مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها ساوه

  • صفحه اصلی 
  • تماس با ما 
  • ثبت نام 
  • ورود 

امید به رحمت خدا

08 آبان 1396 توسط رضوانی

خداوند در سوره زمر آیه ۵۳ می فرماید:

اعوذبالله‌من‌الشیطان‌الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»

بگو ای بندگان من که بر زیان خویش اسراف کرده اید ، از رحمت خدا مایوس مشوید زیرا خدا همه گناهان را می آمرزد اوست آمرزنده و مهربان

***
در تفسیر نمونه آمده است:
خداوند همه گناهان را مى آمرزد
به دنبال تهدیدهاى مکررى که در آیات گذشته در مورد مشرکان و ظالمان آمده بود در این آیات راه بازگشت را توأ م با امیدوارى به روى همه گنهکاران مى گشاید زیرا هدف اصلى از همه این امور تربیت و هدایت است نه انتقامجوئى و خشونت ، با لحنى آکنده از نهایت لطف و محبت آغوش ‍ رحمتش را به روى همگان باز کرده و فرمان عفو آنها را صادر نموده مى فرماید: ((به آنها بگو اى بندگان من که بر خودتان اسراف و ستم کرده اید از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى بخشد)) که او بخشنده و مهربان است (قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا).

دقت در تعبیرات این آیه نشان مى دهد که از امیدبخش ترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است ، شمول و گستردگى آن به حدى است که طبق روایتى امیر مؤ منان على (علیه السلام ) فرمود: در تمام قرآن آیه اى وسیعتر از این آیه نیست (ما فى القرآن آیه اوسع من یا عبادى الذین اسرفوا … )

دلیل آن نیز روشن است زیرا:
۱ – تعبیر به ((یا عبادى )) (اى بندگان من ! آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار.
۲ – تعبیر به ((اسراف )) به جاى ظلم و گناه و جنایت نیز لطف دیگرى است .
۳ – تعبیر به ((على انفسهم )) که نشان مى دهد گناهان آدمى همه به خود او باز مى گردد نشانه دیگرى از محبت پروردگار است همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش مى گوید اینهمه بر خود ستم مکن !
۴ – تعبیر به ((لا تقنطوا)) (مایوس نشوید) با توجه به اینکه ((قنوط)) در اصل به معنى مایوس شدن از خیر است به تنهائى دلیل بر این است که گنهکاران نباید از ((لطف الهى )) نومید گردند.
۵ – تعبیر من ((رحمه الله )) بعد از جمله ((لا تقنطوا)) بیشترى بر این
خیر و محبت مى باشد.
۶ – هنگامى که به جمله ((ان الله یغفر الذنوب )) مى رسیم که با حرف تاءکید آغاز شده و کلمه ((الذنوب )) (جمع با الف و لام همه گناهان را بدون استثنا در بر مى گیرد سخن اوج مى گیرد و دریاى رحمت مواج مى شود.
۷ – هنگامى که ((جمیعا)) به عنوان تاءکید دیگرى بر آن افزوده مى شود امیدوارى به آخرین مرحله مى رسد.
۸ و ۹ – توصیف خداوند به ((غفور)) و ((رحیم )) که دو وصف از اوصاف امید بخش پروردگار است در پایان آیه جائى براى کمترین یاس ‍ و نومیدى باقى نمى گذارد

آرى به همین دلیل آیه فوق گسترده ترین آیات قرآن است که شمول آن هر گونه گناه را در بر مى گیرد، و نیز به همین دلیل از امیدبخشترین آیات قرآن مجید محسوب مى شود.
و به راستى از کسى که دریاى لطفش بیکران و شعاع فیضش نامحدود است جز این انتظارى نمى توان داشت .
از کسى که ((رحمتش بر غضبش پیشى گرفته )) و بندگان را براى رحمت آفریده ، نه براى خشم و عذاب ، غیر از این چشمداشتى نیست . چه خداوند رحیم و مهربانى و چه پروردگار پر مهر و محبتى !!

