بدترین توشه
بدترین توشه برای آخرت :
امام علیه اسلام :بدترین توشه برای اخرت ظلم به بندگان خدا است.
بدترین توشه برای آخرت :
امام علیه اسلام :بدترین توشه برای اخرت ظلم به بندگان خدا است.

رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم :
أَنصِفِ النّاسَ مِن نَفسِكَ وَ انصَحِ الأُمَّةَ و َارحَمهُم فَإِذا كُنتَ كَذلِكَ وَ غَضِبَ اللّهُ عَلى أَهلِ بَلدَةٍ أَنتَ فيها و َأَرادَ أَن يُنزِلَ عَلَيهِمُ العَذابَ نَظَرَ إِلَيكَ فَرَحِمَهُم بِكَ، يَقولُ اللّهُ تَعالى: (و َما كانَ رَبُّكَ لِيُهلِكَ القُرى بِظُلمٍ و َأَهلُها مُصلِحونَ)؛
با مردم منصفانه رفتار كن و نسبت به آنان خيرخواه و مهربان باش، زيرا اگر چنين بودى و خداوند بر مردم آباديى كه تو در آن به سر مى برى خشم گرفت و خواست بر آنان عذاب فرو فرستد، به تو نگاه مى كند و به خاطر تو به آن مردم رحم مى كند. خداى متعال مى فرمايد «و پروردگار تو (هرگز) بر آن نبوده است كه شهرهايى را كه مردمش درستكارند، به ستمى هلاك كند».
مكارم الاخلاق ص 457
امام علی علیه السلام
لا تَصحَب المائِق فَاِنَّهُ یُزَیِّنُ لَکَ فِعلَه وَ یَوَدُّ اَن تَکُونَ مِثلَه؛
همنشین بی خرد مباش که او کار (نابخردانه) خود را برای تو آراید و دوست دارد تو را چون خود نماید.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 527 ، ح 293

آیه ی 30 و 31 سوره ی نور، حاوی مطالبی درباره ی نگاه است.
« قُل للمؤمنین یَغُضّوا مِن ابصارهم و یحفظو فروجَهم، ذلک ازکی لهم، إن الله خبیر بما یصنعون »
ای رسول ما مردان مؤمن را بگو چشمان را از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند که این بر پاکیزگی جسم و جان شما اصلح است، البته خدا به هر چه می کنید آگاه است. (4)
« و قُل للمؤمنات یَغضُضنَ مِن ابصار هنَّ و یَحفُظنَ فروجهُنَّ … »
ای رسول، زنان مؤمن را بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را از عمل زشت محفوظ بدارند. (5)
در شأن نزول این دو آیه آمده است که :
امام باقر ( علیه السلام ) فرمودند : « این آیه ی شریفه، در مورد جوانی از انصار فرود آمد؛ چرا که او روزی در سر راه خویش با زنی زیبا و خوش سیما روبرو گردید که از کوچه می گذشت و چون در آن روزگاران زنان روسری خویش را پشت گوشهای خود قرار می دادند و چهره و گردن و گلو و بخشی از سینه ی آنان به طور طبیعی نمایان می گردید، این جوان با دیدن چهره ی زیبا و گردن و گلوی آن زن، به تماشای او ایستاد و پس از گذشتن آن زن از برابرش، با دیدگان خویش به بدرقه ی او پرداخت؛ درست در همان لحظاتِ چشم چرانی و بدرقه ی زن بود که صورتش به استخوانی که در دیواری قرار داده شده بود خورد و خون سرازیر شد و او پس از رفتن زن تازه متوجه بلایی شد که به سرش آورده بود. با همان چهره ی شکافته و خون آلود خدمت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آمد و ماجرا را بیان کرد و پس از آن فرشته ی وحی فرود آمد و این آیات را آورد. (6)
از این دو آیه نکته هایی فهمیده می شود که به آن اشاره می کنیم :
1- لازمه ی ایمان، حفظ نگاه ،از حرام است. (قل للمؤمنین …. یغضوا….. )
2- جاذبه های غریزی را، باید کنترل کرد. (یغضوا)
3- گناه را از سرچشمه، جلوگیری کنیم و تقوا را از چشم، شروع کنیم.( من ابصارهم )
4- چشم پاک، مقدمه ی پاکدامنی است. ( یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم)
5- پوشش، برای مردان نیز واجب است. (یحفظوا فروجهم)
6- چشم چرانی و بی عفتی، مانع رشد معنوی انسان است. ( یغضوا- یحفظو- ازکی).
7- چشم چرانی، در محضر خداست. (در محضر خدا معصیت نکنیم ) (یغضوا …… إن الله خبیر)
8- در لزوم عفت و پاکدامنی و ترک نگاه حرام، بین زن و مرد فرقی نیست. (یغضوا- یغضضن- یحفظوا- یحفظنَ ) (7)
لازم به ذکر است : کلمه ی یغضوا از ماده ی «غضَّ» به معنای کم کردن و نقصان است و در بسیاری از موارد در کوتاه کردن صدا، یا کم کردن نگاه به کار می رود. بنابراین آیه نمی گوید مؤمنان چشمهایشان را فروبندند، بلکه می گوید نگاه خود را کم و کوتاه کنند. (8)
پيامبر صلى الله عليه و آله :
اَلرّوحُ وَ الرّاحَةُ وَ الفَلَجُ وَ الفَلاحُ وَ النَّجاحُ وَ البَرَكَةُ وَ العَفوُ وَ العافيَةُ وَ المُعافاةُ وَ البُشرى وَ النَّصرَةُ وَ الرِّضا وَ القُربُ وَ القَرابَةُ وَ النَّصر وَ الظَّـفَرُ وَ التَّمكينُ وَ السُّروُر وَ المَحَبَّةُ مِنَ اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالى عَلى مَن اَحَبَّ عَلىَّ بنَ اَبى طالِبٍ (عليه السلام) وَ والاهُ وَ ائتَمَّ بِهِ وَ اَقَرَّ بِفَضلِهِ وَ تَوَلَّى الأَوصياءَ مِن بَعدِهِ وَ حَقٌ عَلَىَّ اَن اُدخِلَهُم فى شَفاعَتى وَ حَقٌ عَلى رَبّى اَن يَستَجيبَ لى فيهِم وَ هُم اَتباعى وَ مَن تَبِعَنى فَاِنَّهُ مِنّى؛
آسايش و راحتى، كاميابى و رستگارى و پيروزى، بركت و گذشت و تندرستى و عافيت، بشارت و خرّمى و رضايتمندى، قرب و خويشاوندى، يارى و پيروزى و توانمندى، شادى و محبّت، از سوى خداى متعال، بر كسى باد كه على بن ابى طالب را دوست بدارد، ولايت او را بپذيرد، به او اقتدا كند، به برترى او اقرار نمايد، و امامانِ پس از او را به ولايت بپذيرد. بر من است كه آنان را در شفاعتم وارد كنم. بر پروردگار من است كه خواسته مرا درباره آنان اجابت كند. آنان پيروان من هستند و هر كه از من پيروى كند، از من است.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 27، ص 92 ، ح 52 {شبیه این حدیث در محاسن ص 152 ، ح 74}