تبریک ولادت امام حسن مجتبی (ع)

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب
گستردگي و تأثير عناصر رسانهاي نظير كتب، مجلات، مجموعة مطبوعاتي، صدا و سيما، ويدئو، ماهواره و اينترنت؛ امروزه بر كسي پوشيده نيست. از جمله مقاصد رسانهها: اطلاعرساني، تعليم و تربيت، انديشهپروري (فرهنگ سازي)، هدايت و راهنمايي، افزايش آگاهيها و … ميباشد. كه البته بايد در تمام اين اهداف و مقاصد، اهداف تربيتي نهفته باشد. پس رسانهها ميتوانند در تربيت جوانان نقش منفي، يا نقش مثبت ايفاء نمايند. امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ نيز در سخنان خويش به اهميت رسانهها اشاره ميفرمايند و رسانهها را عامل تربيت جوانان برميشمارند.[1]
بسياري از يادگيريها غيرمستقيم هستند و پايدارترين تربيت، تربيت غير مستقيم و ضمني است كه در فيلمها و سريالها و داستانها و … قابل مشاهده است. مثلاً شما داستانهاي راديو، تلويزيون، فيلمهاي سينمايي، كتاب، جرايد، مجلات و … را در نظر بگيريد، قهرمان داستانهاي شورانگيز به خصوص اگر در آن داستانها جنبههاي ديني و هنري به خوبي به كار رفته باشد، فوقالعاده در نظر انسان اهميت پيدا ميكند و انسان ميكوشد تمام خصوصيات زندگي خود را با وضع آنها منطبق سازد و كمتر كسي پيدا ميشود كه داراي استقامت باشد و تحت تأثير قرار نگيرد.[2]
البته گاهي نيز انسان در لابهلاي فيلم، داستان، تبليغات يا نوشته به صورت نا آگاهانه تأثيراتي ميپذيرد كه حتّي خودش هم متوجّه اين تأثير نميگردد و به مرور تأثيرات آن در زندگياش بروز ميكند.
رسانهها در ابعاد مختلف ميتوانند جوانان ما را تربيت نمايند:
الف) تربيت اخلاقي:
اين برخورد از چند طريق صورت مي گيرد:
1. دعوت به ارزشهاي اخلاقي: رسانهها ميتوانند با دعوت به خوبيها و ارزشهاي اخلاقي جوانان را تربيت نمايند. اين امر هم به صورت مستقيم مانند سخنراني، درس، مقاله و … و هم به صورت غير مستقيم مانند فيلمها و برنامههاي ديگر حاصل ميگردد.
2. پرورش نيروي عقلاني: پرورش نيروي عقلاني يكي از راههاي تربيت اخلاقي ميباشد.[3] رسانهها ميتوانند با دادن بينش صحيح و اصلاح نگرش غلط، نيروي عقلاني جوانان را بالا ببرند.
3. روش عبرت آموزي: مثلاًَ رسانهها با آگاه كردن جوانان نسبت به عواقب وخيم فساد، اعتياد، بيبند و باري و … ميتوانند جوانان را تربيت نمايند.
4. پرورش ايمان: ايمان و اعتقاد به خداوند، اولين اصل تربيتي و مهمترين بناي اساسي در جهانبيني و نظام فكري در تعليم و تربيت انسان است.[4] ايمان و اعتقاد سبب تصحيح رفتار، تهذيب اخلاق، تزكيه نفس و پيشرفت و تعالي و رستگاري و خوشبختي انسان ميشود، همين اصل بود كه يقين را در سلمان، شجاعت را در ابوذر، استقامت را در بلال و انفاق و ايثار را در خديجه ـ سلام الله عليها ـ و … جلوهگر ميساخت.[5]
بدين ترتيب رسانهها مي توانند با برنامههاي مختلف ايمان جوانان را پرورش داده و آنان را تربيت نمايند.
ب) تربيت اجتماعي، سياسي، اقتصادي:
1. آموزش و تصحيح رفتارهاي اجتماعي: رسانهها ميتوانند با برنامههاي مختلف و به صورت مستقيم و غير مستقيم، نحوة رفتارهاي اجتماعي را به جوانان بياموزد و رفتارهاي غلط اجتماعي را در جوانان تصحيح نمايد. آداب معاشرت و مهارتهاي روابط اجتماعي را بر اساس بينش الهي و انساني به آنها آموزش دهد.
2. تربيت انسان به لحاظ سياسي: در جنبههاي سياسي ميتواند با دادن آگاهيهاي سياسي و ايجاد قدرت تحليل مسائل، جوانان را تربيت نمايند. و خطرهاي سياسي و اغفالهاي سياسياي را كه در كمين جوانان است را به آنها گوشزد كند.
3. تربيت انسان به لحاظ اقتصادي: رسانهها ميتوانند با دادن بينشهاي لازم، جوانان را در اين زمينه تربيت نمايند. همانگونه كه با دادن نگرش غلط و ايجاد اشتهاي كاذب ميتوانند از آنها سوء استفاده كنند.
بنابراين رسانهها ميتوانند در تربيت صحيح جوانان نقش اساسي ايفاء نمايند و همچنين ميتوانند با برنامههاي نامناسب خود موجب رفتارهاي نامناسب جوانان گردند و آنها را غلط تربيت بنمايند و اين امر باعث حساسيت رسانهها ميگردد.
در كل زندگي انسان ابعاد مختلفي روانشناختي، عاطفي، سياسي، اقتصادي، عبادي، اجتماعي و … دارد. رسانهها بايد در هر زمينه به انسانها بينشهايي دهد و از طريق آموزش دروس و بررسي مشكلات جوانان و ارائة راهحلها، مهارتها و نيازهاي زندگي (مادي و معنوي) به پرورش ابعاد مختلف انسان بپردازند و انسان را نسبت به اهداف زندگي آگاهتر سازند و با چاهها و خطرهاي راه آشنا سازند.
[1] . جوانان از ديدگاه امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ ، دفتر تنظيم و نشر آثار امام ـ رحمة الله عليه ـ ، 1377.
[2] . تربيت كودك در جهان امروز، احمد بهشتي، ص 50، دفتر تبليغات حوزة علميه قم، 1377.
[3] . اخلاق اسلامي، احمد ديلمي و مسعود آذربايجان، ص 295، نشر و پخش معارف، 1377.
[4] . والدين و مربيان مسئول، رضا فرهاديان، ص 28، بوستان كتاب، 1382.
[5] . همان، ص 28.
معني اخلاص
اخلاص در تلاوت به اين معناست كه خوانندة قرآن، از ابتداي قرائت تا انتهاي آن فقط رضايت و خشنودي خدا را در نظر بگيرد. اصولاً هر عبادتي وقتي مقبول درگاه الهي است كه با خلوص نيّت همراه باشد.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود:
«اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنِّيّاتِ».[1]
اين گفتار امام ششم ـ عليه السّلام ـ است كه اعمال هر كسي بستگي به نيّت او دارد. يكي از جاهايي كه شيطان در كمين نشسته است تا راهزن عبادت باشد، هنگام تلاوت قرآن است. به ويژه اگرقاري قرآن در مجلسي و در حضور جمعي از مردم تلاوت ميكند بايد مراقب باشد كه شيطان در حريم قرائت او وارد نشود. گاهي شيطان چنين القا ميكند: «ببين چقدر زيبا تلاوت ميكني، و مردم تو را تشويق ميكنند». يا به قاري و خوانندة قران تلقين ميكند كه: «تو از سايرقاريان بهتر تلاوت ميكني، به همين خاطر است كه مردم به تو احترام ميكنند». چه بسا اتفاق ميافتد قاري قرآن در تمام طول قرائتش به اين نوع مسائل فكر ميكند، وقتي قرائتش تمام شد به خود ميآيد و متوجه ميشود تنها چيزي كه در نظر نداشته است، خلوص نيّت، رضايت خداوند و معاني كلام خدا بوده است.
گاهي اوقات انسان در منزل به تنهايي قرآن را زمزمه ميكند، باز ميبيني شيطان دست از سر انسان بر نميدارد تا شروع به تلاوت ميكند، انواع و اقسام افكار وخاطرهها به ذهن انسان هجوم ميآورد. چه بسا كسي گمشدهاي داشته و يا مطلبي را فراموش كرده است و قبلاً هر قدر به ذهن خود فشار آورده، گمشدهاش را نيافته است، ولي همين كه شروع به قرائت ميكند تمام اين مسائل به يادش ميافتد.
چه بايد كرد؟ در ادب چهارم و پنجم در اين مورد بيشتر صحبت خواهيم كرد. اين جا به طور اجمالي ميگوييم؛ هر وقت خواستيم قرآن بخوانيم، بايد در تمام مدّت قرائت توجه داشته باشيم كه قرآن، كلام خداست و هيچ كلامي محترمتر از قرآن نيست و هدف ما از قرائت آن، اطاعت دستورخداوند واعلام بندگي به درگاه اوست. با تلاوت قرآن ميخواهيم مفاهيم آن را بفهميم تا با عمل به آيات آن، در زمرة رستگاران قرار گيريم.
پاداش اخلاص در تلاوت: شما برادر وخواهر مسلمان اگر بتواني قرآن را با اخلاص بخواني، پاداشي بس عظيم در انتظار توست. ببين پيامآور قرآن در اين زمينه چه ميگويد:
«وَ مَنْ قَرأَ القُرْآنَ ابْتِغاءَ وجهِ اللهِ و تَفَقَّها في الدّين، كانَ لهُ مِنُ الثَّوابِ مِثْلُ جميعِ ما اُعْطِيَ الملائكَةُ و الأنبياءُ وَ المُرسَلُونَ».[2]
كسي كه براي رضايت خدا و به خاطر فهميدن دين خدا قرآن بخواند، پاداش او مانند همة پاداشي است كه خدا به فرشتگان، پيامبران و رسولان خود ميدهد.
اگر ما اراده كنيم قرآن را با اخلاص بخوانيم و در اين راه كوشش كنيم به طور حتم خداوند نيز ما را ياري ميكند. البته در اين جا، دعا و خواستن از خداوند نيز شرط است. از او بخواهيم كه: پروردگارا! ما را دعوت به خواندن كتابت كردي، اجابت كرديم، ما را ياري كن تا در تمام مدّت تلاوت، فقط رضايت تو را قصد كنيم.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ دعايي را در زمينه «حفظ قرآن» از پيامبر عظيم الشّأن اسلام نقل ميكند. در بخشي از اين دعا به اين مسأله چنين اشاره شده است:
وَ اجْعَلْني أَتْلُوهُ علَي النَّحْوِ الَّذي يُرْضيكَ عَنّي».[3]
ـ خدايا ـ مرا به تلاوت آن (قرآن)، آن گونه كه باعث خشنودي توست وادار كن.
[1] . بحار الانوار، علّامه مجلسي، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1403، ج 67، ص 210.
[2] . وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملي، ج 4، ص 838.
[3] . سنن النّبي، علامه طباطبايي، انتشارات كتابفروشي اسلاميه، تهران، 1354، ص 353.
توسل، دعا و درخواست حاجت از درگاه خداوند است؛ با اين ويژگي كه هنگام دعا، خدا را به حق اوليا و آبرومندان درگاهش قسم ميدهيم و از او مي خواهيم كه به حق آنان، حاجت و دعاي ما را بر آورده سازد. چنين درخواستي، نشان مقام اولياي الهي نزد خداوند است و هيچگونه منافاتي با توحيد ندارد.
از جمله راه هاي توسل به خداوند متعال خواندن دعاي توسل است. از نظر سندي دعاي توسل در برخي منابع حديثي و دعا وارد شده است؛ مانند: البلد الامين، كفعمي، ص 325 و بحارالانوار، ج 102، ص 247. محمدبن بابويه آن را از ائمه معصومين(ع) روايت كرده است. علاوه بر اين عباراتي همانند و هم سبك با دعاي توسل، در احاديث شيعه و سني از نبي اكرم - صلي الله عليه و اله- نقل شده است؛ مانند حديث عثمان بن حنيف كه بر اساس آن پيامبر اكرم صل الله عليه و اله فرمود: خدا را با اين جملات بخوان: « اللهم اني اسألك و اتوجه اليك بنبيّك نبي الرحمة يا محمد! انّي اتوجه بك الي ربّي في حاجتي لتقضي. اللهم شفّعه فيّ ». توسل به امامان معصوم - عليهم السلام- و دعا و درخواست از درگاه خداوند، هر چند سبب ميشود كه انسان به بعضي از خواستههاي خود نايل شود؛ امّا به معناي آن نيست كه هر خواستهاي با دعا و توسل برآورده گردد؛ بلكه دعا و توسل نيز امري قانونمند است و شرايط و موانعي دارد؛ از جمله:
1. بايد با كمال اعتقاد و اخلاص در نيت صورت بگيرد؛ چرا كه عطاياي الهي به اندازة نيّت خالصانه، سرازير ميشود. حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: «ان العطيّة علي قدر النيّة»؛ «بخشش الهي به اندازه(اخلاص در) نيّت است».[1]
2. خواسته وحاجت انسان، بايد معقول و مشروع باشد.
