جلوگيري از دو دفعه قصاص
?مردي مرد ديگري را كشت ، برادر مقتول قاتل را نزد عمر برد، عمر به وي دستور داد قاتل را بكشد، برادر مقتول قاتل را به قدري زد كه يقين كرد او را كشته است.
اولياي قاتل او را برداشته به خانه بردند و چون رمقي در بدن داشت به معالجهاش پرداختند و پس از مدتي حالش خوب شد. برادر مقتول چون قاتل را ديد دوباره او را گرفت و گفت: تو قاتل برادر من هستي بايد تو را بكشم، مرد فرياد برآورد تو يك بار مرا كشتهاي و حقي بر من نداري.
مجددا نزاع را به نزد عمر بردند، عمر دستور داد قاتل را بكشند، ولي نزاع ادامه يافت تا اين كه به نزد حضرت امير عليهالسلام رفته و از او داوري خواستند. علي عليهالسلام به قاتل فرمود: شتاب مكن، و خود آن حضرت به نزد عمر رفت و به وي فرمود: حكمي كه درباره آنان گفتهاي صحيح نيست.
عمر گفت: پس حكمشان چيست؟
علي عليهالسلام: ابتدا قاتل شكنجههايي را كه برادر مقتول بر او وارد ساخته از او قصاص ميگيرد و آنگاه برادر مقتول ميتواند او را بكشد.برادر مقتول با خود فكري كرد كه در اين صورت جانش در معرض خطر است پس از كشتن او صرفنظر كرد.
و همين خبر را ابنشهر آشوب در مناقب با اندك اختلافي نقل كرده و در آخر آن ميگويد: عمر دست به دعا برداشت و گفت: سپاس خداي را، يا اباالحسن! شما خاندان رحمتيد، و آنگاه گفت: اگر علي نبود عمر هلاك ميشد.
[1] فروع كافي، ج 7، ص 360 مناقب، سروي، ج 1، ص 497.