به دیدارت آمدم شاید به نفع اسلام باشد
پس از اتمام «اولین جلسه مؤتمر اسلامی» ملک حسین برای این که جایی در دل مسلمانان باز کند از مهمانان دعوت نمود تا با او دیدار کنند.
اعضای مؤتمر اسلامی نیز برای ملاقات با «ملک حسین » پادشاه اردن به آنجا رفتند. نواب در این ملاقات به او گفت: «تو از سلاله پیغمبری،
بنابراین پسر عموی من هستی، من تا کنون با هیچ یک از سلاطین ملاقات نکردهام، حالا نیز متأسفم که چرا ناچار شدم با تو ملاقات کنم. به قرآن
کریم استخاره کردم و استخاره خوب آمد، بنابراین به دیدارت آمدم تا شاید به نفع اسلام باشد. پسر عموی عزیزم، خودت و ملتت را خوب نگهداری
کن. باید اسلام به مرحله مجد و عظمت ایام جدّ بزرگوار ما محمد (صلی الله علیه و آله) برسه، تو نباید از احدی بترسی. باید برای نجات فلسطین
کوشش کنی. ای پسرعمو، اگر شده که روی پشت بامهای خانههای مردم خودتـان گنـدم بکارید بهـتر از ایـن اسـت که دسـت گـدایی و احتیاج
به سمـت دشــمنان اسلام و مسلمان ها، دراز کنی … آن کسی که در مقابل تو به تو اندرز میگوید، دوستت میدارد و آنکه این جا تملق تو را
میگوید، در پشت سر به تو کینه میورزد، باید دوستان راستگویی داشته باشی که حق را حق و باطل را در چشم تو باطل جلوه دهند.»
[ به یاری خداوند توانا ، به کوشش علی اکبری، نشر یا زهرا –سلام لله علیها- ، چاپ سوم ،1393 ، ص75 خاطراتی از نواب و فداییان اسلام ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی]
معـلق بـازی!
آیت الله بهاء الدینی می فرمایند : اگر می خواهید بدانید نماز شما مورد قبول است یا نه، از این جا تجربه کنید؛ اگر دیدید نماز شما جلو دروغ و
فساد و منکرات را می گیرد، بدانید نماز شما مورد قبول است. کار نماز این است.همان طور که آتش می سوزاند و آب خاموش می کند،نماز هم
انسان را از منکرات نجات می دهد. در کلمات حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده است که: « مَثَلُ الصَّلاه مَثَلُ الحُمّه عَلی باب الرَّجُل:
مَثل نماز، مَثل حمام در خانه است.» انسانی که پنج مرتبه در شبانه روز حمام می رود، آیا دیگر بدن او آلوده است؟ این نماز را هم اگر کسی آن
گونه که باید، انجام دهد، روحش را از کثافات و معصیت ها تطهیر میکند. اگر دیدید از معاصی پاک شدید؛ دروغ نمی گویید، خیانت نمیکنـید،
کلـک و حقـه بـازی را کنـار گذاشتـید، بدانیـد نمـاز خوانده اید. وگرنه بدانید معلق بازی کرده اید، نماز نخوانده اید.»
[ نسخه های شفا بخش، چاپ بیست و یکم، 1392، ص 46 و 47، روایت از نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص 317 ]
به این علت او را برشما ترجیح می دادم!
عالمی به یکی از شاگردانش خیلی احترام می گذاشت و او را بر دیگران ترجیح می داد، او را ملامت نمودند، آن عالم نیز به هریک از شاگردانش پرنده ای داد و گفت: این پرنده ها را
در جایی که احدی نبیند ذبح کنید. فردا همه شاگردان پرنده ها را ذبح کرده آوردند ولی آن شاگرد پرنده را سر نبریده بود. استاد از او علت را پرسید و شاگرد گفت: شما فرمودید
جائی بروید که هیچ کس شما را نبیند، هرجا رفتم دیدم خدای متعال مرا می بیند. استاد به او احسنت گفت و روبه شاگردان دیگر کرد و گفت به این علت او را برشما ترجیح می
دادم. زیرا در همه جا خداوند را ناظر و شاهد اعمال خود می داند وَ هُوَ مَعَکُم اَینَ ما کُنتُم و خداوند با شماست هر کجا که باشید.
[ از سخنان آیت الله مجتهدی ، برگرفته از کتاب آداب الطلاب ، جلد اول ، انتشارات لاهوت ، 1393 ،ص 152 ]
با ترک محرمات و انجام واجبات!
یک شب آیت الله حق شناس (ره) در سال های جوانی آقاشیخ مرتضی زاهد را در خواب می بیند. ایشان با چند نفر به همراه آقا از بازار به
مسجد جمعه وارد می شوند، و همچنان پیش می روند تا به حوض بزرگ صحن مسجد می رسند که در این هنگام می بیند آقاشیخ مرتضی
زاهد از روی حوض مسجد رد می شود و به آن سوی حوض می رود. و او (آیت الله حق شناس) حوض را دور می زند و به کنار ایشان می رود و
می پرسد: آقا شما چگونه به این مقامات رسیده اید؟ شیخ مرتضی زاهد جواب میدهند: «با ترک محرمات و انجام واجبات» آیت الله حق
شناس(ره) از این خواب خوشش می آید و تصمیم می گیرد تا با این خواب آقا شیخ مرتضی را امتحان کند. با این نیت به نزد ایشان می رود تا
در بیداری نیز جواب آقا شیخ مرتضی را از زبان او بشنود. آقا شیخ مرتضی زاهد دوباره در بیداری نیز به او می گوید: «با ترک محرمات و انجام
واجبات».
[ رستگاران ،علی قاسمی ، نشر هنارس، چاپ دوم ،1392،ص 29 ]
همه خير در سه چيز!
أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع) قَالَ : جُمِعَ الْخَيْرُ كُلُّهُ فِي ثَلَاثِ خِصَالٍ النَّظَرِ وَ السُّكُوتِ وَ الْكَلَامِ فَكُلُّ نَظَرٍ لَيْسَ فِيهِ اعْتِبَارٌ فَهُوَ سَهْوٌ وَ كُلُّ سُكُوتٍ لَيْسَ فِيهِ فِكْرَةٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَ كُلُّ كَلَامٍ لَيْسَ فِيهِ ذِكْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ فَطُوبَى لِمَنْ كَانَ نَظَرُهُ عَبَراً وَ سُكُوتُهُ فِكْراً وَ كَلَامُهُ ذِكْراً وَ بَكَى عَلَى خَطِيئَتِهِ وَ أَمِنَ النَّاسُ شَرَّهُ. ( امالی ، ص 80 ) امير المؤمنين علی علیه السلام فرمود: همه خير در سه چيز فراهم آمده است: یکی، نظر(نگاه کردن) ؛ دوم، سکوت؛ سوم،کلام (سخن گفتن ) . اگر این سه رفتارِ متعارفِ اسلامی آنچنان که شایسته است، انجام بگیرد، همه خیرات مستقیم و غیر مستقم، در این ها جمع است. (حضرت ) فرمود: هر نظری، هر نگریستنی که در آن، عبرت گرفتن نباشد، این عبرت ( نظر و نگاه کردن ) سهو است یعنی کاریست که مثل عمل خطا،عمل اشتباه و سهو فایده ای ندارد. یکی دیگر از رفتارهای متعارف سکوت است ، انسان یک جاهایی ساکت است این سکوت می تواند همراه تفکر باشد. هر سکوتی که در آن فکری نیست، این غفلت است. … و هر کلامی را كه در آن یاد خدا نیست ، بيهوده است. بعضی ها حرف میزنند، هیچ ثمری از این حرف عائد نمی شود. همین طور لفّاظی (می کنند) بدون اینکه کسی از این کلام استفاده ای بکند.این، می شود لغو. آن وقت انسانی که این سه خصوصیت را دارد،(یعنی) وقتی ساکتیم، فکر کنیم، وقتی حرف می زنیم تذکر در آن باشد،وقتی نگاه می کنیم با سنجش باشد؛آنوقت (نتیجه این نوع رفتار این است که) خطاهای خودمان را پیدا می کنیم…. وقتی فهمیدیم،آن وقت عظمت کار را مشاهده می کنیم. (و) اگر اهلِ دل باشیم، بر خطاهای خودمان گریه می کنیم.
[ شرح حدیث از امام خامنه ای مدظله العالی در مقدمه درس خارج ، 28/02/93 ]