مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها ساوه

  • صفحه اصلی 
  • تماس با ما 
  • ثبت نام 
  • ورود 

القـلـب حـرم الـلَّـه

28 فروردین 1397 توسط رضوانی

آیت اللّٰه حق‌شناس(ره):

حُبِ دنیا و حُبِ خـدا !
در یـک دل جـای نـمی‎گیـرد…؛
بـایـد از یـکـی از آنـهـا گـذشـت…

 نظر دهید »

ذکر صلوات در قبرستان

16 فروردین 1397 توسط رضوانی

علامه طباطبايی (رحمه الله)سفارش می کرد به ذكر صلوات در قبرستان و می فرمود :

يك صلوات مومن ، يك قبرستان را آباد و مسرور می‌نمايد.

 1 نظر

معامله با خدا به خاطر پدر

05 اسفند 1396 توسط رضوانی

مقام معظم رهبري زمينه‌ي توفيقاتش را به خاطر يك كار نيك به پدرش مي‌داند و در اين زمينه مي‌فرمايد:
«بد نيست من مطلبي را از خودم براي شما نقل كنم.
بنده اگر در زندگي خود در هر زمينه توفيقاتي داشته‌ام، وقتي محاسبه مي‌كنم، به نظرم مي‌رسد كه اين توفيقات بايد از يك كار نيكي كه من به يكي از والدينم كرده‌ام، باشد.
مرحوم پدرم در سنين پيري، تقريباً بيست و چند سال قبل از فوتش (كه مرد هفتاد ساله بود) به بيماري آب چشم، كه انسان نابينا مي‌شود، دچار شد. بنده آن وقت در قم بودم. تدريجاً در نامه‌هايي كه ايشان براي ما مي‌نوشت، اين روشن شد كه ايشان چشمش درست نمي‌بيند. من به مشهد آمدم و ديدم چشم ايشان محتاج دكتر است.
قدري به دكتر مراجعه كردم و بعد براي تحصيل به قم برگشتم، چون من از قبل ساكن قم بودم، باز ايام تعطيل شد و من مجدداً به مشهد مي‌رفتم و كمي به ايشان رسيدگي كردم و دوباره براي تحصيلات به قم برگشتم.
معالجه پيشرفتي نمي‌كرد. در سال 1343 بود كه من ناچار شدم ايشان را به تهران بياورم، چون معالجات در مشهد جواب نمي‌داد. اميدوار بودم كه دكترهاي تهران، چشم ايشان را خوب خواهند كرد.
به چند دكتر كه مراجعه كردم، ما را مأيوس كردند. گفتند:
«هر دو چشم ايشان معيوب شده و قابل معالجه و اصلاح نيست.»
البته بعد از دو، سه سال، يك چشم ايشان معالجه شد و تا آخر عمر هم چشم‌شان مي‌ديد. اما در آن زمان مطلقاً نمي‌ديد و بايد دستشان را مي‌گرفتيم و راه مي‌برديم. لذا براي من غصه درست شده بود.
اگر پدرم را رها مي‌كردم و به قم مي‌آمدم، ايشان مجبور بود گوشه‌اي در خانه بنشيند و قادر به مطالعه و معاشرت و هيچ كاري نبود و اين براي من خيلي سخت بود.
ايشان با من هم يك انس به خصوصي داشت، با برادرهاي ديگر اين قدر انس نداشت. با من دكتر مي‌رفت و برايش آسان نبود كه با ديگران به دكتر برود.
بنده وقتي نزد ايشان بودم، براي‌شان كتاب مي‌خواندم و با هم بحث علمي مي‌كرديم، و از اين رو با من مأنوس بود. برادرهاي ديگر اين فرصت را نداشتند و يا نمي‌شد.
به هر حال، من احساس كردم اگر ايشان را در مشهد تنها رها كنم و خودم برگردم و به قم بروم، ايشان به يك موجود معطّل و از كار افتاده تبديل مي‌شود، و اين مسأله براي ايشان بسيار سخت بود. براي من هم خيلي ناگوار بود.
از طرف ديگر، اگر مي‌خواستم ايشان را همراهي كنم و از قم دست بردارم، اين هم براي من غير قابل تحمل بود؛ زيرا كه با قم انس گرفته بودم و تصميم گرفته بودم تا آخر عمر در قم بمانم و از قم خارج نشوم.
اساتيدي كه من آن زمان داشتم ـ به خصوص بعضي از آنها ـ اصرار داشتند كه من از قم نروم. مي‌گفتند اگر تو در قم بماني، ممكن است كه براي آينده مفيد باشي. خود من هم خيلي دلبسته بودم كه در قم بمانم. بر سر يك دو راهي گير كرده بودم.
اين مسأله در اوقاتي بود كه ما براي معالجه‌ي ايشان به تهران آمده بوديم. روزهاي سختي را من در حال ترديد گذراندم.
يك روز خيلي ناراحت بودم و شديداً در حال ترديد و نگراني و اضطراب به سر مي‌بردم. البته تصميم من بيشتر بر اين بود كه ايشان را به مشهد ببرم و در آنجا بگذارم و به قم برگردم. اما چون برايم سخت و ناگوار بود، به سراغ يكي از دوستانم كه در همين چهار راه حسن آباد تهران منزلي داشت، رفتم. مرد اهل معنا و آدم با معرفتي بود.
ديدم خيلي دلم تنگ شد، ‌تلفن كردم و گفتم:
«شما وقت داريد كه من پيش شما بيايم» گفت: «بله».

ادامه »

 نظر دهید »

اثرات زخم زبان زدن

13 آذر 1396 توسط رضوانی

شیخ رجبعلی خیاط(رحمه الله):
.
«تمام نور معنوی و فیوضاتی که انسان از عبادات و زیارات کسب می کند با نیشی که بوسیله زبان به دیگران می زند ، نابود می شود.»

 نظر دهید »

توصیف نهج‌البلاغه در کلام شهید مطهری

08 آذر 1396 توسط رضوانی

نهج البلاغه واقعا كتاب نفيسي است، گنجينه است، روح را غذا مي‏دهد، آرامش و اطمينان مي‏بخشد، نور مي‏‌باشد، به منزله يك دائره المعارفي‏ است، چون موضوعات مختلف در اين كتاب مورد بحث و تجزيه و تحليل قرار گرفته، از توحيد و صفات باري و نبوت و معاد و آفرينش عالم و تكوّن‏ انسان، راجع به اسلام و قرآن و حكمت و فلسفه احكام و بعثت خاتم الانبياء و آثار دعوت رسول اكرم در جهان بياناتي عالي دارد و علاوه بر اينها مشتمل‏ است بر مواعظ و اخلاقيات، بر صبر، شجاعت، عفت، تقوا، استقامت، همت و اراده، تفكر و عبرت، حرّيت و تهذيب نفس، منع از عصبيت و نهي از تفاخر، كبر، دروغ، ظلم، ريا و امثال اينها.

? علاوه بر اينها يك سلسله مباحث اجتماعي دارد، راجع به فتنه‏‌ها و علل‏ آنها و آثار آنها، راجع به اتحاد و اختلاف و آثار آنها، عزت و شوكتها، ذلت و اسارتها، راجع به اصول عدل و مساوات و حقوق و حكومت و قانون‏ فتنه زنج و استبداد عبدالملك و حجاج و خاتمه كار اموي‌ها، قسمتهايي راجع‏ به شخص خودش و روش و سياستي كه پيروي مي‏‌كند و مطابق ميل مردم آن عصر نبود دارد. اشاره مختصري به تاريخ انبياء دارد، حكمت و فلسفه احكام‏ دارد. راجع به نماز و روزه و حج و جهاد و زكات و صله رحم و امر به‏ معروف و نهي از منكر بحث كرده. در اطراف علم و مال و مقايسه بين آنها مطالبي هست. حماسه‏‌هاي جنگي بسيار عالي و جاندار دارد. بحث‌هاي عرفاني و ذوقي در اطراف قلب و سير و سلوك و ذكر خدا و صفا و معنويت و توبه و استغفار و دعا دارد. مجموع موضوعاتي كه در اين كتاب نفيس هست اگر شمرده شود در حدود صد موضوع است و همه جالب توجه است. 

حکمتهاواندرزها ، شهید مطهری (ره)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 32
  • ...
  • 33
  • 34
  • 35
  • ...
  • 36
  • ...
  • 37
  • 38
  • 39
  • ...
  • 46

اوقات شرعی

موضوعات

  • متفرقه
  • آموزش
    • علوم قرآن و حدیث
    • نمونه سوال کلیه دروس
    • مهارتهای زندگی
  • یاد امام و شهدا
  • اهل بیت (علیهم‌السلام)
    • حدیث و سخنان
    • زندگینامه و تاریخ
    • فضائل و مناقب
    • ولادت / شهادت
  • احکام عملی
  • طلاب
    • دل نوشته های طلاب
  • در محضر بزرگان
  • اخبار و اطلاعیه های مدرسه
  • فناوری اطلاعات و رایانه
  • نکات جالب
  • دعا و مناجات
  • پادکست
  • اخلاق
    • رذایل اخلاقی
    • فضایل اخلاقی
  • عکس نوشته
  • پزشکی
  • اشپزی
  • شبهات
  • احکام
  • سیاسی
  • داستان
  • اعمال روز
  • گفتار خنده دار

صفحه ها

  • درباره حوزه ساوه
  • سیستم آزمون سایت
  • ساوه شناسی
  • نویسندگان وبلاگ

جستجو

خبرنامه

آمار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس