خاطره از شهیده فهیمه سیاری
10 تیر 1399 توسط رضوانی
با چند نفر از دوستان زنجانب تصمیم گرفتیم به قم برویم و درس حوزه بخوانیم. پدر فهیمه آن سال راضی نشد، به همین خاطر فهیمه با ما نیامد. سال بعد پدرش را راضی کرد و به ما ملحق شد. پدر و مادر برایش خیلی مورداحترام بود. او این همه فضائل را از برکت تلاوت زیاد قرآن کریم داشت این روزها که یادش را مرور میکنم می فهمم که او باید شهید میشد چون انسان خود ساخته ای بود.
روایتی از پدرطلبه شهید فهیمه سیاری ?