 نظر دهید »

ويژگي هاي همسر خوب

07 آبان 1396 توسط رضوانی


همسر صالح و شايسته يكي از بزرگترين نعمتهاي الهي مي باشد و اين نعمت بزرگ عامل سعادت خانواده ها، مايه پيشرفت در امور مختلف، آرامش دلها، پرورش صحيح فرزندان و پاكي نسل مي گردد. لذا در هنگام ازدواج بايد به ملاك ها دقت گردد و انسان بايد با متوسل به خداوند متعال، استمداد نمايد تا همسر صالح و نيكويي نصيبش نمايد.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: «هرگاه كسي از شما قصد ازدواج كرد، سزاوار است دو ركعت نماز بخواند و خدا را بخواند كه همسري عفيف و امين، با ديانت و متواضع و حافظ ناموس و اسرار … نصيب وي بنمايد[1]» و علاوه بر آن سزاوار است انسان از هيجان زدگي، ذوق زدگي و از هوا و هوس در انتخاب همسر كاملاً اجتناب نموده و با پدر و مادر و افراد متخصص و متعهد مثل مشاوران ازدواج در اين زمينه مشورت نمايد. اما اينها، ما را از دانستن ويژگيهاي همسر خوب و اين كه چگونه همسري، مورد پسند اسلام است، بي نياز نمي كند زيرا دانستن اين موضوع هم قبل از ازدواج مفيد است تا در انتخاب همسر دقت كنيم و هم بعد از ازدواج كه در صورت مزين نمودن به اين صفات، خود را به آنها آراسته نماييم و در تحكيم بنيان خانواده و عشق و محبت سعي و تلاش نماييم. لذا به بررسي اين موضوع مي پردازيم.
- صفات مشترك همسر خوب (زن و شوهر)
1. ايمان و دينداري: امام باقر ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند: «شخصي به محضر رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ شرفياب گرديده و در مورد ازدواج خود با آن سرور مشورت كرده حضرت فرمود: با شخصي كه اهل ديانت و تقوا باشد ازدواج كنيد.»[2]

ادامه »

 نظر دهید »

توصیه های کاربردی امام علی علیه السلام

01 آبان 1396 توسط رضوانی

عن مولانا امیرالمؤمنین(علیه السلام) أنّه قال لإبنه الحسن علیه السلام: أُوصِیک بِخَشْیةِ اللَّهِ فِی سِرِّ أَمْرِک وَ عَلَانِیتِک وَ أَنْهَاک عَنِ التَّسَرُّعِ بِالْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ، وَ إِذَا عَرَضَ شَی‌ءٌ مِنْ أَمْرِ الْآخِرَةِ فَابْدَأْ بِهِ، وَ إِذَا عَرَضَ شَی‌ءٌ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا فَتَأَنَّهُ حَتَّی تُصِیبَ رُشْدَک فِیه.[۱]
در این روایت نورانی، امیرالمؤمنین علیه السلام به فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبی علیه السلام چند سفارش خیلی مهم می‌کند. نخستین سفارش این است که در نهان و آشکار از خدا بترس. این گونه نباشد که فقط جلوی مردم از خدا بترسی و کارهای زشت را ترک کنی؛ بلکه باید در پنهان هم از خدا خوف و خشیت داشته باشی.
در دومین توصیه که مرتبط با بحث ما یعنی تأنّی و درنگ کردن در کارهاست، می‌فرماید: تو را از عجله کردن در سخن گفتن و انجام کارها، نهی می‌کنم. طبق این فراز، انسان باید اول فکر کند بعد صحبت کند، نه اینکه ابتدا سخنی را بگوید و بعد فکر کند که آیا درست گفته یا نه. چنانچه در روایت دیگری حضرت این مطلب اینگونه بیان می‌کند:
لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِه.[۲]
یعنی؛ زبان عاقل پشت قلب اوست؛ و قلب احمق پشت زبان اوست. به این معنا که شخص عاقل اول فکر می‌کند، سپس حرف می‌زند ولی انسان احمق بر عکس او، اول حرف می‌زند بعد فکر می‌کند.
در سومین توصیه این مطلب را تذکر می‌دهد که نهی از تسرع و عجله تنها مربوط به امور دنیاست ولی نسبت به امور آخرت تسرع جا دارد. می‌فرماید: اگر کاری از کارهای آخرت پیش آمد، فوری آن را انجام بده؛ و اگر کاری از امور دنیا پیش آمد، آن را با تأنّی انجام بده. مثلاً اگر وقت نماز شد، سریع و اول وقت آن را بخوان، نه اینکه در مورد خواندن نماز هم درنگ کنی و مصلحت اندیشی کنی، امّا در امور دنیوی درنگ کن تا به آنچه صحیح است، عمل کنی.

ا………………….
[۱]. الأمالی، الشیخ للطوسی، ص: ۷.
[۲]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: ۴۷۶.

 نظر دهید »

اهداف خودسازي

19 مهر 1396 توسط رضوانی


منظور از تحليل اخلاق چيست؟ اخلاق براي نيل به مادّيت؟ يا اخلاق براي اخلاق؟ يا اخلاق براي قرب به خدا است؟ بسياري به دنبال اخلاق مي روند ولي مقصد آنان همان نيل به مادّيت و دنيا است، عدّه اي با مشتري برخورد خوبي دارند اما هدف شان از اين نوع برخورد، جذب مشتري و رسيدن به سود بيشتري است به عنوان مثال ممکن است برخورد پاره اي از پزشکان با بيماران خويش در مطب خصوصي با ملاقات آنان در بيمارستان و غير آن تفاوت محسوسي داشته باشد، اين گونه برخوردها، نمونه هاي اخلاقي براي ماديت و سود دنيوي است. بديهي است اين نوع اخلاق، کمال نفساني براي انسان نمي آورد فقط وسيله اي است براي کسب در آمد و يا وجاهت و مقام، و بسياري از کتاب هاي اخلاقي غربي و شرقي اين هدف را تعقيب مي کنند.
نوع دوم از تحصيل اخلاق، اخلاق براي اخلاق و تعديل صفات نفساني است البته اين نوع، از يک نوع کمال انساني برخوردار است کسي که نيروي شهوت يا غضب خويش را تعديل مي کند و جلوي افراط و تفريط نيروهاي باطني را مي گيرد طبعاً از يک نوع اعتدال بهره مند مي شود و صفات باطني او به تعديل مي گرايد و مورد ستايش و مدح قرار خواهد گرفت.
اين نوع (اخلاق)، با نوع اول تفاوت روشني دارد، نوع اول اثري روي نفس انسان نداشته و کمال نفساني نمي آورد اما اين نوع موجب کمال نفس انسان مي شود. بسياري از کتاب هاي اخلاقي به پيروي از اخلاق يوناني تنها به اين نوع پرداخته اند و در صدد تعديل نيروهاي باطني انسان بر آمده است و پيرامون تعديل نيروي غضب و شهوت و نيروي وهم و عقل و درک انسان بيانات مفيدي ايراد کرده اند، که در حدّ خود بسيار مفيد است ولي بايد دانست که اين سعادت، سعادت نهائي نيست، سعادت و کمال نهائي انسان در ارتباط با خداست که با توجّه به اين عنايت و هدف بزرگ، گوهر وجود انسان ظاهر مي گردد و بدون اين ارتباط سعادت او ناقص و ناتمام است.

ادامه »

 نظر دهید »

يأس و نااميدي

30 شهریور 1396 توسط رضوانی


از مهمترين مشکلاتي که بشر امروزي با توجه به همه پيشرفت هاي صنعتي و علمي با آن دست به گريبان است، يأس و نااميدي نسبت به زندگي و آينده خود است. تعريفي که از يأس و نااميدي (HOPELEESNESS) مي توان ارايه نمود، عبارت است از اين که انسان نسبت به ارزش مندي خود، آينده و جهان احساس ترديد داشته باشد. همچنين نااميدي به حالتي اطلاق مي شود که فرد انگيزه خود را براي پيشرفت، حل مساله، روابط اجتماعي، موفقيت، تحول، يادگيري، دستيابي به اهداف زندگي و به طور کلي جنبه هاي مثبت از دست مي دهد.
پس بايد با اين مشکل و بلا که حضرت علي ـ عليه السلام ـ از آن به عنوان بزرگترين بلا ياد مي کند،[1] مقابله و پيشگيري شود.
عوامل بسياري باعث مي شود كه انسان احساس نااميدي كند و مهمترين آنها عبارتند از:
1. نداشتن هدف درست در زندگي
نداشتن هدف و معني درست در زندگي و يا ضعف ايمان به هدف، مطمئناً رابطه مستقيمي با ناکامي و يأس دارد، انسان بي هدف سرگردان و مضطرب است و هر لحظه به سويي مي رود و فعاليت هايش نتيجه بخش نيست، گرفتاري هاي زندگي به او فشار مي آورد و هيچ توجيهي براي سختي ها و رنج ها ندارد.
2. مقايسه خود با ديگران
وقتي انسان خودش را با ديگران و به خصوص افراد موفق كه همه از آنها تعريف مي كنند مقايسه كند، و ببيند كه نسبت به آنها كار چنداني بلد نيست، احساس شكست و نااميدي به وي دست مي دهد.
3. انتظارات و توقعات بيش از اندازه
برخي والدين توقعات زيادي از فرزندان خود دارند. مي خواهند فرزندشان در رشتة تحصيلي اش نمره عالي كسب كند و شاگرد ممتاز شود. گاهي اوقات خود افراد چنين توقعاتي از خويش دارند و دوست دارند كه در هر زمينه اي بهترين باشند. مثلاً انتظار دارند كه در امتحان پايان ترم يا كنكور دانشگاه با نمره بالا قبول شوند، وقتي پذيرفته نشدند، و نمرة كمي آوردند، احساس نااميدي به آنها دست مي دهد و چنين فكر مي كنند كه هيچ گاه در زندگي موفق نمي شوند.[2]
4. فراموش كردن خدا
برخي افراد فقط به خود متكي هستند و فكر مي كنند كه با اعتماد به نفس مي توانند بر تمامي مسائل و مشكلات زندگي پيروز شوند. اما وقتي با مشكل رو به رو مي شوند و نمي توانند به تنهايي آن را انجام دهند، احساس شكست و ناتواني مي كنند. گاهي هم توجه نداشتن به قدرت بخشندگي و گذشت خداوند سبب يأس مي شود.
5. برداشت نادرست و تعميم بيش از اندازه
برخي ديگر وقتي در يك زمينه شكست مي خورند يا يك بار شكست مي خورند، از آن نتيجه مي گيرند كه در هيچ زمينه اي و در هيچ زماني موفق نخواهند شد. اين تفسير و برداشت نادرست باعث افسردگي و احساس ارزشمندي و عزت نفس پايين در وي مي شود و عملاً هم به شكست منجر مي گردد.
6. عواملي ديگري چون:
الف) سستي، تنبلي و اهمال کاري در کارها.
ب) ضعف اراده و اعتماد به نفس و عزت نفس.
ج) عدم سخت کوشي و تلاش و فقدان استمرار و جديت در کارها.
د) عدم استفاده از استعدادها و شايستگي ها.
هـ) قاطع نبودن در تصميمات و عدم ثبات کاري.
و) منفي نگري، خودبيني و تنگ نظري.
ز) عدم انعطاف پذيري در برابر حوادث و نپذيرفتن واقعيات زندگي و… .
ح) تک روي و عدم کمک از افراد متخصص و با تجربه.

[1] . غررالحکم و دررالکلم، ص2860.
[2] . آلبرت آليس، احساس بهتر ـ بهتر شدن ـ بهتر ماندن، ترجمه مهرداد فيروز بخت، مؤسسه فرهنگي رسا، 1382ش، ص89-49.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 24
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 28
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 40

اوقات شرعی

موضوعات

  • متفرقه
  • آموزش
    • علوم قرآن و حدیث
    • نمونه سوال کلیه دروس
    • مهارتهای زندگی
  • یاد امام و شهدا
  • اهل بیت (علیهم‌السلام)
    • حدیث و سخنان
    • زندگینامه و تاریخ
    • فضائل و مناقب
    • ولادت / شهادت
  • احکام عملی
  • طلاب
    • دل نوشته های طلاب
  • در محضر بزرگان
  • اخبار و اطلاعیه های مدرسه
  • فناوری اطلاعات و رایانه
  • نکات جالب
  • دعا و مناجات
  • پادکست
  • اخلاق
    • رذایل اخلاقی
    • فضایل اخلاقی
  • عکس نوشته
  • پزشکی
  • اشپزی
  • شبهات
  • احکام
  • سیاسی
  • داستان
  • اعمال روز
  • گفتار خنده دار

صفحه ها

  • درباره حوزه ساوه
  • سیستم آزمون سایت
  • ساوه شناسی
  • نویسندگان وبلاگ

جستجو

خبرنامه

آمار

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس