مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها ساوه

  • صفحه اصلی 
  • تماس با ما 
  • ثبت نام 
  • ورود 

تفسیر آیه 24سوره مبارکه روم

17 مهر 1396 توسط رضوانی

خداوند در سوره الروم آیه ۲۴ می‌فرماید:
اعوذبالله‌من‌الشیطان‌الرجیم
وَمِنْ آیَاتِهِ یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاء مَاء فَیُحْیِی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ
و از نشانه‌های قدرت اوست که برق را به قصد بیم و امید ، به شما می‌نمایاند و از آسمان باران می‌فرستد تا زمین مرده را بدان زنده سازد دراین عبرت‌هایی است برای کسانی که به عقل در می‌یابند.
*
تفسیر
(ومن ایاته یریکم البرق خوفا وطمعا و ینزل من السماء ماء فیحیی به الارض بعد موتها ان فی ذلک لایات لقوم یعقلون ): (و از آیات او این است که برق را به شما نشان می‌دهد تا شما به طمع یا ترس درآیید و از آسمان آبی نازل می‌کند و باآن آب زمین را بعد از مردنش زنده می‌سازد، همانا در این امر نشانه‌هایی برای گروه اهل تعقل وجود دارد)(خوف از برق ) یعنی ترس از نزول صاعقه و (طمع به آن )، یعنی امید بستن به بارش باران ، پس از آیات دیگر خداوند این است که برق آسمانی را به شما می‌نمایاند تا جمعی به آن امید بسته و جمع دیگر از آن بهراسند و نیز اینکه از آسمان آب باران را می فرستدو بوسیله آن زمین فسرده و خموده را احیاء و سرسبز می‌کند و اینها همه نشانه‌هایی است برای گروهی که اهل تعقل و تفکر هستند و می‌فهمند که در این نظامات جاری عالم سراپا تدبیر و مصلحت بکار رفته و ایجاد آن صرفاً از باب تصادف و اتفاق نیست .

 نظر دهید »

تفسیر آیه19 سوره مبارکه غافر

01 مهر 1396 توسط رضوانی

خداوند در سوره غافر آیه ۱۹ می فرماید: 

اعوذ بالله من‌ الشیطان‌ الرجیم
«یَعْلَمُ خَائِنَهَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ»
[خدا] نگاههاى دزدانه و آنچه را که دلها نهان مى‏ دارند، مى‏ داند.

در تفسیر نمونه ذیل آیه آمده است:
یکى از اوصاف خدا را بیان مى کند که در ضمن توصیفى براى چگونگى قیامت است ، مى گوید: خدا چشمهائى را که به خیانت گردش مى کند مى داند، و از آنچه در سینه ها پنهان است با خبر است (یعلم خائنه الاعین و ما تخفى الصدور).
آرى خدائى که از حرکات مخفیانه چشمها و اسرار درون سینه ها آگاه است در آن روز درباره خلایق دادرسى و قضاوت مى کند، و با این علم و آگاهى دقیق او روز گنهکاران سیاه و تاریک است .
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم : هنگامى که از معنى این آیه از آن حضرت سؤ ال کردند، فرمود: ا لم تر الى الرجل ینظر الى الشى ء و کانه لا ینظر الیه ، فذلک خائنه الاعین : آیا ندیده اى گاه انسان به چیزى نگاه مى کند اما چنین وانمود مى کند که به آن نگاه نمى کند؟ این نگاههاى خیانت آلود است !.
آرى این نگاهها خواه به نوامیس مردم باشد و یا امور دیگرى که نگاه کردن به آن ممنوع است بر خداوندى که ذره اى از آنچه در آسمانها و زمین است از علم او مخفى نیست پنهان نمى ماند، لا یغرب عنه مثقال ذره فى السموات و لا فى الارض (سبا – ۳).
در حدیث دیگرى آمده است : یکى از یاران پیامبر در کنار یکى از مخالفان سرسخت اسلام در محضر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نشسته بود، بعد از آنکه آن مرد مخالف از محضر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) امان گرفت و بیرون رفت عرض کرد: چرا اشاره اى نفرمودید.
تا بر خیزیم و گردنش را بزنیم پیش از آنکه از شما امان بگیرد؟! رسول خدا فرمود: ان النبى لا تکون له خائنه الاعین : پیامبران نگاه مخفیانه و خائنانه ندارند!.
البته خیانت چشمها اشکال مختلفى دارد: گاه به صورت نگاههاى دزدکى و استراق بصر نسبت به زنان بیگانه است ، و گاه به صورت اشاراتى با چشم به منظور تحقیر یا عیبجوئى از دیگران ، و یا اشاراتى که مقدمه توطئه ها و نقشه هاى شیطانى است .
آرى از دیدگاه یک فرد مؤمن واقعى ، تمام عالم محضر خدا است ، و همه کارها در حضور او انجام مى گیرد، همین شرم و حضور براى دورى از گناهان کافى است .

 نظر دهید »

تفسیر سوره قصص آیه ۱۴

26 شهریور 1396 توسط رضوانی

خداوند در سوره قصص آیه ۱۴ می‌فرماید:
اعوذبالله‌من‌الشیطان‌الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَی آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ»
چون به حد بلوغ رسید و برومند شد ، او را فرزانگی و دانش دادیم و، نیکوکاران را چنین پاداش می‌دهیم
***
در تفسیر مجمع البیان آمده است:
وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوی آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً
و هنگامی که موسی رشد کرد و به اوج نیرومندی و کمال رسید، به او دانش و فرزانگی گسترده‌ای ارزانی داشتیم.
به باور پاره‌ای منظور این است که: و هنگامی که او به چهل سالگی رسید، به او فرزانگی و دانشی ژرف ارزانی داشتیم. با این بیان آن حضرت پیش از انگیزش به رسالت و پیامبری دارای دانش و حکمت بسیار بود.
امّا به باور پاره‌ای دیگر منظور از دانش و حکمت، همان مقام والای رسالت و پیامبری است که به او ارزانی گردید.
وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ.
و ما نیکو کرداران روزگار را این گونه پاداش می‌دهیم.

 نظر دهید »

چند نکته تربيتى در قرآن

10 شهریور 1396 توسط رضوانی

1. اگر قصد راهنمايى و تربيت كسى را داريد، در قدم اول از گفتار نرم و با محبت بهره گيريد؛ حتى اگر مخاطب شما فرعون سركش يا سران لجوج كفار جاهلى باشند؛(طه/44 و شعرا/215).

2. الف) گفتار رفتار آدمى در هر زمان و مكان، در حافظه الهى محفوظ است ؛ مراقب باشيد؛(لقمان/16 و كهف/30).

ب) نسبت به انسان‏هاى اطرافت، احساس مسئوليت كن و آنها را از كارهاى بد بازدار و به كارهاى خوب تشويق كن. اين لازمه استحكام يك پيكر است و بنى آدم اعضاى يكديگرند؛(لقمان/17).

ج) در رفتارهاى اجتماعى دقت كن! مبادا با غرور رويت را از ديگران برگردانى يا مثل متبكران راه بروى ؛ مبادا تندرو و كندرو شوى ؛ ميانه روى، بهترين روش است ؛ مراقب باش صدايت را بر سر كسى بلند نكنى و خلاصه در يك كلام، آدم باش ؛(لقمان/18و19).

3. قرآن كريم به شدت با پيروى از جمع(خواهى نشوى رسوا، همرنگ جماعت شو) و حركت به دنبال اكثريت، مخالف است. قرآن مى‏گويد: اگر بخواهى از اكثريت مردم فقط به اين خاطر كه اكثريت هستند، پيروى كنى، بدون شك از راه خدا دور مى‏شوى ؛ هميشه با چشمان باز تصميم بگير؛(انعام/116 و اسراء/36).

4. هميشه بزرگ ترها، بهترين حرف را نمى‏زنند و هميشه حرف گوش كنى و اطاعت از بزرگان، انسان را به سعادت نمى‏رساند. اين پيام تربيتى قرآن است كه حتى در اطاعت از بزرگان هم گوش و چشمت را باز كن كه فردا فقط و فقط خودت پاسخ گوى اعمالت خواهى بود؛ نه بزرگ‏ترهايت؛(احزاب/67).

5. علم بهتر است يا ثروت؟ جواب آن را در آيه 247 بقره پيدا خواهيد كرد.

6. امانت دارى يكى از ارزشمندترين ارزش‏هاى قرآنى است. حضرت موسى (ع) را به خاطر امانتدارى و قدرتش، در خانه حضرت شعيب پناه دادند؛(قصص/26) و حضرت يوسف را به خاطر امانتدارى وعلمش، بر خزانه مصر نشاندند؛(يوسف/55) و حتى رسول خدا(ص) كه از سوى خداوند برگزيده شد، مشهور به امانتدارى و به محمد امين معروف بود.

7. اگر مى‏خواهيد مخاطبان به سوى شما جذب شوند، ابتدا به خودتان بپردازيد! روح خشك و سنگين و بى لطافت، هيچ گاه در امر تربيت موفق نمى‏شود. مهربانى، دلسوزى و رقت قلب را در خود بپروريد تا مردم بى آن كه شما متوجه شويد، در اطراف شما جمع گردند؛(آل عمران/159).

8. آيا دوست داريد كه دشمن خود را به يك دوست تبديل كنيد؟ به هر بدى كه در حق شما كرد، با خوبى پاسخ گوييد. اين را قرآن تجويز میکند؛ آيه 34 سوره فصلت را بخوانيد. 

 نظر دهید »

مسئولیت مردم در تداوم انقلاب اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه

24 اردیبهشت 1396 توسط رضوانی


 
به خدا سوگند در میان هیچ امتی پس از پیامبرش اختلاف نیفتاد مگر اینکه طرفداران باطل بر اهل حق پیروز شدند.
در نهج البلاغه طولانی ترین سخنان امام علی علیه السلام در رابطه با راز تداوم انقلاب و رمز شکست آن در خطبه قاصعه (خطبه ی 238) آمده است.
امام بیان می دارد که تاریخ یک منبع شناخت تجربی است و دارای ضابطه و قانون است و قوانین حاکم بر تاریخ تابت و تداوم انقلاب در رابطه ی مستقیم با رعایت دقیق این قوانین است.سپس به  بیان یک اصل کلی در رابطه با تداوم انقلاب می پردازد.
یک اصل کلی در رابطه با تداوم انقلاب
 امام علی علیه السلام راز تداوم انقلاب را چنین بیان می کند:
« فالزموا کل امر لزمت العزه به حالهم … من الاجتناب للفرقه و اللزوم للالفه و التحاض علیها و التواصی بها. »
پس از اثبات این معنا که تاریخ یکی از منابع شناخت است و ضابطه و قانون دارد و قوانین حاکم بر ان ثابت و قابل تطبیق بر موارد مشابه است، باید دید که عامل عزث و عظمت و تمدن ملتهای متمدن و مصونیت آنها از سلطه ی قدرتهای خارجی چه بوده و چیست، که برای تداوم انقلاب باید دقیقا رعایت شود و در جامعه ی انقلابی پیاده گردد.
امام در جمله ی فوق «اجتناب از اختلاف و ملازمت اتحاد و هماهنگی ملت را» به عنوان یک اصل عمومی و یک قانون کلی بر اساس تجربه ی تاریخی شخصی خود برای تداوم انقلاب ضروری می داند.
در موارد دیگری از نهج البلاغه این اصل به عنوان یک قانون عام مورد توجه است:
«به طور قطع تاکنون هیچ ملتی بر آرمان خاصی وحدت کلمه پیدا نکرد مگر اینکه نیرو گرفت و همبستگی آنان قدرت یافت … (و به این قدرت) هیچ ملتی نرسید مگر اینکه خداوند نابسامانیها را از آنان برداشت و بلای ذلت را از آنان دفع نمود و آنان را به معالم و نشانه های دین راهنمائی کرد» [1].
یک اصل کلی در رابطه با شکست انقلاب
امام در بخش دیگرسخن خود رمز شکست انقلاب را چنین تشخیص می دهد:
«و اجتنبوا کل امر کسر فقرتهم و اوهن منتهم من تضاغن القلوب و تشاحن الصدور و تدابر النفوس و تخاذل الایدی»:
«اجتناب کنید از هر چیزی که ستون ققرات ملتهای گذشته را شکست و نیروی آنان را سست نمود و آن عبارتست از کینه ورزی دلها و پشت کردن به یکدیگر و یاری نرساندن به هم».
در این بخش امام ابتدا به ضابطه ی کلی شکست انقلاب اشاره می کند و می فرماید که اجتناب از آنچه که ستون فقرات یک ملت و یک جامعه ی انقلابی را خرد می کند برای تداوم انقلاب ضروری است و سپس توضیح می دهد که:
شکننده ی ستون فقرات یک جامعه انقلابی عبارتست از «کینه ورزی دلها، پشت کردن به یکدیگر و همیاری ننمودن».
بنابراین امام «اختلاف و کینه ورزی گروهها و عدم همیاری» را به عنوان یک اصل کلی بر اساس تجربه‌ی تاریخی خویش مانع از تداوم انقلاب و عامل شکست آن در شرائط مشابه تاریخی می داند.
در موارد دیگری از نهج البلاغه نیز این اصل کلی مورد توجه است:

ادامه »

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12

اوقات شرعی

موضوعات

  • متفرقه
  • آموزش
    • علوم قرآن و حدیث
    • نمونه سوال کلیه دروس
    • مهارتهای زندگی
  • یاد امام و شهدا
  • اهل بیت (علیهم‌السلام)
    • حدیث و سخنان
    • زندگینامه و تاریخ
    • فضائل و مناقب
    • ولادت / شهادت
  • احکام عملی
  • طلاب
    • دل نوشته های طلاب
  • در محضر بزرگان
  • اخبار و اطلاعیه های مدرسه
  • فناوری اطلاعات و رایانه
  • نکات جالب
  • دعا و مناجات
  • پادکست
  • اخلاق
    • رذایل اخلاقی
    • فضایل اخلاقی
  • عکس نوشته
  • پزشکی
  • اشپزی
  • شبهات
  • احکام
  • سیاسی
  • داستان
  • اعمال روز
  • گفتار خنده دار

صفحه ها

  • درباره حوزه ساوه
  • سیستم آزمون سایت
  • ساوه شناسی
  • نویسندگان وبلاگ

جستجو

خبرنامه

آمار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس