مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها ساوه

  • صفحه اصلی 
  • تماس با ما 
  • ثبت نام 
  • ورود 

امام حسن عسگری علی السلام

28 دی 1394 توسط رضوانی

امام عسکری علیه‌السلام اگر چه بسیار جوان بود، ولی به دلیل موقعیت بلند علمی و اخلاقی، به ویژه رهبری شیعیان و اعتقاد بیشائبه آنان به امام و احترام بیچون و چرای مردم از وی، شهرت فراوانی پیدا کرده بود. نیز به دلیل آن که مورد توجه عام و خاص بود، حاکمیت عباسی جز در مواردی چند، در ظاهر رفتار احترام آمیزی از خود نسبت به آن حضرت نشان می‌داد.

سعد بن عبدالله اشعری قمی از علمای معروف شیعه که احتمالا به ملاقات امام عسکری(ع) نیز شرفیاب شده[۴۹] می‌گوید: در شعبان سال ۲۷۸ -۱۸ سال پس از رحلت امام(ع)- در مجلس احمد بن عبیدالله بن خاقان پدرش وزیر معتمد عباسی بود.[۵۰] -که آن روزها مسئولیت خراج قم را بر عهده داشت و به آل محمد و مردم قم نیز عداوت میورزید- نشسته بودیم. سخن از طالبیون ساکن سامرا و مذهب و موقعیت آنان در پیش حاکم به میان آمد، احمد گفت: من کسی از علویان را چون حسن بن علی عسکری علیه‌السلام در سامرا ندیده و نشنیده بودم که این چنین به وقار و عفاف و زیرکی و بزرگ منشی در میان اهل بیت خود شناخته شده و پیش سلطان و بنی هاشم محترم باشد، چنان که او را بر افراد مسن حتی امراء و وزراء و منشیان نیز برتری میدادند. روزی من بالای سر پدرم ایستاده بودم؛ آن روز پدرم برای دیدار با مردم نشسته بود. یکی از حاجبان وارد شد و گفت: ابن الرضا در بیرون در ایستاده است. پدرم با صدای بلندی گفت: او را اجازه ورود بدهید و آن حضرت وارد شد…

 

وقتی پدرم او را دید چند قدم به سوی او رفت، کاری که ندیده بودم با کسی حتی امرا و ولات عهد انجام بدهد. وقتی به او نزدیک شد، دست به گردنش انداخت و صورت و پیشانی او را بوسید. آنگاه دستش را گرفت و در جای خود نشاند.

پدرم خود روبروی او نشست و با وی به گفتگو پرداخت. در سخنان خود، او را با کنیه -که حاکی از احترام او بود- مورد خطاب قرار می‌داد و مرتب می‌گفت: پدر و مادرم فدایت…. شب هنگام نزد پدرم رفتم… و از وی پرسیدم: پدر! آن شخص که امروز آن همه اجلال و احترامش نمودی، چه کسی بود که حتی پدر و مادرت را فدای او می‌کردی؟ گفت: او ابن الرضا، امام رافضیان بود؛ آنگاه ساکت شد. چند لحظه بعد سکوتش را شکست و ادامه داد: فرزندم اگر روزی خلافت از دست بنی عباس بیرون رود، در میان بنی هاشم، جز او کسی شایستگی تصدی آن را ندارد. او به خاطر فضل، صیانت نفس، زهد، عبادت و اخلاق نیکو سزاوار مقام خلافت است. اگر پدر او را دیده بودی مردی بود بزرگوار، عاقل، نیکوکار و فاضل. با شنیدن این سخنان آتش خشم سرتاسر وجودم را فرا گرفت. در عین حال حس کنجکاویم برای شناختن او برانگیخته شد.

از هر کس از بنی هاشم، منشیان، قضات، فقها، حتی مردم عادی که درباره‌اش سؤال میکردم او را در نزد آنان در نهایت جلالت و بزرگواری و مقدم بر سایر افراد اهل بیت مییافتم. همه میگفتند: او امام رافضیان است. از آن پس اهمیت وی پیش من رو به فزونی گذاشت؛ زیرا دوست و دشمن او را به نیکی میستودند.[۵۱]

این روایت با توجه به راوی آن که خود یکی از معاندان سر سخت اهل بیت بوده، موقعیت اخلاقی و اجتماعی امام را در میان عامه مردم و حتی خواص نشان میدهد. خادم امام عسکری علیه‌السلام می‌گوید: روزهایی که امام به مقر خلافت می‌رفت، شور و شعف عجیبی در مردم پیدا می‌شد. خیابانهای مسیر آن حضرت از جمعیتی که سوار بر مرکبهای خود بودند، پر می‌شد. وقتی امام تشریف می‌آوردند، هیاهو یک باره خاموش می‌گشت. آن حضرت از میان جمعیت گذشته و وارد مجلس می‌شد
.[۵۲] طبیعی است که باید بیشترین این افراد از شیعیانی باشند که از مناطق دور و نزدیک برای دیدن امام به سامرا می‌آمدند؛ هر چند ارادت سایر مردم نسبت به فرزندان رسول خدا نیز آنها را برای دیدن امام تهییج کرده و سبب فزونی جمعیت میشد.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: متفرقه لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اوقات شرعی

موضوعات

  • متفرقه
  • آموزش
    • علوم قرآن و حدیث
    • نمونه سوال کلیه دروس
    • مهارتهای زندگی
  • یاد امام و شهدا
  • اهل بیت (علیهم‌السلام)
    • حدیث و سخنان
    • زندگینامه و تاریخ
    • فضائل و مناقب
    • ولادت / شهادت
  • احکام عملی
  • طلاب
    • دل نوشته های طلاب
  • در محضر بزرگان
  • اخبار و اطلاعیه های مدرسه
  • فناوری اطلاعات و رایانه
  • نکات جالب
  • دعا و مناجات
  • پادکست
  • اخلاق
    • رذایل اخلاقی
    • فضایل اخلاقی
  • عکس نوشته
  • پزشکی
  • اشپزی
  • شبهات
  • احکام
  • سیاسی
  • داستان
  • اعمال روز
  • گفتار خنده دار

صفحه ها

  • درباره حوزه ساوه
  • سیستم آزمون سایت
  • ساوه شناسی
  • نویسندگان وبلاگ

جستجو

خبرنامه

آمار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس