مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها ساوه

  • صفحه اصلی 
  • تماس با ما 
  • ثبت نام 
  • ورود 

تأثیر مناجات خالصانه!

10 فروردین 1396 توسط رضوانی

 

به دلیل مبارزه با رژیم پهلوی سر از زندان قصر تهران درآورد. با شکنجه نتوانستند چیزی از زبانش بکشند. با یک کمونیست هم سلولش کردند.

او هم فهمیده بود عبدالله حساس است. تا آب می آوردند یا غذا ، اول می خورد که عبدالله نتواند بخورد. نماز خواندن و قرآن خواندن عبدالله را

مسخره می کرد. شب جمعه بود. دلش بدجوری گرفته بود. شروع کرد به دعای کمیل خواندن. تا رسید به این جمله (…فَلَئِنْ صَیَّرْتَنی لِلْعُقُوباتِ

مَعَ اَعْدآئِکَ وَ جَمَعْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَهْلِ بَلاَّئِکَ وَ فَرَّقْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَحِبّاَّئِکَ وَ اَوْلیاَّئِکَ …) خدایا اگر در قیامت بین من و دوستانت جدایی اندازی

و بین من و دشمنانت جمع کنی، چه خواهد شد. نتوانست خودش را نگه دارد. افتاد به سجده. خیلی گریه کرد. سرش را که بلند کرد، دید هم

سلولیش سرش را گذاشته کف سلول و زار می زند.

[ برداشت از کتاب یادگاران 5 ( کتاب شهید عبدالله میثمی) انتشارات روایت فتح ، چاپ چهارم ، 1389 ،ص20 ]

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

موضوعات: متفرقه لینک ثابت

نظر از: اسماءالحسنی [عضو] 
  • اسماء الحسنی

سلام زیبا بود

1396/01/10 @ 10:24


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اوقات شرعی

موضوعات

  • متفرقه
  • آموزش
    • علوم قرآن و حدیث
    • نمونه سوال کلیه دروس
    • مهارتهای زندگی
  • یاد امام و شهدا
  • اهل بیت (علیهم‌السلام)
    • حدیث و سخنان
    • زندگینامه و تاریخ
    • فضائل و مناقب
    • ولادت / شهادت
  • احکام عملی
  • طلاب
    • دل نوشته های طلاب
  • در محضر بزرگان
  • اخبار و اطلاعیه های مدرسه
  • فناوری اطلاعات و رایانه
  • نکات جالب
  • دعا و مناجات
  • پادکست
  • اخلاق
    • رذایل اخلاقی
    • فضایل اخلاقی
  • عکس نوشته
  • پزشکی
  • اشپزی
  • شبهات
  • احکام
  • سیاسی
  • داستان
  • اعمال روز
  • گفتار خنده دار

صفحه ها

  • درباره حوزه ساوه
  • سیستم آزمون سایت
  • ساوه شناسی
  • نویسندگان وبلاگ

جستجو

خبرنامه

آمار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس