خداحافظ ای ماه خوبی ها
بدرود ای بزرگ ترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا.
بدرود ای ماهی که تا تو بودی، امن و سلامت بود.
بدرود ای آنکه نه در مصاحبت تو کراهت بود و نه در معاشرتت ناپسندی.
بدرود که سرشار از برکات بر ما درآمدی و ما را از آلودگی های گناه شست وشو دادی.
بدرود که چه بدی ها با آمدنت از ما دور شد و چه خیرات که ما را نصیب آمد.
بدرود تو را و آن شب قدرت را که از هزار ماه بهتر است.
بدرود تو را و آن فضل و کرم تو را که اینک از آن محروم مانده ایم…
بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها…
سرزمین توبه، شهر الله اکبر، رمضان…
چه مشتاق بودم برای دیدار دوبارۀ تو! تو که کبوتر قلب مرا تا آشیان دعای سحر می بری و چه گرم می تراود این سحرگاه آخرین، شعر بی پایان اشک بر گونه های من تا دوباره باز آیی…
رمضان!
ماه محبوب خدا، به جای وداع باید به تو سلام کرد…
سلام ماه ضیافت، ماه عبادت، سرمۀ دلربای چشمان اسلام، غرر الایام..
سلام رمضان!..
سلام همنشین دلنشینم، من بودم و یک ماه تمام قمری، قُمری قلب شکستهام، گناهان کم شدهام…
سلام شهر صیام که هر شب من بودم و تو بودی و جشنوارۀ گل های کربلا «روضۀ ابا عبدالله (علیه السلام)»…. بهشت بی تکراری به نام افتتاح، ابو حمزه، مجیر، جوشن کبیر.. «مناجات با خدا»!!
سلام ماه عروج علی(علیه السلام)…
بگذار لحظۀ وداع هم همچون کودکی گریه کنم و خود را به زمین دلتنگی تو بکوبم..!
السّلامُ علیَکَ مِن مُجاوِر رقّت فیه القلوب، وَ قلّت فیهِ الذُنُوب…
السَلامُ علیَکَ مِن شَهر لا تُنافِسُهُ الایام…
السَلامُ علیکَ مِن مطلوبٌ قبلَ وَقتهِ، و مَحزونٌ علیه قَبلَ فوتهِ…
آمدیم از سفر دور و دراز رمضان/پی نبردیم به زیبایی راز رمضان / هرچه جان بود سپردیم به آواز خدا / هر چه دل بود شكستیم به ساز رمضان / سر به آیینه «الغوث» زدم در شب قدر/ آب شد زمزمه راز و نیاز رمضان / نكند چشم ببندم به سحرهای سلوك / نكند بسته شود دیده باز رمضان / شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع/ خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان…