، با بوی خون در مشام و آبله در پا، رسیده است تا بگوید همه اتفاقات سرخ، در راستای شکیبایی زینب بود.
اربعین، شعرهایی با کلماتی خون رنگ در سوگ لالهها آورده است تا بگوید دل بستگیهای زینب در آن دشت بلاخیز، یکی پس از دیگری پرپر شد.
و حال من با پیراهنی از گریه در فرات اشک، غسل کردهام ولی نمیدانم…
چگونه بايد گفت از عشق…
چه بايد گفت از درد…
ولی حسين حسين گفتن روبه سوی عاشقانهترين لحظهها، يعنی كه تنها تو را دوست دارم.
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
اربعین آمده تا از شهدا یاد کنید / گریه بر زخم تن حضرت سجاد کنید…
درسی که اربعین به مامیدهد، زنده نگهداشتن یاد حقیقت و خاطره ی شهادت درمقابل طوفان تبلیغات دشمن است . . .« مقام معظم رهبری »
فرا رسیدن اربعین حسینی را به پیشگاه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمام مسلمانان جهان تسلیت عرض می نماییم .