سوء ظن در آموزه های اسلامی
از مهمترین مباحث مورد توجه در متون اسلامی موضوع گناه شناسی است، این مسأله اساسی اگر مورد توجه و دقت قرار نگیرد افراد را در موقعیتهای هولناک شقاوت و گمراهی قرار میدهد. از خطرناک ترین گناهان کبیره گناه «سوء ظن» است که در دین اسلام به شدت از آن نهی شده است.
مفهوم شناسی سوء ظن
هرچند بعضی از پژوهشگران معنای سوء ظن را بر بدگمانی، خیال شر و حدس بد حمل کردهاند ولی ازآنجا که هر سوء ظنی را نمیتوان مذموم و بد به حساب آورد، به نظر میرسد تعریف درست «سوء ظن» را باید این چنین بیان کرد:
«حمل نمودن برداشتهای ذهنی خود نسبت به رفتارهای دیگران بر وجه ناپسند البته با این قید که وجه پسندیدهای وجود داشته باشد».[1]
شهید ثانی در تبین معنای سوء ظن مینویسد:
«منظور از بدگمانی حرام آن است که گمان بد را به قلب راه دهی و بدون یقین آنها را حمل بر بدی نمایی.» [2]
انواع سوء ظن در آموزه های اسلامی
در فرهنگ اخلاق اسلامی سوء ظن به دو شکل ممدوح و مذموم دیده می شود.
سوءظن ممدوح
برخلاف تصور کسانی که سوء ظن را به طور کامل زشت و ناپسند میپندارند در فرهنگ اسلامی گاهی این مسأله بسیار پسندیده و ارزشمند است که به دو نمونه از آن اشاره می شود:
الف.سوء ظن به نفس
ازجمله کاربردیترین مسائلی که در اخلاق عملی مورد تأکید است و عاملی در رسیدن به سعادت و خوشبختی به حساب میآید غافل نشدن از نفس و سوء ظن داشتن به تمایلات نفسانی است. افرادی که خود را از کید و خطرات نفس در امان میبینند نمیتوانند آنچنان که شایسته است به مقامات عالی انسانی و اخلاقی دست یابند. از این رو حضرت یوسف (علیه السلام) در خصوص خطر اجتناب ناپذیر نفس میفرماید:
« وَمَا أُبَرِّىءُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ »
و من نفس خود را تبرئه نمى كنم، چرا كه نفس قطعاً به بدى امر مىكند.[ يوسف/53]
در حدیثی از امام علی (علیه السلام) نیز نقل شده است:
« وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُصْبِحُ وَ لَا يُمْسِي إِلَّا وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَه »
بندگان خدا، بدانيد كه مؤمن شب را به روز و روز را به شب نمى برد مگر آنكه به نفس خود بد گمان است. [3]
پندی از نهج البلاغه: احترام معلم
لا تَجعَلَنّ ذَرَبَ لسانِكَ عَلى مَن أنطَقكَ و بلاغَةََ قولِكَ عَلى مَن سَدّدكَ
تيزى و برندگى زبانت را علیه كسى كه تو را گویا ساخته است قرار مده، و رسايى گفتار و قدرت بيان خود را بر ضد كسى كه به تو قدرت گفتار آموخته است بكار مبر. (حکمت 411)
شرح حدیث:
امام عليه السلام همواره در مورد احترام معلم و آموزگار سفارش مي فرمود و ديگران را به ارزش و اهميت احترام نمودن به آموزگاران متوجه مي ساخت. تا جایى كه خود با آن درياى علم و دانش كه داشت، هميشه مى فرمود: «كسيكه به من يك كلمه بياموزد تا پايان عمر غلام و بنده او خواهم بود».
امام عليه السلام نيز در اين كلام عميق و پر معنى در همين باره سخن گفته و ديگران را به احترام نمودن به معلم و آموزگار متوجه ساخته و ترغيب و سفارش فرموده است. ما نيز بايد از پيشواى راستين خود بياموزيم. يعنى هرگز نبايد تيزى و برندگى زبان خود را بسوى پدر و مادر يا خواهر و برادر بزرگتر يا هر كسى كه در راه به سخن آمدن ما زحمت كشيده است بگيريم. و همچنين هيچگاه نبايد رسايى كلام و قدرت بيانى را كه از معلم و يا شخصى ديگرى آموخته ايم بر ضد خود او بكار بريم. زيرا چنين كارى ناسپاسى است و در اسلام ناسپاسى زشت و ناپسند شمرده مى شود.
السلام علیک یا زین العابدین
ای نور چشم حضرت آقای کربلا
بعد از حسین دلبر دیوانگان توی
این افتخار ماست که فامیل تان شدیم
پس شاهزاده ی همه ایرانیان تویی
دلداه ایم و منتظر دلبری تان
یک روز هم بیا وطن مادری تان
السلام علیک یا بقیة الله الاعظم روحي و ارواحنا لتراب مقدمه فداه
امام علی (علیه السلام):
«وَبِمَهْدِیِّنا تَنْقَطِعُ الحُجَجُ، فَهُوَ خاتَمُ الأئِمَّةِ وَمُنْقِذُ الأمَّةِ وَمُنْتَهَی النُّورِ وَغامِضُ السِّرِّ.»
«با مهدیِ ما حجّتها گسسته میشود؛ او پایانبخش سلسلۀ امامان، نجاتبخش امّت و اوج نور است و رازی پیچیده دارد.»
With Our Mahdī (’s appearance), all proofs would be broken; for he is the last Imam, the savior of the ‘Ummah, and the highest point of light, and has a recondite secret
بحار الأنوار، ج 77، ص۳۰۰