تبریک ولادت امام حسن مجتبی (ع)

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب
ما مکلفیم به اینکه در امور دخالت کنیم. ما مکلفیم در امور سیاسی دخالت کنیم؛ مکلفیم شرعاً؛ همانطور که پیغمبر میکرد؛ همانطور که حضرت امیر میکرد. در این ایام، که اعلان میکنند مسئله انتخاب #رئیس_جمهور [را]، آن اشخاصی که در #حوزه_ها هستند، باید دست از کارها بردارند و راه بیفتند توی شهرها و دهات و روستاها و آن جاهای دور افتاده و کمک کنند. و اگر نکنند، فردا مسئولاند پیش خدا و اگر مسامحه کنند، فردا مسئولاند پیش خدا. مردم را دعوت کنند به دخالت در امور، به انتخاب یک رئیس جمهور صحیح…
مکلف هستید که عمل بکنید و مردم را دعوت کنید… قضیه سپردن یک مملکتى است به دست یک کسى که اگر ناباب از کار در آید، صدمه به اسلام میزند، جمهورى اسلامى را از بین میبرد. این یک مسئله حیاتى است براى شما، براى اسلام و مسلمین. آسان این را نگیرید که ما دخالت نمیکنیم؛ یک دسته بگویند: ما دخالت نمیکنیم، از باب اینکه امر سیاسى است، به ما چه! این امر سیاسى به همه مربوط است، به اسلام مربوط است، به حفظ اسلام مربوط است.
اگر دخالت نکنند و یک صدمهاى به اسلام برسد، هر یک یک ما در محکمه عدل الهى مسئول هستیم؛ #یک_یک ما! کسى بگوید: «به من چه ربطى دارد؟» [مثل] این است که بگوید: اسلام به من چه ربطى دارد. مگر میتوانى بگویى: اسلام به من چه ربطى دارد؟! تو مکلفى حفظ کنى. امانت خداست و حفظش امروز به این است که رئیس جمهورش یک رئیس جمهور صحیح باشد.
بخواهد آن بگوید من کشاورزم و چه کار دارم به این کارها، آن بگوید من..، شما میتوانید بگویید من کشاورزم و امام حسین را میخواهند بکشند، من چه کار دارم؟ شما این حرف را میتوانید بزنید؟ شما میتوانى بگویى که من کشاورزم، من کارمندم، من تو ادارات هستم یا جاهاى دیگر، قرآن را میخواهند از بین ببرند به من چه؟ چطور میتوانى بگویى؟ مقدمه است این از براى بردن این مسائل.
قدرتهاى بزرگ امروز لمس کردهاند که سیلى از اسلام خوردهاند. آنها از ما بیشتر ملتفت هستند که چه کرده است اسلام با آنها. اینها میخواهند این اسلام را کنار بگذارند. چطور کنند؟ حیلههاى مختلف؛ یکى هم اینکه شما را وادار کنند که وارد نشوید. خودشان شیطنت کنند یک کسى را تعیین کنند. آن کس که تعیین شد، بکشد ما را به طرف #امریکا، ولو ده سال دیگر. همه باید توجه به این مسائل داشته باشید. مسائل سیاسى مالِ همه است؛کُلُّکُمْ راعٍ.
صحیفه امام،ج15،ص16- دیدار با روحانیون
خشم و کینه را در خود نگه ندارید
کاری کنید که امروز آخرین روزی باشد که اسیر ناراحتیهای قدیمی هستید.
چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است، فقط یک بخش از کتاب زندگی شماست؛ فقط کافی است که کتاب را ورق بزنید.
همه ما بخاطر تصمیمات خودمان و دیگران صدمه دیدهایم و بااینکه درد و ناراحتی ناشی از این تجربیات کاملاً طبیعی هستند، گاهیاوقات برای مدتی طولانی در شما میمانند.
احساس خشم و کینه ما را وا میدارد که همان درد را دوباره و دوباره برای خودمان تکرار کنیم و فراموش کردن آن برایمان سخت شود.
بخشش چاره کار است. باعث میشود بتوانید بدون مقابله کردن با گذشته، روی آیندهتان تمرکز کنید. برای دریافتن قدرت بینهایت چیزی که
در آینده اتفاق میافتد، باید هر چیزی که پشت سرتان است را ببخشید.
بدون بخشش، زخمها هیچوقت خوب نمیشوند و رشد فردی شما حاصل نخواهد شد.
به خود تاکید کنید: من ذهن خود را از بند گذشته رها می سازم…
يك بار اتفاق افتاد كه بچه ها چند روز مي گشتند و شهيد پيدا نمي كردند. رمز شكستن قفل و پيدا كردن شهيد، نام مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها بود. 15 روز گشتيم و شهيد پيدا نكرديم. بعد يك روز صبح بلند شده و سوار ماشين شديم كه برويم. با اعتقاد گفتم: «امروز شهيد پيدا مي كنيم، بعد گفتم كه اين ذكر را زمزمه كنيد:
دست و من عنايت و لطف و عطاي فاطمه سلام الله علیها
منم گداي فاطمه، منم گــــــداي فاطمه سلام الله علیها »
تعدادي اين ذكر را خواندند. بچه ها حالي پيدا كردند و گفتيم: «يا حضرت زهرا سلام الله علیها ما امروز گداي شماييم. آمده ايم زائران امام حسين (ع) را پيدا كنيم. اعتقاد هم داريم كه هيچ گدايي را از در خانه ات رد نمي كني.»
همان طور كه از تپه بالا مي رفتيم، يك برآمدگي ديدیم.
كلنگ زديم، كارت شناسايي شهيد بيرون آمد. شهيد از لشگر 17 و گردان ولي عصر (عج) بود.يك روز صبح هم چند تا شهيد پيدا كرديم. در كانال ماهي كه اكثراً مجهو ل الهويه بودند. اولين شهيدي كه پيدا شد، شهيدي بود كه اول مجروح شده بود. بعد او را داخل پتو گذاشته بودند و بعد شهيد شده بود. فكر مي كنم نزديك به 430 تكه بود.بعد از آن شهيدي پيدا شد كه از كمر به پايين بود و فقط شلوار و كتاني او پيدا بود. بچه ها ابتدا نگاه كردند ولي چيزي متوجه نشدند. از شلوار و كتاني اش معلوم بود ايراني است. 15 _ 20 دقيقه اي نشستم و با او حرف زدم و گفتم كه شما خودتان ناظر و شاهد هستي. بيا و كمك كن من اثري از تو به دست بياورم. توجهي نشد. حدود يك ساعت با اين شهيد صحبت كردم، گفتم اگر اثري از تو پيدا شود، به نيت حضرت زهرا سلام الله علیها چهارده هزار صلوات مي فرستم. مگر تو نمي خواهي به حضرت زهرا (س ) خيري برسد.بعد گفتم كه يك زيارت عاشورا برايت همين جا مي خوانم. كمك كن. ظهر بود و هوا خيلي گرم. بچه ها براي نماز رفته بودند. گفتم اگر كمك كني آثاري از تو پيدا شود، همين جا برايت روضه ي حضرت زهرا سلام الله علیها مي خوانم. ديدم خبري نشد. بعد گريه كردم و گفتم عيبي ندارد و ما دو تا اين جا هستيم؛ ولي من فكر مي كردم شما تا اسم حضرت زهرا سلام الله علیها بيايد، غوغا مي كنيد. اعتقادم اين بود كه در برابر اسم حضرت زهرا سلام الله علیها از خودتان واكنش نشان مي دهيد.
در همين حال و هوا دستم به كتاني او خورد. ديدم روي زبانه ي كتاني نوشته است: «حسين سعيدي از اردكان يزد.» همين نوشته باعث شناسايي او شد. همان جا برايش يك زيارت عاشورا و روضه ي حضرت زهرا سلام الله علیها خواندم.
راوی:حاج حسین کاجی
منبع:کتاب کرامات شهدا


زمان آماده سازی:
20دقیقه
زمان پخت:
180دقیقه
مناسب برای:
3 تا 4 نفر
مواد لازم:
برنج : 2 پیمانه
باقالی از دو پوست درآورده و قاچ شده : تقریبا 2 پیمانه
شوید خشک : 5 تا 6 قاشق غذاخوری
گوشت : 750 گرم
پیاز : دو عدد
سیر : 3 حبه
چوب دارچین : یک تراشه
رب گوجه فرنگی : یک قاشق
نمک فلفل و زعفران : به میزان لازم
طرز پخت و تهیه:
گوشت را با آب یک پیاز و چوب دارچین بگذارید تا آرام بپزد. وقتی نیم پز شد نمک و فلفل را اضافه کنید و با حرارت ملایم بگذارید تا خوب بپزد و نصف استکان آب داشته باشد.
به گزارش آکاایران: برنج و باقالی های شسته را با آب و نمک توی دیگ جادار بریزید و روی حرارت بگذارید. بعد از آبکش کردن کمی آب ولرم روی مواد بریزید شوید را هم اضافه و خوب مخلوط کنید.
آب گوشت را صاف کنید. کف دیگ را کمی روغن و کمی آب گوشت بریزید. برنج را روی آن ریخته و بگذارید روی حرارت تا بخار کند. بعد از بخار کردن بقیه آب گوشت را با کمی زعفران و روغن مخلوط کنید و روی برنج دهید و بگذارید با حرارت ملایم بپزد.
پیاز دیگری را خلال کنید و با روغن زیتون تفت دهید تا نرم و طلایی شود.
یک حبه سیر خرد شده را هم اضافه کنید و با زردچوبه و رب گوجه فرنگی تفت دهید. گوشت های پخته را هم به آن اضافه کنید و تفت دهید.