مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها ساوه

  • صفحه اصلی 
  • تماس با ما 
  • ثبت نام 
  • ورود 

چرا در غذاى جان و روان خویش تعقل نمینمایند

17 فروردین 1396 توسط رضوانی

چرا در غذاى جان و روان خویش تعقل نمینمایند چرا مردم موقع غذا خوردن در شب چراغ روشن میکنند تا با چشم خود ببینند چه طعامى میخورند ولى در تغذیه روانى خود همت ندارند که چراغ عقل را با شعله علم روشن کنند تا از غذاى آلوده مصون بمانند

بی شک هیچ یک از ادیان اسمانی به مانند اسلام به ارزش علم و معرفت تاکید ننموده است. ایات و احادیث فراوانی در خصوص ارزش علم اموذی وجود دارد . کتاب وسیله بی بدیل برای انتقال معارف بشری است .

حتی علی رغم پیشرفت علوم و وجود لوح های فشرده جایگاه کتاب متزلزل نشده است . البته پر واضح است نزد پژوهشگران و دانشجویان و طلاب گرامی کاربرد اسان لوح های فشرده ستودنی است. اما ارتباط انسان و کتاب گویی ارتباطی عاطفی است و خواهان کنار نهادن ان نمیباشد . کتاب فرهنگ علم اموزی را برای کودکان ما بیش از هر وسیله ای زنده نگاه میدارد. خریدن کتابی کوچک اما غنی معارف فراوانی را به کودکان ما انتقال میدهد که بدیلی برای ان نمیتوان یافت. گوشه اتاق خود را با قفسه کتابی مزین میکنیم و تو گویی تاریخ و معارف اسمانی را به خانه خود راه میدهیم. بشر با مقوله نوشتار و کتاب هویت خود را زنده نگه داشت است. فرهنگ هر کشور با کتب ان در ارتباط است و کتاب بخش از فرهنگ هر کشور است. تلاش کنیم کودکان خود را با کتاب دوست کنیم .

کتاب اگر به معارف حقیقی ملبس باشد دوستی است که جز برکت به بار نمی اورد. دوستی که نه بدی میکند و خواست زیادی دارد تنها میخواهد که او را خوانده و سعادت خود را رقم زنیم. میزانی است برای محاسبه خود و دوستی برای امر به معروف و نهی از منکر. ارزش هر انسان به همان چیزی است که او را دوست دارد . ارزشمندترین انسان، دوستداران خداوند هستند و دوست داشتن خداوند به شناخت و معرفت به مقام خداوند است.

قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه‏ (الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج‏1، ص: 300). وَ أَکْثَرُ النَّاسِ قِیمَةً: أَکْثَرُهُمْ عِلْماً. وَ أَقَلُّ النَّاسِ قِیمَةً: أَقَلُّهُمْ عِلْماً. ( الأربعون حدیثا، ص: 55). کتاب دوستی است که در دوران تنهایی با ما است و در دوران کهولت سن نیز یار ما است. قران مجید عالمان را از غیر عالمان متمایز میکند و صریحا اعلام میکند : قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ اى رسول معظّم، بمردم بگو: آیا کسانى که عالمند با اشخاص غیر عالم یکسانند؟ هرگز چنین نیست. افراد عاقل و خردمند به این تفاوت اساسى توجّه دارند.

در ادامه به برخی از کمالات عالمان در احادیث اشاره خواهد شد : در علم و ادب بکوشید چه آنکه عالم، عزیز و گرانقدر است، اگر چه به خاندان بزرگى منتسب نباشد، اگر چه فقیر بى‏بضاعت باشد، و اگر چه جوان باشد. اطاعت از فرمان الهى و پرستش ذات اقدس او بر اثر علم است، خیر دنیا و آخرت در پرتو علم بدست مى‏آید، و شرّ دنیا و آخرت از جهل و نادانى دامنگیر انسان مى‏شود. شایسته مرد عاقل آنست که نظر صائب خردمندان را بر اندیشه خود بیفزاید و دانش خویش را بعلم دانشمندان پیوند دهد. خوشبخت و رستگار کسى است که علم و عملش، دوستى و دشمنیش، گرفتن و رها کردنش، سخن گفتن و سکوتش، رفتار و گفتارش تنها بر اساس رضاى الهى استوار باشد و بر خلاف امر پروردگار قدمى برندارد.

مردان عالم و درس خوانده دو قسمند: اول عالمى که بعلم خود عمل میکند، براى او نجات و رستگارى است،و دیگر عالمى که عملا از دانش خود پیروى نمینماید، او در هلاکت و بدبختى است. شدیدترین عذاب در قیامت براى عالمى است که بعلمش عمل ننموده و دانشش، او را بهره‏مند نکرده باشد. عقل که غریزه اختصاصى انسان و از سرمایه‏هاى طبیعى بشر است با علم‏آموزى و تجربه اندوزى افزایش مى‏یابد.

که تحصیل علم و دانش مایه تقویت و تأیید عقل آدمى است. مطالعه بسیار و پى‏گیر در مسائل علمى، باعث شکفتگى عقل و تقویت نیروى فکر و فهم است. هر آن علمى که مورد تأیید و امضاء عقل نباشد گمراهى و ضلالت است. هر کس از وقایع گذشتگان عبرت بگیرد بینا مى‏شود، کسى که بصیرت و بینائى پیدا کرد مى‏فهمد، و آن کس که فهمید عالم مى‏شود رسول اکرم (ص) مشاهده کرد که در مسجد، دو مجلس تشکیل شده است، یکى مجلس علم که در آن از معارف اسلامى بحث مى‏شود و دیگرى مجلس دعا که در آن خدا را میخوانند. رسول اکرم (ص) فرمود: این هر دو مجلس خوب و مورد علاقه من است. آن گروه دعا میکنند و این گروه درس میخوانند و درس میگویند، ولى گروه علمى برتر و بالاتر از گروه دعا هستند و من از طرف پروردگار براى تعلیم مردم، مبعوث شده‏ام. سپس رسول اکرم (ص) به گروه معلّمین و محصّلین پیوست و با آنان در مجلس علم نشست. علم گنجینه‏هاى کمال است و کلیدهاى آن گنجینه‏ها پرسش کردن است. بپرس آنچه ندانى که ذلّ پرسیدن دلیل راه تو باشد بعزّ دانائى‏ در خردسالى علم بیاموزید تا در بزرگسالى به برترى و سیادت نائل آئید. و نیز فرموده است: کسى که در کوچکى تحصیل علم نکند در بزرگى تقدّم اجتماعى نخواهد داشت.

على (ع) میفرمود: چرا مردم موقع غذا خوردن در شب چراغ روشن میکنند تا با چشم خود ببینند چه طعامى میخورند ولى در تغذیه روانى خود همت ندارند که چراغ عقل را با شعله علم روشن کنند تا از غذاى آلوده مصون بمانند و دچار عوارض نادانى و گناه در عقاید و اعمال خود نشوند(الحدیت-روایات تربیتى، ج‏2، ص: 17).

قال الحسن بن علىّ (ع) :تعجب میکنم از کسانى که در غذاى جسم خود فکر میکنند ولى در امور معنوى و غذاى جان خویش تعقل نمینمایند، شکم را از طعام مضرّ حفظ میکنند ولى باک ندارند که افکار پلیدى در روان آنها وارد شود

 نظر دهید »

با 15 روش بی حوصلگی را از خود دور کنیم

17 فروردین 1396 توسط رضوانی

 

برای مبارزه با این روحیه و کاهش یا از بین بردن آن باید با توجه به هر یک از عوامل تاثیرگذار، راه و روش مناسب و راه کار عملی خاصی را اتخاذ کرد عوامل مختلفی همچون، نداشتن هدف، نداشتن برنامه صحیح، ضعف و سستی اراده، داشتن افکار منفی و عدم توجه به توانایی‌ها و استعدادهای خویش، خودکم بینی و غیره در ایجاد کم حوصلگی نقش دارند. بنابراین برای مبارزه با این روحیه و کاهش یا از بین بردن آن باید با توجه به هر یک از عوامل تاثیرگذار، راه و روش مناسب و راه کار عملی خاصی را اتخاذ کرد، بدین منظور به نکات و مطالب زیر توجه کنید:

1 - قبل از هر چیز با توجه به توانایی‌ها و استعدادهای خویش هدفی معقول و قابل دسترسی و مطابق با شرایط و امکانات موجود برای خود ترسیم کنید.

