تبریک ولادت امام حسن مجتبی (ع)

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب
یکی از شروط داشتن زندگی خوب به همراه صمیمیت، داشتن حسن ظن یا همان اعتماد متقابل است.
سوء ظن همچون موریانه ای ستون های زندگی خانوادگی شما را می پوساند. نکته اینجاست که این امر کاملا به صورت خاموش عمل می کند و اگر توجه نشود، زوجین زمانی به خود می آیند که ستونهای زندگی در حالی که ظاهری زیبا دارند، از داخل پوسیده اند.
تاثیرات سوء ظن در روابط همسران فقط به رفتار ختم نمی شود، این مساله حتی تا جایی می تواند پیش رود که امینیت افراد را نیز به خطر بیندازد!
نقش اطرافیان در تاثیرات سوء ظن در روابط همسران از نکات بسیار مهم در کم کردن و تشدید این صفت اخلاقی می توان به تاثیر اطرافیان نیز پرداخت! معمولا اطرافیان در دو نفش ظاهر می شوند: تاثیرات سوء ظن در روابط همسراننقش اول: تشدید کننده برخی افراد اصطلاحا آتش بیاره معرکه نام دارند، در شرایط سخت و بحرانی که فرد در شرایط ایده آل برای تصمیم گیری نیست، این گونه افراد ظاهر می شوند و دقیقا تمام تلاش خود را انجام می دهند (عمدی یا غیر عمدی) تا شعله روشن شده در جان فرد را بیشتر کنند!
یکی از راههایی که در مواجهه با این افراد میتوان پیش گرفت میتواند فکر کردن به این جمله باشد: هر آنچه در شما امید و انگیزه ایجاد نکند، ارزش فکر کردن هم ندارد! در واقع اگر می توانید باید با مواجهه با چنین اشخاصی به شدت پرهیز کنید و اگر نمی توانید مصاحبت این اشخاص را ترک کنید، سعی کنید در ذهن خود به هیچ عنوان به گفته های آنها فکر نکنید! اگر در رابطه با همسرتان بدی می گویند، سعی کنید به نقاط قوت همسرتان فکر کنید! بارها عنوان کرده ام در تمام راه کارهایی که می گویم، هیچ وقت راه ساده ای برای رسیدن به موفقیت نمی شناسم! لذا هم اکنون پاسخ آن دسته از دوستانی را که می گویند مگر می شود در عصبانیت آدم خودش را کنترل کند را داده ام!
نقش دوم: آرامش گر معمولا افراد دلسوز واقعی سعی می کنند برای کسی که دچار سوء ظن می شود، این نقش را بازی کنند! آنها می دانند با اصلاح روابط بین همسران می توانند به شادی زندگی آنها کمک کنند. به همین دلیل تلاش می کنند برای فردی که دچار سوء ظن شده است، حالت های دیگر را نیز بررسی کنند! به عنوان نمونه: فرض کنید آقایی را که تازه ازدواج کرده است و در تمام مکان ها از خودش و همسرش عکس گرفته و در شبکه های مجازی برای خانواده اش می فرستد! همسرش از این رفتار به شدت منزجر است و تنها برداشتی که از این رفتار می کند این است که همسر او می خواهد تمام رازهای زندگی را به خانواده اش بگوید! او این تفکرات را تا حدی پرورش داده که زندگی آنها در آستانه جدایی است! واضح است، احتمالا تمام کسانی که او را راهنمایی می کنند در راستای حرکت به سمت جدایی، نقش تشدید کننده سوء ظن را بازی می کنند و تمام کسانی که به نوعی او را کمک می کنند تا او برداشت متفاوتی از همسر خود داشته باشد، نقش آرامشگری را ایفا می کنند. همسرت چون ذوق و شوق دارد دوست دارد تمام لحظات خوشی اش را به خانواده اش نشان دهد و از این رو دوست دارد عکس ها را در اختیار خانواده اش هم قرار دهد! ریشه های سوءظن در روابط همسران ابعاد سوءظن و بدبینی در خانواده خانواده جایگاهی است که باید در آن عشق، صداقت و خوش بینی موج زند.
در واقع خانواده زمانی سالم می ماند که از آسیب های سوءظن و خیالات بدبینانه در حد بسیار زیادی دور باشد. اما سوءظن در خانواده در دو بخش می تواند نفوذ کند: سوءظن در روابط همسران سوءظن در خانواده قبل از ازدواج هر یک از این سوءظن ها، می توانند به تنهایی در محیط خانواده منشأ بسیاری از مشکلات و نابسامانی ها باشند. این مشکلات می توانند ریشه های درخت عشق و صداقت را در روابط خانوادگی بخشکاند و درخت تنومند خانواده را بسیار آسیب پذیر سازد
. ۱- سوءظن در روابط همسران به قول آقای ویلیام گلاسر ما می توانیم روی انتخاب های خودمان اثر داشته باشیم! یا به عبارتی؛ انسان موجودی است مختار! کاملا آزاد است که تصمیم بگیرد به چه کسی اعتماد داشته باشد و به چه کسی اعتماد نداشته باشد. در تمام این سالها افراد متفاوتی را دیده ام که به اطرافیانشان متفاوت می نگرند. زوج هایی که بسیار خوشبینانه به اطرافیانشان نگاه می کنند! زوج هایی که منطقی به اطرافیان مینگرند و یک بار رفتار غلط همسر را همواره در ذهن خود مجسم نمیکنند! زوج هایی که به خودشان هم شک دارند و کلا به اطرافیانشان سوءظن دارند! به نظر می رسد اختلافات جزئی و تضادهای سلیقه ای غالبا باعث سوءظن و بدگمانی در میان زوج ها می شود. اکثر زوج ها که دچار این مشکل می شوند، ناخواسته در دام این صفت زشت گرفتار می شوند که متاسفانه در اکثر موارد تبلیغات رسانه ای عاملی بسیار پررنگ در به وجود آمدن چنین صفاتی می باشد. عوامل پیدایش سوءظن بین زن و شوهر
الف) عشق و علاقه زیاد: گاهی عشق و علاقه شدید زن و شوهر به همدیگر، عاملی می شود برای سوءظن. مثلاً چون مرد، همسرش را خیلی دوست دارد و او را تنها متعلق به خود می داند، از این که با دیگری صحبت کند، عذاب می کشد. اگر زن در نوع سلیقه، رفتار و گفتار در خانه و در اجتماع، مطابق خواسته شوهرش عمل نکند، بدگمانی و سوءظن میان آن دو را در پی خواهد داشت.
ب) ارتکاب اشتباهی کوچک همه ما انسانها ممکن است خواسته یا ناخواسته اشتباهی را مرتکب شویم! وقتی همسر اشتباهی مرتکب می شود، نوع برخورد با او در زندگی آینده بسیار تاثیر گذار است. اگر نوع برخورد به گونه ای باشد که فرد جرات گفتن اشتباه خود را نداشته باشد، ناخواسته ممکن است احساس سوءظن در طرف مقابل ایجادشود.
ج) گذشته تربیتی در خانواده نوع تربیت خانوادگی، در تعیین مسیر زندگی مشترک می تواند نقش بسزایی داشته باشد! تاثیرات سوء ظن در روابط همسراندر برخی از خانواده ها، مرسوم است که از همه کس، همه چیز انتقاد می شود و پدر و مادر به اطرافیان با نگاهی کاملا بد بینانه نگاه می کنند. این مدل از رفتار باعث می شود، فرد پیش از ازدواج دارای روحیه مثبت نگری نباشد، به اطرافیان خود اعتماد کافی را نداشته باشد. چنین افرادی معمولا با ورود به زندگی خود پس از ازدواج، این صفت را از کودکی با خود حمل می کنند. معمولا اگر این گروه از افراد آموزشهای صحیح هم در طول دوران نامزدی و آشنایی ندیده باشند، از رفتار همسر خود دچار حس بدبینی می شوند و اگر ارتباط کلامی مناسبی هم ندانند، دچار مشکلات زیادی در زندگی می شوند! برای مطالعه بیشتر در مورد ارتباط کلامی و غیر کلامی می توانید از کتاب همسرداری با گاو بنفش استفاده نمایید!
د) فیلم ها، اخبار و رسانه ها کنترل نکردن ورودی های ذهن در ایجاد سوءظن می تواند تاثیر زیادی داشته باشد! تاثیرات سوء ظن در روابط همسرانورودی های ذهن، هر آن چیزی است که فرد اجازه می دهد آگاهانه، حواسش را درگیر کند! به عنوان نمونه زمانی که فرد درگیر تماشای سریالی است که کل داستان آن، روایت ماجرای زوجی است که به همدیگر خیانت می کنند، فرد به صورت آگاهانه ذهن خود را درگیر این موضوع کرده است! و ممکن است با کوچکترین اتفاقی، همسر خود را با سوژه فیلم همسان سازی کند و تمام سناریوی فیلم را در مورد همسر خودش ببیند! همین همسان سازی می تواند باعث بروز سوءظن بین همسران شود!
ه) دخالت اطرافیان گاهی دخالت ها و حسادت های بیجا از سوی اطرافیان و تحلیل های دروغین آنها، در ایجاد حس بدبینی و سوءظن همسران مؤثرند. در واقع، افرادی که در زندگی مشترک دیگران دخالت می کنند، خواسته یا ناخواسته از اعتماد بین همسران می کاهند. البته پذیرش آنها در زندگی مشترک، باعث بروز بسیاری از مشکلات می شود. تاثیرات سوء ظن در روابط همسران
۲- سوءظن در خانواده قبل از ازدواج پس از آن که زندگی مردم همگام با جامعه رو به مدرنیزه شدن پیش رفت! جای قصه های مادربزرگ و شاهنامه خوانی در جمع خانوادگی را انواع سایتهای اینترنتی و دنیای پرهیاهوی رایانه ها گرفت و دوستی های کاذبِ پشت خط های اینترنتی، تنوع کانال های ماهواره، افکار مسموم را جای گزین دنیای صادقانه و به دور از تکنولوژی و فضای سنتی خانواده های دیروز کرد، کم کم فاصله ها بیشتر و بیشتر شد و فرزندان حس اعتماد و امنیت خود را در مقابل والدین از دست دادند و انس آنها به ماهواره و رایانه، موجب تغییر شخصیت و بی توجهی آنها به خواسته های والدین شد. همین فاصله، حس سوءظن و بدبینی را در والدین به فرزندان و اعمال آنها تقویت کرد. تاثیرات سوء ظن در روابط همسراندر واقع این سوءظن از راههای زیر در فضای ذهنی والدین نفوذ کرده است؛
الف) عدم آگاهی والدینی که از آگاهی لازم از دنیای مجازی و فضای جدید فرزندانشان مطلع نیستند، هر نوع ارتباطی را نامتعارف و ناهماهنگ با ارزش های خانوادگی شان میدانند! از همین رو با کنترل کردن کلیه روابط فرزندانشان بذر بدبینی و سوءظن را در ذهن آنها می کارند.
ب) مشکلات شخصی در روابط برخی از والدین به دلیل اینکه خودشان در روابط با غیر از همسرشان دچار مشکلات حادی هستند! به همه سوءظن دارند و در ذهنشان به فرزندانشان هم بدبین هستند! لذا سعی میکنند از بروز مشکلات مشابه جلوگیری کنند.
ج) اطرافیان مشکل دار اگر والدین، در اطراف خود با افرادی مواجه باشند که با ارزشهای آنان سازگار نباشند (برای مثال؛ همکارانی که مشکلات اخلاقی دارند، یکی از اعضاء خانواده که درآمد حلال ندارد و مشکلاتی از این دست!) ناخواسته بدبین می شوند و این سوءظن را به فرزندانشان منتقل می کنند! این والدین برای اینکه فرزندانشان با این افراد در ارتباط نباشند، مدام در حال کنترل کردن و جاسوسی فرزندانشان هستند! در نهایت این امر می تواند منجر به ایجاد حس سوءظن در روابط با اعضای خانواده شود.
د) کم توجی و بی مهری والدین والدین مسئول طراوت و شادی در خانواده هستند! به همین دلیل باید برای این امرمهم زمان و انرژی لازم را صرف کنند! برخی بر این عقیده اند، کار کردن و پول درآوردن و آماده کردن مایحتاج رفاهی فرزندان کافی است! لذا از برقراری روابط مطلوب در خانواده غافل میشوند و وقت کافی را برای فرزندانشان اختصاص نمیدهند. باید توجه داشت بی توجهی به فرزندان، می تواند باعث بروز احساس طرد شدگی در آنان شود! حس طردشدگی نیز خود می تواند باعث بروز حس بدبینی به والدین و تمام اطرافیان شود! به همین دلیل ممکن است به دنبال جبران محبتهای از دست رفته به دام گروه ها و افراد خطرناک بیفتند! این خود می تواند حس سوءظن والدین به فرزندان را نیز تقویت کند! افراد خیابانی، با تقویت حس بدبینی به والدین، باعث فاصله گرفتن آنها و عدم اعتماد به والدین می شوند!
تاثیرات سوء ظن در روابط همسران چگونه است؟ زیان ها و آثار سوءظن در خانواده، میتواند وسیع و جبران ناپذیر باشد! برخی از پی آمدهای ناگوار سوءظن و بدبینی در محیط خانه عبارتند از: از بین رفتن حس همکاری میان زوجین و جدایی دلها! کنجکاوی و جاسوسی که خود موجب استرس و ناامنی است! به وجود آمدن حس تنفر از همسر! عدم امنیت فرزندان و پناه آوردن آنان به گروههای نامطمئن! اجازه نفوذ بیگانگان در زندگی و از هم گسیختگی نظام خانواده!
پیش گیری از تاثیرات سوء ظن در روابط همسران
الف) بخش مربوط به تربیت خانوادگی نباید فراموش کرد برای اینکه فرزندان زندگی خوش بینانه و شادی داشته باشند، در ابتدا باید بذر خوش بینی در دل آنها پیش از ازدواج کاشته شود! لذا ایراد گرفتن از مسئولین، اطرافیان، پدر و مادر، همکاران، کارمندان و به صورت کلی اطرافیان به ایجاد حس بدبینی و سوءظن بسیار کمک می کند! دقت داشته باشید رفتار کنونی والدین می تواند ریشه بسیاری از ناملایمات باشد! تاثیرات سوء ظن در روابط همسرانوالدین با در نظر گرفتن اوضاع کنونی جامعه، هر چه بیشتر در ایجاد حس اعتماد فرزندان به خود و محیط خانواده بکوشند و وقت بیشتری را صرف پاسخگویی به نیازهای عاطفی فرزندان خود نمایند. طرح دوستی با فرزندان را فراموش نکنند و محیطی سرشار از اعتماد به یکدیگر ایجاد سازند. هرگز خود و افراد خانواده را با دیگران مقایسه نکنید تا دچار بدبینی حاصل از قیاس نشوید! برای نظرات و نگرش افراد خانواده ارزش قایل شوید و با تشکیل جلسات خانوادگی در صدد رفع اختلاف نظرها برآیید! در تصمیم های مهم زندگی شریک و همدل باشید. با افرادی معاشرت کنید که دارای روحیه مثبت نگری هستند! از برقراری ارتباط با آنها، امید و انگیزه در شما و خانواده تان بیشتر شود! قضاوت های زودهنگام معمولا اثرات نامطلوب زیادی دارند! اگر رفتاری از فرزندان یا همسر خود دیدید، در صدد فهم حقیقت برآیید!
ب) بخش مربوط به روابط همسران اجازه ندهید فیلمها، رسانه ها (با هر هدفی!) ورودی های ذهن شما نسبت به همسرتان را مدیریت کند! از این وسایل در حد نیاز و برنامه استفاده نمایید! از تماشای هر گونه فیلم، شنیدن صوت و یا دیدن مطلبی که سوءظن را در شما بیشتر میکند، برحذر باشید! تاثیرات سوء ظن در روابط همسراندر صورت بروز مشکل در روابط، سعی کنید به نقاط قوت همسرتان فکر کنید تا مانع بروز بدبینی شوید! تا میتوانید از لجبازی دوری کنید تا ریشه های سوءظن را بخشکانید! لجبازی محبت را از بین می برد. از انتقاد کردن نسبت به همسر خود پرهیز کنید! در صورتی که ضرورت رخ داد از اصول آن استفاده کنید! حتما این مجموعه مقاله ها را برای انتقاد از همسر بخوانید! اطرافیان نقش به سزایی در ایجاد ذهنیت شما نسبت به همسرتان دارند! سعی کنید در این ذهنیت به واقعیت های عینی و خارجی بیشتر توجه کنید!
تلاش کنید به یافته های ذهنی خود نسبت به همسر با سوءظن بنگرید نه به رفتار او!
کودکان به حریمی از آنِ خود نیاز دارند چون بدون فضای کافی که بتوانند در آن کندوکاو کنند، دست به آزمایش بزنند و خود تصمیم بگیرند هرگز نمیتوانند بهصورت بزرگسالانِ خودفرمانی رشد کنند که ما میخواهیم.
این به آن معنی نیست که هر کودکی در خانه به یک اتاق مجزا نیاز دارد؛ زیرا درصد کمی از خانوادهها میتوانند چنین امکانی را برای فرزندان خود فراهم کنند. در اینجا منظور ما این است که برای هر یک از فرزندان خود قلمرویی قائل شویم که شامل فضای فیزیکی و فضای عاطفی است. اگر فرزندان ما فضایی نداشته باشند که در آن با علایق و نفرت های خود آشنا شوند و دست به آزمایش و خطا بزنند زندگی آنها بهصورت عاریتی پیش میرود و این تنها دو گزینه پیش روی آنها میگذارد:
مبارزه باکسانی که سعی میکنند برای زندگی آنها تصمیم بگیرند (کودک سرکش و یاغی) یا گردن نهادن به خواستههای اطرافیان (کودک منفعل و آدمآهنی). حتماً تاکنون متوجه شدهاید که ایجاد حریم برای کودک تا حدی مستلزم جدا شدن است. اما ظاهراً نباید در خانواده جدایی رخ دهد. درست است؟ با توجه به هدفِ قرار دادن فرزندانمان در مسیر خودفرمانی سؤال ما از این والدین همیشه این است:
تا کی؟ چه زمانی تصدیق خواهید کرد که آنها حقدارند برای خود حریم و قلمرویی شخصی داشته باشند؟ وقتیکه بتوانند گواهینامۀ رانندگی بگیرند؟ وقتی خانه را برای تحصیلات عالی ترک میکنند؟ زمانی که ازدواج کنند؟ اگر قرار است با در نظر داشتن پایان و نتیجۀ نهایی راه را آغاز کنیم چرا نباید آن را در مؤثرترین محیطی که فرزندانمان در طول زندگی به خود خواهند دید، آموزش دهیم. چرا نباید احترامی را که انتظار داریم آنها بعدها نسبت به خود و دیگران رعایت کنند، از حالا شکل دهیم؟ آیا دوست ندارید که دخترتان آنقدر برای خودش ارزش و احترام قائل شود که پسرانی را که درصدد اغفال او هستند از خود براند؟ حال که اینطور است از همین امشب با رعایت حریم او، رفتاری را که درخور اوست پیش گیرید. به او نشان دهید که حریم او ارزش رعایت کردن را دارد و این کار را صرفاً با کلماتی مانند تو باید برای خودت ارزش قائل شوی انجام ندهید، بلکه در درجۀ اول آن را در عمل به او نشان دهید. او را تشویق کنید که در اتاقش را ببندد.
قبل از وارد شدن به اتاق او در بزنید. از او سؤال کنید که آیا دوست دارد درباره احساساتش با شما صحبت کند؟ و پاسخ او را محترم بشمارید. فرزندان ما از همان بدو تولد سفری را آغاز کردهاند که در آن از ما فاصله میگیرند. حتی نیاز آنها به پیوند نزدیک با ما در ابتدا برای آن است که احساس امنیتی را در خود پرورش دهند که در آینده بدون ما هم بتوانند روی پای خود بایستند. کودکان باید از ما فاصله بگیرند تا آنچه ما دوست داریم بشوند، یعنی بزرگسالانی خودفرمان. بنابراین حال که آنها به ما نزدیکاند میتوانیم فاصله گرفتن صحیح را به آنها بیاموزیم. وقتی داوطلبانه فضای بیشتری برای فرزندانمان فراهم میکنیم نگرانی و اضطراب آنها را از بین میبریم و باعث جدایی آنها از مواد مخدر، آمیزش جنسی، گروههای خلافکار یا خودکشی میشویم. آنها به واکنش مضطربانۀ ما در خصوص این موضوعات نیازی ندارند، آنها میخواهند که ما فضای عاطفی بیشتری در اختیار آنها بگذاریم و یاد بگیریم که فردیت آنها را محترم بشماریم. هرچند شنیدن این موضوع ممکن است برای ما سنگین باشد، اما اگر فرزندان ما خود تصمیمهای ضعیف بگیرند، خیلی بهتر از آن است که آنها را وادار کنیم برای فرونشاندن نگرانی ما تصمیم بگیرند. حال چه باور کنید و چه نکنید، اگر با خونسردی قلمرو خاصی برای فرزندتان در نظر بگیرید احتمال تصمیمگیریهای ضعیف و نادرست خیلی کمتر میشود.
آرام ساختن و حفظ خونسردی خود، به طرز بسیار مؤثری به فرزندانمان میفهماند که: استقلال آنها نهتنها بدون اشکال، بلکه خوب هست و دیگر اینکه هرچه آنها بزرگتر میشوند و تصمیمهای مهمتری میگیرند، احترام ما به آنها کم که نمیشود هیچ، بیشتر هم میشود. البته این نوع ارتباط تضمین نمیکند که آنها هیچ اشتباهی نخواهند کرد؛ هیچ اقدامی چنین تضمینی به بار نمیآورد. اما اگر ما بتوانیم نگرانی خود دربارۀ تصمیمهای نادرست آنها را فروبنشانیم، این امکان ضعیفتر میشود که آنها برای فرار از روبهرو شدن با ترس و نگرانی ما دست به اقدام نادرستی بزنند. نمیتوان با حرف حریمی برای آنها قائل شد و در عمل طور دیگری رفتار کرد. هرچند ممکن است به رسمیت شناختن حریم خصوصی فرزندمان در عمل برایمان دشوار باشد، اما باید بدانیم که برقراری یک ارتباط محترمانۀ دوسویه همواره با پیشقدمی والدین آغاز میشود. ما نمیتوانیم منتظر بمانیم تا فرزندانمان به ما و خودشان احترام بگذارند.
در مورد حریم خصوصی نیز، همانطور که آنها نمیتوانند تعیین کنند که ما چگونه از قلمرو خود استفاده کنیم ما نیز نمیتوانیم برای آنها تصمیم بگیریم که چگونه از حریم خود استفاده کنند. این فضا متعلق به آنهاست؛ یک امتیاز نیست، بلکه یک حق است. بخشی از انسان بودن است. وظیفۀ شما این نیست که به فرزندتان بگویید چگونه فکر یا احساس کند و بخواهید از این طریق قلب او را تغییر دهید. با انجام کاری که مسئولیتش به عهدۀ شما نیست، به حریم و حقوق فرزندتان بهعنوان یک انسان، تجاوز میکنید.
ازآنجاکه این تلاش برخاسته از نگرانی است، ناگزیر درنهایت قلبِ یاغی و سرکشی را به وجود خواهید آورد که ابتدا قصد داشتید آن را تغییر دهید. نکتۀ جالب اینجاست که احترام به احساسات آنها و حق آنها برای آنکه چنین احساسی داشته باشند، عملاً احتمال آن را که آنها طوری احساس کنند که موردنظر شماست، بیشتر میکند. اگر واقعاً حریف عاطفی آنها را محترم بشمارید، نمیتوانید اتاق یا بخشی از یک اتاق را در اختیار آنها بگذارید اما در عمل طوری رفتار کنید که گویی هنوز متعلق به شماست. اگر اتاق مال آنهاست پس دیگر نگهداری، زیرورو کردن، نظافت کردن یا نکردن و سامان دادن آنهم به عهدۀ خود آنهاست. این یعنی آنکه نمیتوانید ناگهان وارد اتاق آنها شوید. ابتدا در بزنید و سؤال کنید که آیا میتوانید داخل شوید یا نه. میدانم این موضوع برایتان عجیب است؛ چون درنهایت امر اتاق آنها خانه شماست. اما معنی رعایت حریم شخصی دیگران این است. شما دوست دارید آنها هم همینطور به شما احترام بگذارند. اینطور نیست؟ اما اگر خود با پیشقدمی الگویی برای فرزندتان نشده باشید، نمیتوانید چنین توقعی از او داشته باشید. منبع: تربیت بدون فریاد
1. متأسفانه در بسیاری از موارد حبّ و بغض ها در داوری هایمان نیز تأثیر گذار است از این رو چه بسا در شرایطی مساوی دو برخورد همسان و همانند را دو نوع تعبیر کنیم بر این اساس در مرحله اول لازم است نگاه هایمان را نسبت به اطرافیانمان درست کنیم و بد گمانی هایی که احیاناً وجود دارد از بین ببریم.
شما نیز باید نگاهتان را نسبت به مادر شوهر تان عوض نمایید و خوش گمان باشید که اگر نگاه ها تغییر یابد طبعاً داوری ها نیز عوض خواهد شد؛ به عنوان نمونه اگر همین سخن ها را مادرتان به شما می گفت چه بسا با لبخند و تأیید از آن می گذشتید و هیچ به دل نمی گرفتید و این دلیلش این است که نگاه شما به مادرتان نگاه خوش بینانه است پس شما نخست باید سعی کنید که مادر شوهر خود را مانند مادر تان بدانید نگاه تان نسبت به او خوش بینانه باشد نه بدبینانه و بر این اساس نیز با او به نیکی برخورد نمائید و اگر احیاناً برخورد ناپسندی داشت، دوستانه و به شوخی بگیرید و اگر هم جدی بود خیر خواهانه تلقی کنید و از باب نصیحت بپذیرید و صبر پیشه نمایید و در صدد جبران آن بر آیید و بیشتر به زندگی موفق خود و شوهرتان فکر کنید و از افکاری که آرامش زندگی شما را به هم می زند بپرهیزید.
2. خویشاون دان ، مانند شاخ و برگ های یک درختند و گل های یک بوستان. پس، ارتباطشان هم طبیعی است و قطع رابطه و رفت و آمد میان اقوام، یک آفت اجتماعی و خانوادگی و از نظر شرعی نیز حرام به حساب می آید. حضرت علی (ع) فرمود : « پیوند با خویشاون دان (صله رحم) محب ّت مى آورد ». [1] پس، بر اساس آموزه های دینی شما حق ندارید رفت و آمد خود را با ایشان قطع کنید؛ زیرا چه بسا به برکت رفت و آمدها الفت، مهربانی شبه هم دیگر بیشتر شده و ترک مراوده و رفت و آمد ، موجب کینه و دشمنی می شود . 3. شما هم باید حتی المقدور طوری برخورد کنید که نه مادر شوهر تان ناراحت شود و نه شوهرتان، به این شکل که وظائف خود را نسبت به آنها به طور کامل انجام دهید و نیکی خود را در حقشان بیشتر و کامل تر کنید و باید توجه داشت که این خداوند است که قلب ها را به یک دیگر نزدیک می کند پس از او بسیار کمک بخواهید قطعاً شما را در این کار یاری خواهد کرد.
وظايف عروس در قبال مادر شوهر از نظر اسلام وظايف عروس در قبال مادر شوهر و پدر شوهر چيست؟
در اسلام ، راجع به حقي كه پدر ومادر بر انسان پيدا مي كنند ، سخن ، زياد گفته شده ، به نمونه هاي زير توجه كنيد: -
لقمان آيه 15: وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً: اگر آنها به تو اصرار كنند كه مشرك شوى اطاعتشان مكن، ولى در زندگى دنيا به نيكى با آنها معاشرت نما! -
در حديثى از امام صادق ع مىخوانيم كه مردى نزد پيامبر ص آمد و عرض كرد من جوان با نشاط و ورزيدهاى هستم و جهاد را دوست دارم ولى مادرى دارم كه از اين موضوع ناراحت مىشود، پيامبر ص فرمود:
ارجع فكن مع والدتك فو الذى بعثنى بالحق لانسها بك ليلة خير من جهاد فى سبيل اللَّه سنة: برگرد و با مادر خويش باش، قسم به آن خدايى كه مرا به حق مبعوث ساخته است يك شب مادر با تو مانوس گردد از يك سال جهاد در راه خدا بهتراست « جامع السعادات جلد 2 صفحه260 »! - پيامبر ص فرمود: اياكم و عقوق الوالدين فان ريح الجنة توجد من مسيرة الف عام و لا يجدها عاق: بترسيد از اينكه عاق پدر و مادر و مغضوب آنها شويد، زيرا بوى بهشت از پانصد سال راه به مشام مىرسد، ولى هيچگاه به كسانى كه در مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسيد اينكه ايشان چه ميزان برما حق پيدا كنند در مجالي ديگر بايد گفتگو شود ، اما به احاديث زير نيز توجه كنيد :
- امير المؤمنين على عليه السّلام فرمودند من از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمودند: من و على دو پدر اين امّت هستيم و همانا حقى كه ما بآنها داريم بزرگتر از حق پدر و مادرى است كه آنها را زاده و بدنيا آوردهاند زيرا آنان اگر فرمان ما را ببرند و مطيع ما گردند ما آنها را از آتش رهانيده و بمنزلگاه قرار و آسايش مي رسانيم و از بندگى و بردگى آنها را به آزادگان ملحق ميسازيم. -
حضرت امام حسن مجتبى عليه السّلام فرمودند: محمّد(صلي الله عليه وآله) و على(عليه السلام) ، والدين اين امّت هستند خوشا بحال كسيكه عارف بحق آنها باشد و مطيع و فرمانبردار بوده و باوامر و نواهى ايشان تمكين نمايد - رسول الله صلّى اللّه عليه و آله: الآباء ثلاثة: أب ولّدك، و أب زوّجك ، و أب علّمك ؛ پدران سه گونه اند: پدري كه سبب به دنيا آمدن تو، شده وپدري كه سبب همسر داشتن تو شده وپدري كه سبب آگاه شدن ويادگيري تو شده . باتوجه به اين گونه احاديث معلوم مي شود كه :
1- هركس به هر دليلي بر ديگري حقي پيدا كند ، واجب است كه حق او مراعات شود .
2- چون دراين جا سخن از پدر ومادر است و رعايت حق ايشان از اعظم حقوق است رعايت حقوق پدر ومادر همسر ، همان گونه كه بر فرزند واجب است برهمسرش نيز لازم است چون يكي از همان سه تايي است كه در حديث بالا گفته شد.
3- مادر شوهر ويا مادر زن ؛ پدر شوهر ويا پدر زن چون نازل به منزله پدر ومادر خود شخص هستند، بنا براين آنچه راكه راجع به پدر ومادر گفته شده به آنها نيز مي توان سرايت داد وشكرگزارى در برابر پدر و مادر، در قرآن مجيد در رديف شكرگزارى در برابر نعمتهاى خدا قرار داده شده چنان كه مىخوانيم: أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ (سوره لقمان آيه 14) با اينكه نعمت خدا بيش از آن اندازه است كه قابل احصا و شماره باشد، و اين دليل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران مىباشد.
اگر چيزى كمتر از اف وجود داشت خدا از آن نهى مىكرد (اف همانطور كه گفتيم كمترين اظهار ناراحتى است) و اين حد اقل مخالفت و بى احترامى نسبت به پدر و مادر است، و از اين جمله نظر تند و غضبآلود به پدر و مادر كردن مىباشد در پايان اين بحث ذكر اين نكته را لازم مىدانيم كه گاه مىشود پدر و مادر پيشنهادهاى غير منطقى و يا خلاف شرع به انسان مىكنند، بديهى است اطاعت آنها در هيچيك از اين موارد لازم نيست، ولى با اين حال بايد با برخورد منطقى و انجام وظيفه امر به معروف در بهترين صورتش با اين گونه پيشنهادها برخورد كرد
سخن خود را در اين زمينه با حديثى از امام كاظم ع پايان مىدهيم: امام ع مىگويد كسى نزد پيامبر ص آمد و از حق پدر و فرزند سؤال كرد فرمود: لا يسميه باسمه، و لا يمشى بين يديه، و لا يجلس قبله، و لا يستسب له: بايد او را با نام صدا نزند (بلكه بگويد پدرم!) و جلوتر از او راه نرود، و قبل از او ننشيند، و كارى نكند كه مردم به پدرش بدگويى كند (نگويند خدا پدرت را نيامرزد كه چنين كردى!)
اخلاق خانواده

“شب آرام بود، نخلها آغوش گشوده بودند و ماه تماشا میکرد. مدینه که گامهای پر طنین زمان را میشمرد، منتظر تولد گوهری بود تا ادامه دهنده و مفسر مکتب آخرین رسول خدا(ص) و ناقل و حامل اسرار خدا و پناهگاه امن او باشد. پیشوایی که گنجینهی علوم، مرجع حکمت و تکیهگاه دین خدا و یکی از وارثان «حدیث ثقلین» بود..….