3. دعا و توسل بايد در كنار به كارگيري اسباب و عوامل طبيعي داراي نقش در برآمدن حاجت باشد.
4. از شرايط بسيار مهم و مؤثر در استجابت دعا و توسل، ايمان و عمل صالح است. طبيعي است، كسي كه پيمان خويش را در برابر خداوند شكسته است؛ نبايد انتظار داشته باشد هر خواستهاي را به سرعت اجابت يافته ببيند.
5. گاهي زمان مناسب براي تحقق مطلوب و خواستة شخص فرا نرسيده است. در چنين حالتي با طول كشيدن زمان اجابت، در شخص حالت انابه و تضرع به درگاه الهي ايجاد ميشود و رابطه معنوي و عاطفياش با امامان عليه السلام طول ميكشد و در نتيجه ارتباط او با خدا محكمتر ميشود. در حقيقت، خود توفيق بر دعا و توسل، اوج عبوديت و بندگي و نشانة لطف و عنايت حضرت حق به انسان است و الطاف و رحمتهاي بزرگتري را به دنبال دارد؛ مولانا سروده است:
آن يكـي الـله ميگـفتـي شبـي تا كه شيرين ميشد از ذكرش لبـي
گفت شيطان: آخر اي بسيارگو! ايـن هـمه«الـله»را «لبــيـك»كـو؟
مي نيايد يك جواب از پيش تخت چند «الـله»ميزنـي با روي سخـت
او شكـسـته دل شـد و بنهاد سر ديد در خواب او خضر اندر خضـر
گفت: «هين» از ذكر چون واماندهاي چون پشيماني از آن كس خواندهاي؟
گفـت: لبـيـكم نمـيآيـد جــواب زآن همـي ترسـم كه باشـم ردّ باب
گفـت: آن«الله» تو «لبـيـك» ماست و آن نياز و سوز و دردت پيكِ ماست
ترس و عشق تو كمند لطف ماست زيـر هـر ياربّ تــو لـبـيــك هـاســت [2]
6. گاهي برآورده شدن حاجت شخص، به مصلحت و نفع وي نيست و صلاح او در عدم استجابت آن است: «عَسي أنّْ تَكْرَهو شَيْئاً وَهوَ خَيرٌ لَكمْ وَعَسي أَنْ تحِبّوا شَيْئاً و هوَشَرَّلكم و الله يَعلَم و أَنْتم لا تَعلَمونَ»؛[3]«بسا چيزي را خوش نميداريد و حال آنكه براي شما خوب است و بسا چيزي را دوست ميداريد و آن براي شما بد است؛ خدا ميداند و شما نميدانيد». در چنين حالتي به ظاهر حاجت شخص برآورده نميشود؛ امّا اين به نفع و صلاح او است و در واقع دعاي او ـ كه درخواست خير و مصلحت خود است ـ به گونهاي پنهان و ناآشكار بر آورده ميشود.
در هر صورت خداوند، به جهت دعا و توسل انسان، اجر عظيمي به او اعطا ميكند و وي از نعمت ارتباط و تقرب به خدا و امامان ـ عليهم السلام ـ بهره مند ميشود. به هر حال انسان نبايد از دعا و توسل مأيوس گردد؛ زيرا هيچگاه باب رحمت الهي به سوي كسي بسته نيست. چه حاجت برآورده شود و چه بنابرمصلحت شخص، در ظاهر برآورده نشود؛ چرا كه اين گونه بر نيامدن حاجت، در واقع برآمدني پنهاني است. از طرفي خود دعا و توسلِ انسان، لبيك و اجابت الهي است.
[1] . نهج البلاغه، نامه 31.
[2] . مثنوي، دفتر سوم.
[3] . بقره (2)، آية 216.

امام على عليه السلام
نهايت خشنودى خداوند از بندگانش و خواسته او از آفريدگانش تقواست، پس تقوا از خداوندى بكنيد كه اگر پنهان كنيد مى داند و اگر آشكار سازيد مى نويسد.
اِنَّ التَّقوى مُنتَهى رِضَى اللّه مِن عِبادِهِ وَ حاجَتُهُ مِن خَلقِهِ فَاتَّقُوا اللّه الَّذى اِن اَسرَرتُم عَلِمَهُ وَ اِن اَعلَنتُم كَتَبَهُ؛
كنزالعمال، ج10، ص143، ح28731