ارتباط میان ترس و خشونت کودکان
ارتباط میان ترس و خشونت کودکان بدون هیچ بهانه ای گریه ها و جیغ های وحشتناک شروع میشوند و واکنشهای شدید و پرحرارتی که دلیلشان اصلا برای ما روشن نیستارتباط میان ترس و خشونت کودکان
به نقل از سفیدک بخش تربیت کودک و نوجوان : گاهی بروز حالات ناگهانی خشم در نگاه اول قابل توضیح نیستند. ناگهان به بهانه های ناچیز یا گاهی بدون هیچ بهانه ای گریه ها و جیغ های وحشتناک شروع میشوند و واکنشهای شدید و پرحرارتی که دلیلشان اصلا برای ما روشن نیست.
به گزارش آکاایران: رونالد خیلی دیر شروع به حرف زدن کرد. او وقتی سه ساله شد، والدینش متوجه لکنت زبانش شدند. رونالد در مهد کودک هم گاهی دچار لکنت می شد ولی کسی به این موضوع توجه نمی کرد. پزشک به والدین رونالد پیشنهاد کرد تا او را پیش یک گفتار درمان ببرند. پس از مدتی درمان، لکنت زبان رونالد تا زمان رفتن او به مدرسه، به میزان قابل توجهی کاهش یافت. روز اول مدرسه چند کودک او را به خاطر لکنتش مسخره کردند. والدین رونالد در هفته اول مدرسه متوجه شدند که لکنت زبان فرزندشان بسیار شدت یافته است.
تمسخر آن پسربچه ها باعث ترسی رونالد شده بود؛ طوری که حتی رفتار خوب معلم هم نتوانست چیزی را تغییر دهد. رونالد متوجه شد که ترس و لکنت زبانش با هم ارتباط دارند و موقع لکنت زبان دچار ترس میشود؛ همان چیزی که مجددا او را به لکنت می انداخت. این باید برای رونالد بسیار بد باشد، چون وقتی او می خواهد جسارت به خرج بدهد تا با بچه های دیگر بازی کند، باید حرف بزند و این دقیقا همان چیزی است که او نمی خواهد!
معلم در اولین جلسه به والدین رونالد گفت که فرزندشان هیچ وقت در کلاس دستش را بالا نمی برد تا حرف بزند یا برای کاری داوطلب بشود. او اصلا با کسی بازی نمی کند و موقع زنگ تفریح اغلب با بچه های دیگر کتک کاری می کند.
اگر رونالد به طرف بچه های دیگر برود تا با آنها حرف بزند، این خطر وجود دارد که آنها مسخره اش کنند. اما هر کودکی به روابط اجتماعی نیاز دارد! بنابراین رونالد برای کسب توجه و احترام میان هم کلاسی هایش راه دیگری پیدا کرده است: او کتک کاری میکند. او با این کار علاوه بر کسب احترام می تواند از بچه هایی که او را تحقیر و مسخره کرده اند، انتقام بگیرد. بدیهی است که اکنون معلم باید با بچه هایی که رونالد را مسخره کردند حرف بزند و رونالد را با گروہ سازگار کند.
راهنمایی
بهتر است با موقعیت هایی که سبب بروز ترس می شوند، بسیار با احتیاط برخورد کنید!
به کودک خود زمان کافی بدهید تا با ترسش کنار بباید و از او زیاد توقع نداشته باشید.
احساساتی را که با ترسی درآمیخته اند، بپذیرید و آنها را مجاز بدانید.
تمرینات تمدد اعصاب خیلی مؤثرند و باعث از بین رفتن ترس می شوند.
چگونگی بروز ترس
ترس و خشونت اغلب آمیخته با هم بروز میکنند و علائم جسمانی مشابهی به همراه دارند. چهره ی فرد در اثر ترسی یا خشم رنگ پریده میشود، حتی ممکن است نفسش بند آید و از ترس خشکش بزند. اما شدت تنفس و فعالیت قلب دوباره افزایش مییابد و حرکت آغاز می شود؛ اما این حرکت اغلب درست و آگاهانه انجام نمی شود. فرد در این حالت می تواند فرار یا حمله کند. به این ترتیب خشونت و ترس با هم مرتبط اند؛ حتی اگر پشت یک رفتار خشن ترسی قابل تشخیص نباشد.
البته ترس همیشه به شکل خشونت ظاهر نمی شود، بلکه علت واقعی برای انزوا و عقب نشینی بعضی افراد می شود تا از ارتباط با دنیای پیرامون خویش دست بکشند. وقتی پائولای ۴ ساله صبحها موقع رفتن به مهدکودک دچار حملات ناشی از خشم می شود؛ احتمالا دچار ترس جدایی از والدین است. در برخورد با این گونه ترس ها درست مانند برخورد با خشونت باید کاملا آرام و خونسرد بود. شما میتوانید ترس ها را نیز مانند خشونت و پرخاشگری، از طریق بازی، قصه گویی و گفت وگوی قبل از خواب کشف و شناسایی کنید. شما باید در لحظه های پیش از خواب، از داستان ها و احساسات مثبتی بهره بگیرید که در آنها بر ترس غلبه می شود. مثالهای مربوط به این روش را میتوانید در این کتاب پیدا کنید. شور و شوق نسبت به یک موضوع مشترک هم نگرش مثبتی به زندگی ایجاد می کند که این نگرش می تواند سبب کاهش ترس و خشونت شود. اما در پایان: بهتر است هر فرد بالغی یک بار از خود بپرسد که واقعا از چه چیزی می ترسد.
یک بار با خود بیندیشید که…
از آینده چه انتظاری دارید؟
از عملکرد فعلی خود، از شغل و از خانواده تان احساس رضایت و شادی می کنید؟
آیا با صحبت کردن، بچه هایتان را هم به حرف زدن وامی دارید؟
آیا می توانید درباره ی چیزی به شور و شوق بیایید و این شادی را با فرزندانتان تقسیم کنید؟
.