تبریک ولادت امام حسن مجتبی (ع)
نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب
نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب
چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب
جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا
زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب
نگاه ما به عاشورا، نگاه به يک «مکتب» است با همه آموزه ها، پيامها، رهنمونها.
اين که گفته اند: هر روز عاشورا و همه جا کربلاست، يک حقيقت است و براي امروزيان پيام دارد.
کربلا يک دانشگاه است. دانشگاه حسيني همواره داوطلب ورود مي پذيرد. در اين دانشگاه حسين بن علي (ع) استاد، و درسهاي آن ايمان، ايثار، عزت و افتخار است.
مدت آن تا هميشه، و شعبه هاي آن در همه جا، حتي در همه خانه ها داير است و هيچ شرايط سني ندارد، فقط عشق مي خواهد و معرفت. راه حسين (ع) و عاشورا، فراخواندن مردم به پاکي، دينداري، احياي ارزشهاي اسلامي و کرامت انسان است.
لذا نداي «هل من ناصر» او در گوش تاريخ طنين انداز است و از پيروان آن امام جواب مي طلبد. نهضت عاشورا به لحاظ ماهيت اسلام خواهي، اصلاح طلبي و ظلم ستيزي اش، همواره الهام بخش انقلابيون و حرکتهاي انقلابي و اصلاحي بوده است.
نهضت عاشورا نه به عنوان يک تکليف تعبدي و تنها براي جامعه مسلمانان، بلکه به صورت يک حرکت درس آموز و واقعه الهام بخش و عزت آفرين براي همه بشريت، قابل طرح، الگودهي و برنامه اي براي رهاسازي ملتها از سلطه ظالمان و رسيدن به عزت و استقلال است و فراتر از جنبه هاي احساسي، مقوله اي تعقلي و خردمندانه است.
حادثه کربلا و محتواي اين نهضت را براي بشر امروز و توده هاي تحت ستم بايد ترجمه کرد و آنان را با شخصيت حسين بن علي(ع) و واقعه عاشورا آشنا ساخت.
تقابل و درگيري حق و باطل، عدالت و ظلم، همواره در تاريخ بوده است. حماسه حسيني مي تواند به عنوان ذخيره اي پايان ناپذير، براي امداد و انگيزه آفريني و شوربخشيدن به آزادي خواهان مطرح گردد.
منبع: جواد محدثي، فرهنگ عاشورا، ص 280
لحظههای شادی دل های ما آغاز شد
باز ذکرِ حمد حقِ با سینهها دمساز شد
امشب از یمن قدومت یا علی موسی الرضا
غنچهای از گلشن آل محمد باز شد
**************
ولادت با سعادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت
حضرت ثامن الحجج علی بنموسی الرضا علیه السلام
را بر عموم مسلمین جهان تبریک عرض می نماییم . . .
قطعه ای از بهشت، باید هم این گونه باشد…
مگر می شود قطعه ای از بهشت روی زمین باشد و شلوغ نباشد؟!
آنجا همیشه شلوغ است و چه زیباست که این حالت توفانی همیشه در سیطره ای عرفانی است…
وقتی که می رسی و روبه روی ضریح می ایستی؛ وقتی که می بینی دست های قد کشیده را که به طرف ضریح می روند؛ وقتی می بینی ضریح نقطه ای شده است شبیه به مرکز یک پرگار و گویی تمام اشیا در اطراف را به طرف خود می کشد… وقتی می بینی حتی انگار آینه کاری ها و نقش و نگارها دوست دارند کنده شوند و به طرف ضریح بروند و حتی تمام حروف و واژه های متبرک در اطراف دوست دارند به حرکت درآیند؛ وقتی حس می کنی این مرکز ثقل منتظر آمدنت بوده است و وقتی حس می کنی، غریب طوس همچنان غریب است و تمام این آشنایان، تمام روشنایی ها، مثل وطن او نیست…
اینجاست که چشم هایت خود به خود می جوشند و دست هایت به طرف ضریح قد می کشند؛ گویی این غریب، تمام غربا را در آغوش مهربان خود کشیده است.
حاجتت را بگویی یا نگویی مهم نیست؛
سلام که بدهی، حس می کنی آنجا وطن توست.
تنها کافی است بگویی «اَلسَّلٰامُ عَلَیک یٰا عَلِی ابْنَ مُوسَی الرِّضٰا الْمُرْتَضٰی»
*********************
میلاد عالم آل محمد، هشتمین حجت سرمد،نگین درخشان وطن، السلطان ابا الحسن، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر همگان مبارک باد…
یکی از شاخص ترین الگوهای هویت دخترانه در اسلام حضرت معصومه سلام الله علیها می باشد. سیره این بانوی با فضیلت به عنوان یک الگوی تمام معنا می تواند در جهت شناخت و حفظ هویت دخترانه, سرمشقی باشد برای تمام دخترانی که هدف شان رسیدن به کمال انسانیت است. سیره حضرت معصومه سلام الله علیها در چند منظر مورد توجه و اهمیت است:
1- سیره فردی: رعایت عفت و پاکدامنی, عبادت در همه مراحل زندگی و کسب مراتب علم و معرفت
2- سیره خانوادگی: محبت به والدین و برادر و اطاعت از ایشان
3- سیره اجتماعی: ولایت مداری, روشنگری علمی و عملی
ضرورت: بنا به گفته رسول اکرم صلوات الله علیه خداوند برای جنس دختران 9 برابر مردها و 3 برابر یک زن, حیا قائل شده است. بنا بر این دختر بودن یعنی حیاداشتن. هویت دخترانه وجودی است که جان عالم است. چرا که یک دختر آینه تمام نمای زیبای خداوند است و از طرفی لطافت ها و ظرافت های وجودی خاصی دارد که باید با حیا آن ها را حفظ کند.
اگر دختران هویت خودشان را به موقع نشناسند و از الماس وجودی خود محافظت نکنند به شدت آسیب می بینند. لذا ضرورت ایجاب می کند الگوی کاملی برای معرفی و شناسایی هویت دخترانه معرفی گردد.
به همین منظور برای معرفی و شناسایی الگویی شایسته برآن شدیم تا نشستی با موضوع ” معصومه سلام الله علیها الگوی هویت دخترانه ” در اسلام برگزار نماییم تا بدانیم سیره حضرت معصومه سلام الله علیها به عنوان الگوی دختران چیست؟
در این نشست پس از قرائت قرآن و مولودی خوانی, سرکار خانم فریدونی از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه شهر تهران پیرامون سیره فردی, خانوادگی و اجتماعی حضرت معصومه سلام الله علیها مطالبی را بیان نمودند و زندگانی این بانوی بزرگوار را مورد تحلیل و بررسی قرار دادند و در پایان به سوالات حاضرین پاسخ داده شد.
لازم به ذکر است در پایان این مراسم مسابقه ای ویژه نوجوانان برگزار و همچنین به افرادی که صاحب نام معصومه بودند به رسم یادبود جوایزی اهدا گردید.
باران گرفته است باز در خشکزارِ همیشه عرب. پس دروازه رحمت و مهر را امشب باز گشوده است بر زمینیان بی ستاره ای که هرگز طاقت ستاره بارانی این چنین را نداشته اند.
شاخساران بید می رقصند، در ازدحام نسیم های ملایمی که از بهشت وزیدن گرفته اند و تمشک های سرخ و مشکی چونان مروارید بر پیشانی شب درخشیدن آغاز کرده اند.
شهابی سپید و کوچک به ناگاه آسمان ظلمتناک را می شکافد و بر خانه ای روشن فرو می چکد و صدای گریه معصومی، لابلای شادی اهالی برمی خیزد.
بی گناه ترین پدیده ها، معصوم ترین دختران تاریخ. آری! و اینسان، معصومه زاده می شود. رودخانه ها، زیباترین ترانه ها را به سرایش خاسته اند و زیر پاهای بلند درختانِ تنومند می چرخند و مستانه آواز برمی آورند.
چشمه ها چونان تکّه شیشه های زلال وزنده، هر لحظه، موّاج و ملایم بر سنگریزه های رنگین خویش می لغزند و شادباش می فرستند.
پرنده را می شود شنید، امشب که چه عاشقانه می خوانند و جنگل را نیز، آن گاه که حنجره برگ هایش را با نوای پیچش بادها، همگام می کند.
دنیا به شادی، شبی را می سپارد امشب؛ امّا دریغ …! دریغ که کتاب تاریخ، همواره صفحات روشنی ندارد. برگی دیگر را می گردانم و اشک به ناگاه در زلالی چشم هایم می دود. هر آمدنی، پیام آور دردناکِ رفتنی است و بی شک، هر هبوطی در خویش روز رجعتی نهفته دارد.
من زنی را می بینم چندان غریب که جز سایه های شبانه اش، شاید هیچ کس او را نشناسد.
شهابی می بینم که در تراکمِ ظلمتِ شبی دیگر، تنها مانده است.
و نیز کویری سوزان می بینم و تیغ های در کمین نشسته و به زهر آب داده به انتظار را.
و قلب های سنگی می بینم که نمی تپند و هرگز در سینه موجی نیافریده اند و محبّتی گرم را به تجربه ننشسته اند. اینک تو مانده ای و ازدحام ناجوانمردی در این کشور بی چشمه. تو مانده ای و برادری که فرسنگها دورتر از تو میان همه آنان که نمی خواستندش خفته است. پس آیا جز شیطان، چه کسی پردازنده همه این سیاهکاری هاست؟
نفرین به دستانی که تو را آواره صحراها خواهد ساخت …!
بگذار بگذریم، این حدیث ناجوانمردی کویر و کویر یاران را.
امشب را بگذار شاد بگذرانیم، به میمنت هبوطی عظیم، به مبارکی تولّد دختری آن چنان مطهّر و بزرگ که پس از ده ها سال، تنها کسی است که خاطره مادری چون فاطمه علیهاالسلام را حیات خواهد بخشید.