2 - به منظور رسیدن به هدف مورد نظر از یک برنامه مدون و جدول زمان بندی شده‌ای استفاده کنید و خود را مقید به انجام آن کنید.

3 - اگر افکار منفی و احساس ضعف و خودکم بینی باعث کم حوصلگی شما شده است، با به خاطر آوردن توانایی‌ها و استعدادها و موفقیت‌های گذشته خویش و توجه به نقاط قوت زندگی، یاس و نا امیدی نسبت به آینده را به امیدواری و خوشبینی نسبت به آینده تبدیل کنید.

4 - یاد خدا و توجه و توکل به ذات مقدس لایزال الهی و طلب کمک و یاری از او نقش موثری در ایجاد آرامش و امید به آینده دارد، بنابراین یاد و توجه و توکل به خداوند را در انجام کارها فراموش نکنید.

5 - باید علل و عوامل ضعف اراده خویش را بشناسید. توجّه کنید ضعف اراده غالبا در عدم اعتماد به بینش و تفکر، عدم شناخت خویش، با ارزش تلقى نکردن خود، عدم امنیت روانى، عدم تدبیر عقلانى در تشخیص امور و تمیز دادن امور از هم، شکست‏هاى گذشته و عوامل باز دارنده رشد و قوت نفس مانند محرومیت، سرزنش و رنج‏هاى مستمر ریشه دارد. زدودن هر یک از این عوامل در پرتو سرمایه گزارى و برنامه ریزى ممکن است.

6 - باید باور کنید مانند دیگر انسان‏ها از توانمندى‏هاى بسیار برخوردارید. فراموش نکنید نقاط قوت انسان از نقاط ضعفش بیش‏تر است. تصمیم خوب در پرتو تکیه بر قوت‏ها، جبران ضعف‏ها و احساس توانمندى شکل مى‏گیرد.

7 - بکوشید براى هر رفتارى انگیزه‏اى قوى داشته باشید و به ویژه از آثار مثبت تصمیم‏گیرى‏ها و رفتارهاى خاص خویش به طور کامل آگاه شوید.

8 - در موقعیتى که به سرزنش و متهم شدن به ناتوانى و ناپختگى می‏انجامد، قرار نگیرید. براى تصمیم‏گیرى‏ها و اقدامات خویش امنیت روانى فراهم آورید تا بتوانید به آرامى در برابر دیگران یا همراه آنان ابراز وجود کنید و برجستگى فکرى و فعالیت به جا را از طریق تصمیم آشکار سازید.

9 - در برابر اراده پولادین انسان همه سختى‏ها آسان مى‏شود. به استقبال کارهاى به ظاهر دشوار بروید و به خود تلقین کنید مى‏توانید در این امور درست تصمیم بگیرید و افتخار موفقیت در انجام آن‏ها را به دست آورید.

10 - از خواب زیاد، پرخورى و دیگر اسباب تنبلى و سستى اراده بپرهیزید.

11 - تردید در تصمیم‏گیرى و تاخیر در عمل سبب از دست رفتن منافع معنوى و مادى فراوان مى‏شود و زیان‏هاى بسیار را به ارمغان مى‌آورد.

12 - تصمیمات به جا و پر ارزش گذشته‏ خود را به یاد ‌آورید و توجه کنید که چون گذشته براى انجام دادن کارهاى مهم آمادگى دارید.

13 - در تصمیم‏ها و فعالیت‏هاى اسوه ‏ها دقت کنید، در همسان‌سازى و الگوپذیرى جدى باشید تا جرات انجام کار یابید و توان تصمیم‏ گیرى و اجرا در شما تقویت شود.

14 - ورزش مستمر و منظم را که در تقویت اراده بسیار موثر است، فراموش نکنید. 15 - با تصمیم‏هاى آسان در کارهاى ساده، به تدریج خود باورى و توانمندى را در خویش پدید آورید و راه را براى تصمیم ‏گیرى در امور مشکل و پیچیده هموار سازید.

 نظر دهید »

به چه کسانی باید رای داد ؟ به چه کسانی نباید رای داد؟(بخش اول)

17 فروردین 1396 توسط رضوانی



به افراد ترسوو سازش کار نباید اعتماد کرد

یکی از ویژگی های مهم کارگزاران حکومت اسلامی داشتن روحیه شجاعت و ایستادگی در برابر دشمن است .امیر المومنین (ع) می فرمایند:

فرمان خدا را تنها کسی می تواند اجرا کند که نه سازشکار باشد ونه تسلیم و ذلیل (در مقالا دیگران) و نه پیروی از طمعها کند (نهج البلاغه حکمت 110)

در واقع باید گفت به افرادی که برنامه اصلی شان برای اداره کشور در مواجهه با دشمن چیزی غیر از ایستادگی در برابر دشمن باشد نباید اعتماد کرد.چرا که حکومت اسلامی برای دفع شر دشمنانی که با اصل اسلام انقلابی مشکل دارند راهی جز مایوس کردن دشمنان ندارند .تنها با مایوس شدن دشمن است که تا زمانی که مسلمانان دست از دین و آرمان و استقلالشان برندارند و کاملا ازدشمن تبعیت نکنند و وابسته به او نباشند او نیز از اسیب رساندن به مسلمانان دست بر نمی دارد:

ولن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم . هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد (تا به طور کامل تسلیم خواسته های آنها شوی و از آیین آنان پیروی کنی .بقره 120

 1 نظر

مادران قاتل

16 فروردین 1396 توسط رضوانی

 زن بودن با خود الزاماتی دارد.

زن بودن با خود معنایی دارد که نمی توان آنرا انکار کرد. یک زن همیشه یک مادر است حتی اگر فرزند نداشته باشد.

مهربانی ، علاقه ی به کودکان ، گذشت و صبر صفات دیگری است که یک زن را زن می کند ، هرچند این روزها به بهانه ی تجدد و به روز شدن ارزش سابقش را در همجنسان من از دست داده اما هنوز هم تصویری که از یک خانم در ذهن داریم ، همان چهره ی مهربان مادر گونه اش می باشد.

این یک موهبت بزرگ خداوند است که بر عهده ی ما زنان قرار داده شده ، این که ما جنس لطیف هستیم و اینکه وجودمان سر شار از عاطفه خلق شده ،نه تنها نشانه ی ضعف ما نیست بلکه نشانه ایست برای بزرگ ترین و موثرترین نقش جهان هستی که همان مادر بودن است. از عروسک بازیهای دوران کودکی مان ، علاقه و عشق مان به فرزند معلوم است تا وقتی بزرگ می شویم و شیرین ترین لحظه ی زندگی مان وقتی است که فرزندمان را در آغوش می گیریم.

نمی دانم چرا و چطور اما گاهی کارهای دنیا برعکس می شود. دلیلش این است که بیشتر صندلی های دانگاه را به دست آورده ایم ؟یا در بازار کار گوی سبقت را از آقایان ربوده ایم ؟ علتش تبلیغات غلط است یا گرفتاری ؟ فرقی نمی کند، مهم این است که گاهی برخلاف طبیعت مان شنا می کنیم. این روزها چیزهای عجیبی می بینیم ، زوج هایی که می گویند: می خواهیم دونفره باقی بمانیم چون بچه مزاحم است ! افرادی که مشکل مالی و غیره ندارند اما تنها یک فرزند می خواهند چون حوصله اش را ندارند و از همه بدتر مادرانی که فرزندان خود را می کشند! مگر می شود یک زن ، اسطوره ی مهر و عاطفه ،کسی که به پشتوانه ی احساس و عشقش ، خداوند امانتی چون یک انسان را در وجودش قرار می دهد تا او را رشد دهد و به دنیا بیاورد ، بتواند با دست خود این امانت را به قتل برساند؟ متاسفانه هر چند تلخ است اما می شود. اگر در اخبار بشنویم که مادری فرزند خود را به قتل رسانده است ، سریع عکس العمل نشان می دهیم و می گوییم چقدر بی رحم بوده اما غافلیم از اینکه سقط خودخواسته ی جنین ، همان قتل نفس است قتل تنها این نیست که کودک را با چاقو بکشیم یا با گاز خفه کنیم ، فرزندی که حق حیاط گرفته است و قبل از تولد ،این حق را از او می گیریم هم ،مقتول حساب می شود اما همه ی سقط ها چنین نیست.

سقط جنین به دو صورت اتفاق می افتد:

_ خواسته _ناخواسته نکلیف سقط های ناخواسته مشخص است . مادرانی که فرزندان خود را بخاطر بیماری یا سانحه از دست می دهند .اما سقط های خود خواسته خود به دو بخش تقسیم می شوند: زمانی که ادامه ی بارداری برای مادر ضرر داشته یا جنین معلولیت دارد ، طبق نظر پزشک این کار انجام می شود .اما صحبت ما بر سر سقط های خود خواسته ایست که بدون هیچ دلیل موجه توسط مادر یا همکاری مادر و پدر انجام می شود. این جمله خیلی دردناک است ، توسط مادر یا پدر و مادر ، فرزندی از بین می رود. اگر در اخبار بشنویم که مادری فرزند خود را به قتل رسانده است ، سریع عکس العمل نشان می دهیم و می گوییم چقدر بی رحم بوده اما غافلیم از اینکه سقط خودخواسته ی جنین ، همان قتل نفس است.

انهم قتل موجودی که اجازه ی حیاط از ما گرفته اما هنوز پا به دنیا نگذاشته ،او را از بین می بریم. نمی خواهم بحث های شرعی و قانونی انرا بیان کنم ، تنها می خواهم به تمام مادرانی که صاحب فرزند می شوند و اسم آنرا بارداری ناخواسته می گذارند ، یاد آوری کنم اگر فرزند دارند ،نگاهی به صورت معصوم او بیاندازند . به چشمها و ابروهایش ،به دست ها و پاهایش …. موهایش را نوازش کنند و لحظه ای تصور کنند اگر برای فرزندشان اتفاقی بیافتد چه احساسی خواهند داشت. آن برگه ی آزمایش که دنیا را بر سرشان خراب کردو جواب مثبت بارداری یعنی فرزند دیگری همینطور دوست داشتنی در راه است.

سقط جنین درست است که وقی انتظارش را نداری ، اضافه شدن یک عضو جدید به خانواده می تواند مشکل ساز باشد و ممکن است برنامه هایت را به هم بریزد اما هر مشکلی راه حلی دارد.ترس از رزق و روزی و مشکلات آینده یعنی ما به خداوند و وعده اش ایمان نداریم .

البته اگر به هیچ وجه در انتظار فرزند نیستیم، باید در پیشگیری دقت بیشتری داشته باشیم. سقط جنین یعنی کشتن پاره ای از وجودمان ….. البته در اینجا جنین هایی هم هستند که قربانی روابط نامشروع می شوند. نمی توان اسم قاتل آنها را پدر و مادرگذاشت. قربانیان خاموشی که بخاطر کسب لذت نامشروع دو فرد دیگر به قتل می رسند. ***

وقتی به دنیا آمد فکر اینکه روزی می خواستم او را به قتل برسانم آزارم می داد.هرگاه که به چهره ی زیبایش نگاه می کردم، تصویر آن مطب زیر زینی به یادم می امد که برای کشتن او به آنجا رفته بودم . نمی دانم چه شد .شاید گرمای وجودش را درونم احساس کردم.شاید صدایش را شنیدم که مرا مادر خطاب می کند. چه خوب شد که ترسیدم.ترسیدم و او را نگه داشتم. امروز که به من لبخند می زند باخود می گویم تمام تلاشم را خواهم کرد تا خوشبخت باشد .اوهم خدایی دارد.…

 نظر دهید »

تمسخر یا مزاح

16 فروردین 1396 توسط رضوانی

شاید برتر باشند! خدای متعال انسان را آفرید و ارزشی ویژه برای او قرار داد و او را اشرف مخلوقات عالم نامید.

این آفریده والا مقام برای خداوند ارزشی ویژه دارد و دوست ندارد کسی شأن انسانی وی را لکه‌دار سازد. از این روی به انسان‌ها طریقه برخورد صحیح داشتن با یکدیگر را آموزش داده و به آنان فرمان می‌دهد مبادا یکدیگر را به بهانه‌های ظاهری مسخره کنید که شما از کنه وجود یکدیگر بی‌اطلاع هستید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَكُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَكُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛ «اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، نباید قومى قوم دیگر را ریشخند كند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نباید زنانى زنانِ [دیگر] را [ریشخند كنند]، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و از یكدیگر عیب مگیرید، و به همدیگر لقب هاى زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان. و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند.»(حجرات/11) در الدر المنثور آمده است که این آیه درباره عده‌ای از بنی تمیم نازل شد که بلال، سلمان، عمار، خباب، صهیب، ابن فهیره و سالم مولای ابی حذیفه را مسخره می‌کردند.

انسان چهار سرمایه دارد که همه آن‌ها باید در دژهای این قانون قرار گیرد و محفوظ باشد: جان، مال، ناموس، آبرو و طبرسی در مجمع البیان می‌گوید: آیه درباره ثابت بن قیس بن شماس نازل شده که گوشش سنگین بود و هر وقت وارد مسجد می‌شد مردم به او راه می‌دادند تا نزدیک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برسد، و در آنجا بنشیند تا صدای آن جناب را بشنود. روزی گویا برای نماز صبح وارد مسجد شد و هنوز هوا تاریک بود، و مردم از نماز فارغ شده بودند، و هر کس در جای خود نشسته بود، او شروع کرد از سر و گردن مردم رد شدن، و می‌گفت راه بدهید راه بدهید، تا رسید به مردی. آن مرد گفت: تو مگر بیش از یک جا می‌خواهی؟ خوب همین جا بنشین. قیس در حالی که سخت ناراحت بود، همانجا پشت سر آن مرد نشست، وقتی هوا روشن شد پرسید : این کیست؟ گفت: من فلانیم. ثابت گفت آهان پسر فلان زنی! و نام مادرش را برد. و این رسم جاهلیت بود که مردم را با نام بردن از مادرشان سرزنش می‌کردند. آن مرد سرش را از خجالت پایین انداخت، و در اینجا بود که این آیه نازل شد. کلمه «سخریه» که مبدأ اشتقاق کلمه «یسخر» است، به معنای استهزاء می‌باشد.

استهزاء عبارت است از اینکه چیزی بگویی که با آن، کسی را حقیر و خوار بشماری، حال چه اینکه چنین چیزی را به زبان بگویی و یا به این منظور اشاره‌ای کنی، و یا عملاً تقلید طرف را درآوری، به طوری که بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و یا اشاره، و یا تقلید بخندند. مسخره کردن دیگران جمله «عَسى‏ أَنْ یَكُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ» حکمت نهی را بیان می‌کند و آنچه از سیاق استفاده می‌شود این است که می‌خواهد بفرماید: هیچ کسی را مسخره نکنید، چون ممکن است آن کس نزد خدا از شما بهتر باشد. در اینجا مخاطب مۆمنانند، اعم از مردان و زنان، قرآن به همه هشدار می‌دهد که از این عمل زشت بپرهیزند، چرا که سرچشمه استهزاء و سخریه همان حس خود برتربینی و کبر و غرور است که عامل بسیاری از جنگ‌های خونین در طول تاریخ بوده است. و این خود برتربینی بیش‌تر از ارزش‌های ظاهری و مادی سرچشمه می‌گیرد.

مثلا فلان کس خود را از دیگری ثروتمندتر، زیباتر، یا از قبیل‌های سرشناس‌تر می‌شمرد، و احیاناً این پندار که از نظر علم و عبادت و معنویات از فلان جمعیت برتر است او را وادار به سخریه می‌کند، در حالی که معیار ارزش در پیشگاه خداوند تقوا است، و این بستگی به پاکی قلب و نیت و تواضع و اخلاق و ادب دارد. هیچ کس نمی‌تواند بگوید: من در پیشگاه خدا از فلان کس برترم، و به همین دلیل تحقیر دیگران و خود را برتر شمردن یکی از بدترین کارها، و زشترین عیوب اخلاقی است که بازتاب آن در تمام زندگی انسان‌ها ممکن است آشکار شود. استهزاء عبارت است از اینکه چیزی بگویی که با آن، کسی را حقیر و خوار بشماری، حال چه اینکه چنین چیزی را به زبان بگویی و یا به این منظور اشاره‌ای کنی، و یا عملا تقلید طرف را درآوری، به طوری که بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و یا اشاره، و یا تقلید بخندند امنیت کامل و همه جانبه اجتماعی دستوراتی که در آیه فوق مطرح شده: نهی از سخریه، و عیب جویی، و القاب زشت ، هر گاه به طور کامل در یک جامعه پیاده شود آبرو و حیثیت افراد جامعه را از هر نظر بیمه می‌کند، نه کسی می‌تواند به عنوان خودبرتربینی دیگران را وسیله تفریح و سخریه قرار دهد، و نه می‌تواند زبان به عیب جویی این و آن بگشاید، و نه با القاب زشت حرمت و شخصیت افراد را در هم بشکند.

انسان چهار سرمایه دارد که همه آن‌ها باید در دژهای این قانون قرار گیرد و محفوظ باشد: جان، مال، ناموس، آبرو. تعبیرات آیات فوق و روایات اسلامی نشان می‌دهد که آبرو و حیثیت افراد همچون مال و جان آن‌ها است، بلکه از بعضی جهات مهم‌تر است! اسلام می‌خواهد در جامعه اسلامی امنیت کامل حکمفرما باشد نه تنها مردم در عمل و با دست به یکدیگر هجوم نکنند، بلکه از نظر زبان مردم، و از آن بالاتر از نظر اندیشه و فکر آنان نیز در امان باشند، و هر کس احساس کند که دیگری حتی در منطقه افکار خود تیرهای تهمت را به سوی او نشانه‌گیری نمی‌کند، و این امنیتی است در بالاترین سطح که جز در یک جامعه مذهبی و مۆمن امکان پذیر نیست.

زینب مجلسی راد بخش قرآن تبیان

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 42
  • 43
  • 44
  • ...
  • 45
  • ...
  • 46
  • 47
  • 48
  • ...
  • 49
  • ...
  • 50
  • 51
  • 52
  • ...
  • 57

اوقات شرعی

موضوعات

  • متفرقه
  • آموزش
    • علوم قرآن و حدیث
    • نمونه سوال کلیه دروس
    • مهارتهای زندگی
  • یاد امام و شهدا
  • اهل بیت (علیهم‌السلام)
    • حدیث و سخنان
    • زندگینامه و تاریخ
    • فضائل و مناقب
    • ولادت / شهادت
  • احکام عملی
  • طلاب
    • دل نوشته های طلاب
  • در محضر بزرگان
  • اخبار و اطلاعیه های مدرسه
  • فناوری اطلاعات و رایانه
  • نکات جالب
  • دعا و مناجات
  • پادکست
  • اخلاق
    • رذایل اخلاقی
    • فضایل اخلاقی
  • عکس نوشته
  • پزشکی
  • اشپزی
  • شبهات
  • احکام
  • سیاسی
  • داستان
  • اعمال روز
  • گفتار خنده دار

صفحه ها

  • درباره حوزه ساوه
  • سیستم آزمون سایت
  • ساوه شناسی
  • نویسندگان وبلاگ

جستجو

خبرنامه

آمار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس