مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها ساوه

  • صفحه اصلی 
  • تماس با ما 
  • ثبت نام 
  • ورود 

با عملت حرف بزن!

02 اردیبهشت 1396 توسط رضوانی

 

 

 

 با خدا حرف بزن. گرچه امیدوارم با خدا و خوبان با لب حرف نزنی و با عملت حرف بزنی. دست محبّت بر سر یتیم بکش و با این کارت به خدا و خوبان بگو من هم یتیمم، شما هم دست محبّتی بر سر من بکشید. به فقیر چیزی بده و با این عملت به خدا و خوبان بگو من هم فقیرم، شما هم به من بدهید. عیب اشخاص را بپوشان و ستر کن و با این کارت به خدا و خوبان بگو من هم عیوبی دارم، شما هم عیوب مرا بپوشانید و ستر کنید.

[ حاج اسماعیل دولابی، مصباح الهد

 نظر دهید »

تو خود وصی خویش باش!

02 اردیبهشت 1396 توسط رضوانی

 

 

 آقا امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند : « ای فرزندِ آدم! تو خود وصی خویش باش، و پیش از مرگ از مال و دارایی‌ات بده آنچه را که می‌خواهی پس از مُردنِ تو بدهند.» آنچه موجب رشد انسان می شود بخششی است که انسان با دست خودش ببخشد. اگر پس از مرگ دیگران برای او بدهند، که او رشدی نمی‌کند. البته بی‌شک خیرات و مبرات به او می‌رسد، ولی این کجا و آن کجا؟! پسری عاقل و متدین به پدرش دائم می‌گفت: پدرجان، بعضی از این اموال را در راه خدا خرج کن. آن پدر مرتب بهانه می‌آورد. تا این‌که شبی در کوچه‌ای می‌خواستند بروند. هوا تاریک بود. پسر چراغ فانوس را پشت سر نگه می‌داشت. پدرش گفت: بابا نور باید جلوی آدم باشد تا راه روشن شود. پشت سر که خیلی فایده ندارد. پسرش گفت: اتفاقاً بابا من هم همین را می‌گفتم. نور را باید جلو جلو فرستاد، قبل از مرگ باید خیرات کرد.

[ مسعود عالی، احتضار تا عالم قبر، صص124 و 125 ]

 نظر دهید »

دو مؤمن بهشتی

02 اردیبهشت 1396 توسط رضوانی

 

 

عَنِ الصادِقِ جَعفَرِبنِ محمدٍ عَلَيهِما السَّلامُ قالَ: اِذا كانَ يَومُ الْقِيامَةِ وَقَفَ عَبْدانِ مُؤْمِنانِ لِلْحِسابِ كِلاهُما مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ فَقيرٌ فِى الدُّنيا وَ غَنِىٌّ فِى الدُّنْيا ؛ فَيَقُولُ الْفَقيرُ، يا رَبِّ عَلى ما اَوْقَفُ؟ فَوَ عَزَّتِكَ اِنَّكَ لَتَعْلَمُ اَنَّكَ لَمْ تُوَلِّنى وَلايَةً فَاَعْدِلَ فيها اَوْ أَجُور وَ لَمْ تَرْزُقَنى مالاً فَأَدّى مِنْهُ حَقّاً اَوْ أَمْنَعُ وَلا كانَ رِزْقى يأتينى مِنْها اِلاّ كِفافاً عَلى ما عَلِمْتَ وَ قَدَّرْتَ لى فَيَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلالَهُ: صَدَقَ عَبْدى فَخَلُّوا عنْهُ يَدْخِلُ الْجَنَّةَ وَ يَبْقَى الآخِرَ حَتّى يَسيلَ مِنْهُ الْعَرَقَ ما لَوْ شَرَبَهُ اَرْبَعُونَ بَعيراً لَكَفاها، ثُمَّ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ فیقول لَه الفَقیر: ما حَبَسَک؟ فَيَقُولُ: طُولُ الْحِسابِ ما زالَ الشَّىْ ءُ يَجيئُنى بَعْدَ الشَّىْ ءِ يَغْفِرُلى ثُمَّ اُسْأَلُ عَنْ شَى ءٍ آخَرَ حَتّى تَغَمَّدَنِىَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْهُ بِرَحْمَةٍ وَالْحَقَنى بِالتَّائِبينَ… بحارالانوار، ج 72،ص 36.

 حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: وقتی روز قیامت فرا رسد، دو نفر مؤمن بهشتی می ایستند برای حساب در برابر پروردگار، یکی از این دو در دنیا با فقرگذرانده و دیگری غنی است که هر دو هم (مؤمن) و اهل بهشت هستند. فقیر می گوید: خوب، چرا پروردگار مرا در این جا نگه داشته ؟! می گوید پروردگارا در دنیا نه به من یک مقام و ریاستی (دادی) که بتوانم در آنجا عدل یا جور کنم. داشتم زندگی خودم را می کردم. مالی هم که به من ندادی تا این بحث پیش بیاید که من حقِ مالی را ادا کردم یا ادا نکردم. چیزی نداشتیم! زندگی روز مرّه ای را داشتیم که خوردیم و گذراندیم. خودت می‌دانی ، زندگی من زندگی کفاف بوده همان طور که خودت مقدّر کرده بودی؛ (پس فقیر آن کسی نیست که به قدر کفاف هم نداشته باشد.) پروردگار می فرماید راست می گوید بنده من. بگذارید برود بهشت. بعد نوبت غنی (و ثروتمند) می رسد. اینقدر می ایستد برای حساب، که عرق از سر تا پای او جاری می شود (که هرگاه چهل شتر از آن بنوشند آنها را بس است – این برای مبالغه و بیان کثرت هست .) بعد از مدت طولانی او را وارد بهشت می کنند. آن برادر فقیر می گوید چرا اینقدر تاخیر کردی؟! می‌گوید بخاطر طولانی شدن حساب رسی. همین طور یکی پس از دیگری سئوالات مطرح می شد. فلان مال را از کجا آوردی؟ باید جواب بدم. کجا خرج کردی؟باید جواب بدم این مقام و موقعیت را از کجا پیدا کردی؟ باید جواب بدم . چه جوری عمل کردی؟ باید جواب بدم. همین طور یکی یکی از من سئوال کردند . بعد خدای متعال بر من رحمت آورد و مرا آمرزید. و به توبه کاران ملحقم فرمود. دنبال مال دنیا می دویم، دنبال مقام می دویم، دنبال عضویت فلان مجموعه خودمان را می کُشیم، برای چی؟! برای این که حساب خودمان را در آنجا سنگین تر کنیم !!!.

[ شرح حدیث از امام خامنه ای در مقدمه درس خارج ، برداشت از سایت leader.ir ]

 

 1 نظر

چه شده که آیات الهی در ما اثر ندارد؟!

02 اردیبهشت 1396 توسط رضوانی

 

 

ای عزیز! اگر به هر یک از ما یک طفل ده ساله (ای) اطلاع د هد که خانه ات آتش گرفت یا پسرت در آب افتاد و الان غرق می شود، آیا اگر اشتغال به هر کار مهمی داشته باشیم، دست از آن برداشته، در تعقیب این اخبار هولناک سراسیمه می دویم یا آن که با اطمینانِ نفس نشسته اعتنا نمی کنیم؟ اکنون چه شده است، تمام آیات و اخبار و برهان و عیان به قدر خبر یک بچه ده ساله در ما تاثیر نکرده، اگر تاثیر کرده بود، راحتی را از ما سلب نموده بود. آیا این کوری باطن … را باید به چه نحو معالجه کرد؟ آیا این مرض قلبی محتاج به علاج و طبیب (نیست)؟

(امام خمینی -ره ، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 286)

 نظر دهید »

مراحل سه گانه تربیت کودک

02 اردیبهشت 1396 توسط رضوانی

 

از پیامبر (ص) روایت است که فرمود: فرزند هفت سال سرور، هفت سال فرمانبردار و هفت سال وزیر است. (مکارم الاخلاق، ص 222) این بدان معناست که انسان درهر سنی نوعی واکنش نشان تربیت امری فرآیندی است و در تمام مدت عمر اتفاق می‌افتد؛ اما هر چیزی دارای بهترین زمان است و بهترین زمان تربیت، دوران کودکی و نوجوانی است. دراین دوره کودک همانند خشت خام است که هر نقشی را به خود می‌گیرد. از این رو سفارش بسیاری برای تادیب کودکان دراین دوره بیان شده است. امیرمومنان علی(ع) به امام حسن(ع) سفارش می‌کند که این زمان بهترین زمان تربیت و تادیب کودکان است؛ چنان که شیوه و سیره تربیت آن حضرت(ع) این بوده که در کودکی اقدام به تربیت و تادیب فرزندانش کرده است.
آن حضرت در وصیت به فرزندش امام حسن(ع) می‌فرماید:
دل جوان، مانند زمین کشت نشده است، آنچه در آن افکنده شود، می‌پذیرد. از این رو، پیش از آنکه دلت سخت گردد و عقلت سرگرم شود، به تربیت تو همت گماشتم. (نهج البلاغه، نامه 31).

از پـیامبر(ص) روایت است که تربیت پیش از تولد آغاز می‌شود:
ادبو الولادکم فی بطون امهاتهم قیل: وکیف ذلک یا رسول الله؟فقال: باطعامهم الحلال؛
فرزندانتان را در رحم مادرانشان تربیت کنید. سوال شد: این چگونه است، ای رسول خدا؟ فرمودند:
با خوراندن غذای حلال به مادرش. (جنگ مهدوی، ص 132).
آن حضرت(ص) همچنین فرمان می‌دهد که:
من ولد له مولود فیلوداً فی ادنه الیمنی باذان الصلاه ولیقم فی الیسری فانها عصمه من الشیطان الرجیم؛
به هر کس فرزندی داده شود، باید درگوش راست او اذان و درگوش چپ او اقامه بگوید؛ چرا که مایه ایمنی از شیطان رانده شده است. (کافی، ج6، ص 42، ح 6).

بنابراین نباید گذاشت شخصیت کودک شکل گیرد و آن گاه اقدام به تربیت وتادیب کرد.این سادگی است که کودک را رها کنیم تا به حال خودش باشد و آن گاه پس از شکل گیری شخصیت اقدام به تربیت و تادیب کنیم. برخی از مردم حتی مومنان، دختران خردسال را با وضعی نامناسب به اجتماعات می‌برند و لباس‌های نامناسب به می‌دهد. اگر درکودکی مسلط است و با طنازی و شیرین زبانی خود بر شما حکومت می‌کند. در هفت سال دوم موجودی فرمانبردار است. دراین دوره است که می‌بایست آموزش‌های تربیتی دقیق ببیند؛ چون جامعه پذیری و رفتارهای اجتماعی را از طریق تقلید و پیروی از شما در این دوره یاد می‌گیرد پس باید دراین دوره به او آموزش‌های دقیق داد تا در دوره وزارت در کنار شما همان رفتارهای مناسب و هنجاری را در پیش گیرد.
امام صادق(ع) درباره شیوه تربیتی که خودشان بر آن عمل می‌کردند و سیره خاندان ایشان بود، می‌فرماید:
انا نامرصبیاننا بالصلاه و الصیام ما اطاقوا اذاکانوا ابناء سبع سنین؛
ما هنگامی که کودکانمان هفت ساله می‌شوند به اندازه ای که طاقت دارند آنان را به انجام نماز و روزه فرمان می‌دهیم.

این بدان معناست که تربیت کودک و تادیب آنان نسبت به هنجارهای دینی و اجتماعی و آداب قومی و مذهبی می‌بایست از همان آغاز با توجه به توان و قدرت آنها شروع شود و این گونه نباشد که آنان را تا زمان بلوغ کامل رها کرده و سپس یک شبه از آدم بالغ بخواهیم همه این تکالیفی که تا دیروز ترک کرده بود، انجام دهد و به چیزی که عادت نداشته عمل کند و پایبند آن باشد.
امام سجاد(ع) بر این باور است که تربیت کودک بسیار سخت و دشوار است. از این رو تنها با یاری خداوند است که می‌توان تربیت هنجاری را انجام داد. آن حضرت(ع) می‌فرماید:
اللهم.. اعنی علی تربیتهم و تادیبهم و برهم؛
خدایا مرا بر تربیت، ادب آموزی و نیکی کردن به فرزندانم یاری فرما. (صحیفه سجادیه، دعای 52)

همه تلاش والدین و اولیای مربیان باید بر این قرار باشد که کودک را در دوره کودکی و نوجوانی به خوبی تربیت کنند. پیامبر(ص) می‌فرماید:
اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم یغفرلکم؛
فرزندان خود را گرامی بدارید و خوب تربیتشان کنید تا گناهان شما آمرزیده شود. (مکارم الاخلاق، ص222)

دوری از خشونت در تربیت
برای تربیت نیاز نیست که از روش‌های خشونت بار استفاده کرد زیرا این روش همواره نتیجه عکس می‌دهد، بلکه باید با روش محبت و تکریم و احترام به آنان، در تربیت و تادیب آن کوشید. پیامبر(ص) دراین باره می‌فرماید:
لاتضربه واهجره ولاتطل؛ کودک را نزن،
بلکه با او قهرکن، ولی نه به مدت طولانی. (عده الداعی، ص97)

امیرمومنان نیز دراین باره می‌فرماید:
لاادب مع غضب؛
با خشم، تربیت ممکن نیست. (غررالحکم، حدیث 92501)

پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) این شیوه آموزش را در پیش گرفته بودند. در روایت است که پیامبر هر روز صبح بر سر فرزندان و نوادگانشان دست نوازش می‌کشیدند. (بحارالانوار، ج410، ص99، ح 57)
ایشان دیگران را نیز سفارش می‌کرد که این شیوه را برای تربیت کودکان خود درپیش گیرند:
احبوا الصبیان وارحموهم و اذا وعدتموهم شیئا ففوا لهم فانهم لایدرون الاانکم ترزقونهم؛
کودکان را دوست بدارید و به آنان مهربانی کنید و هرگاه به آنها وعده دادید وفا کنید؛ زیرا آنها شما را روزی دهنده خود می‌دانند. (کافی، ج6، ص94، حدیث3)

اگر قرار است چیزی را به کودکان آموزش دهیم، بهترین آنها اموری است که رسول اکرم(ص) می‌فرماید: ایشان در این باره می‌گوید:
ادبوا اولادکم علی ثلاث خصال: حب نبیکم و حب اهل بیته و قراءه القرآن؛
فرزندان خود را به کسب سه خصلت تربیت کنید: دوستی پیامبرتان و دوستی خاندانش و قرائت قرآن. (غررالحکم، حدیث 8844 و نیز کنزالعمال، ج16، ص654، حدیث 90454)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 95
  • 96
  • 97
  • ...
  • 98
  • ...
  • 99
  • 100
  • 101
  • ...
  • 102
  • ...
  • 103
  • 104
  • 105
  • ...
  • 121

اوقات شرعی

موضوعات

  • متفرقه
  • آموزش
    • علوم قرآن و حدیث
    • نمونه سوال کلیه دروس
    • مهارتهای زندگی
  • یاد امام و شهدا
  • اهل بیت (علیهم‌السلام)
    • حدیث و سخنان
    • زندگینامه و تاریخ
    • فضائل و مناقب
    • ولادت / شهادت
  • احکام عملی
  • طلاب
    • دل نوشته های طلاب
  • در محضر بزرگان
  • اخبار و اطلاعیه های مدرسه
  • فناوری اطلاعات و رایانه
  • نکات جالب
  • دعا و مناجات
  • پادکست
  • اخلاق
    • رذایل اخلاقی
    • فضایل اخلاقی
  • عکس نوشته
  • پزشکی
  • اشپزی
  • شبهات
  • احکام
  • سیاسی
  • داستان
  • اعمال روز
  • گفتار خنده دار

صفحه ها

  • درباره حوزه ساوه
  • سیستم آزمون سایت
  • ساوه شناسی
  • نویسندگان وبلاگ

جستجو

خبرنامه

آمار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس