مسئولیت مردم در تداوم انقلاب اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه
به خدا سوگند در میان هیچ امتی پس از پیامبرش اختلاف نیفتاد مگر اینکه طرفداران باطل بر اهل حق پیروز شدند.
در نهج البلاغه طولانی ترین سخنان امام علی علیه السلام در رابطه با راز تداوم انقلاب و رمز شکست آن در خطبه قاصعه (خطبه ی 238) آمده است.
امام بیان می دارد که تاریخ یک منبع شناخت تجربی است و دارای ضابطه و قانون است و قوانین حاکم بر تاریخ تابت و تداوم انقلاب در رابطه ی مستقیم با رعایت دقیق این قوانین است.سپس به بیان یک اصل کلی در رابطه با تداوم انقلاب می پردازد.
یک اصل کلی در رابطه با تداوم انقلاب
امام علی علیه السلام راز تداوم انقلاب را چنین بیان می کند:
« فالزموا کل امر لزمت العزه به حالهم … من الاجتناب للفرقه و اللزوم للالفه و التحاض علیها و التواصی بها. »
پس از اثبات این معنا که تاریخ یکی از منابع شناخت است و ضابطه و قانون دارد و قوانین حاکم بر ان ثابت و قابل تطبیق بر موارد مشابه است، باید دید که عامل عزث و عظمت و تمدن ملتهای متمدن و مصونیت آنها از سلطه ی قدرتهای خارجی چه بوده و چیست، که برای تداوم انقلاب باید دقیقا رعایت شود و در جامعه ی انقلابی پیاده گردد.
امام در جمله ی فوق «اجتناب از اختلاف و ملازمت اتحاد و هماهنگی ملت را» به عنوان یک اصل عمومی و یک قانون کلی بر اساس تجربه ی تاریخی شخصی خود برای تداوم انقلاب ضروری می داند.
در موارد دیگری از نهج البلاغه این اصل به عنوان یک قانون عام مورد توجه است:
«به طور قطع تاکنون هیچ ملتی بر آرمان خاصی وحدت کلمه پیدا نکرد مگر اینکه نیرو گرفت و همبستگی آنان قدرت یافت … (و به این قدرت) هیچ ملتی نرسید مگر اینکه خداوند نابسامانیها را از آنان برداشت و بلای ذلت را از آنان دفع نمود و آنان را به معالم و نشانه های دین راهنمائی کرد» [1].
یک اصل کلی در رابطه با شکست انقلاب
امام در بخش دیگرسخن خود رمز شکست انقلاب را چنین تشخیص می دهد:
«و اجتنبوا کل امر کسر فقرتهم و اوهن منتهم من تضاغن القلوب و تشاحن الصدور و تدابر النفوس و تخاذل الایدی»:
«اجتناب کنید از هر چیزی که ستون ققرات ملتهای گذشته را شکست و نیروی آنان را سست نمود و آن عبارتست از کینه ورزی دلها و پشت کردن به یکدیگر و یاری نرساندن به هم».
در این بخش امام ابتدا به ضابطه ی کلی شکست انقلاب اشاره می کند و می فرماید که اجتناب از آنچه که ستون فقرات یک ملت و یک جامعه ی انقلابی را خرد می کند برای تداوم انقلاب ضروری است و سپس توضیح می دهد که:
شکننده ی ستون فقرات یک جامعه انقلابی عبارتست از «کینه ورزی دلها، پشت کردن به یکدیگر و همیاری ننمودن».
بنابراین امام «اختلاف و کینه ورزی گروهها و عدم همیاری» را به عنوان یک اصل کلی بر اساس تجربهی تاریخی خویش مانع از تداوم انقلاب و عامل شکست آن در شرائط مشابه تاریخی می داند.
در موارد دیگری از نهج البلاغه نیز این اصل کلی مورد توجه است: