1- طرح های كوچك را كنار بگذارید و برای زندگی خود اهدافی بزرگ ، ولی دست یافتنی ، نه آرمانی انتخاب كنید :
هدف عالی و بزرگ ، شما را به تفكر، تلاش و كوشش وا می دارد . پس سعی كنید به اهداف بزرگ بیندیشید و موفقیت را با تمام وجود بخواهید . همواره به خاطر داشته باشید كه افراد موفق، مردان و زنانی جسور وبا اراده اند كه از مشكلات هراسی به دل راه نمی دهند.
2- از هوش و استعداد وپشتكار كمك بگیرید:
یقین بدانید به قول باكستون ، با استعداد متوسط اما پشتكار قوی به هرچه بخواهید ، می رسید . همچنین شیلرمی گوید: تنها كسی موفق می شود كه به انتظا ر ننشیند وهمه چیز را از هوش وحواس خود نخواهد . معنی این سخن این است كه كامیابی وموفقیت زمانی به دست می آید كه از هوش واستعداد ، نظم ودقت و شكیبایی و پشتكار بهره كافی گرفته شود.
3- شانس را جایگزین لیاقت واعتماد به نفس نكنید واز فرصت ها بهره بگیرید
. شانس به معنای توانایی درك موقعیت وانتخاب بهترین هاست . ضرب المثل معروف : ” شانس فقط یك بار درخانه آدم را می زند” بیانگر همین موقعیت شناسی است . شانس و اقبال یعنی استفاده بجا از فرصت های پیش آمده . به قول بزرگمهر حكیم ” كارها به كوشش است وكوشش ، قضا را سبب می شود. ” همچنین حافظ شیرین سخن گوید:
” قومی به جد و جهد گرفتند زلف یار قوم دگر حواله به تقدیر می كنند”
پس، از آن قومی باشید كه خوشبختی هایتان را خودتان رقم بزنید. لینكلن می گوید: ” بیشترِ خوشبختی ها و بدبختی های افراد صرفاً به دست خودشان است".
4- همواره “خواستن ، توانستن است” را شعار خود قرار دهید :
” خواستن نه به معنای میل داشتن ، آرزو كردن و امیدوار بودن ، بلكه به معنای عمل كردن است . خواستن یعنی اراده كردن واراده كردن یك فرمان درونی است كه عمل به آن موفقیت را به بارخواهد آورد. سعی كنید آری گفتن را بیاموزید و برای غلبه بر مشكلات ، خود را آماده سازید.
5- نمی توانم ، نمی دانم ونمی شود را از ذهنتان بیرون بریزید:
در دنیای انسان ها غیر ممكن وجود ندارد وانجام هر كار به شرط داشتن اراده ی قوی ، امكان پذیر است ومطمئن باشید كه با اراده ، مقاومت و شكیبایی و انتخاب راه درست به سوی مقصد و تصمیم گیری به موقع ، انجام هر كاری ممكن می شود. به قول دكتر دایر ” دست به دست كردن ، آدم را در جاده “شاید” سرگردان می كند واو را جز به خانه هرگز به جایی دیگر رهنمون نمی سازد.” هم او می گوید : ” اگر برای حل مشكلات به خود ترس راه دهید ، خواه ناخواه روحیه یأس و ناامید ی موجب عدم اجرای آن كار می شود.” در همین زمینه حضرت علی علیه السلام – می فرما یند : ” یأس و ناامیدی از بزرگ ترین گناهان است"، مطمئن باشید اگر كارتان را آغاز كنید، توانایی انجامش به دنبال می آید و كار كوچكی كه انجام بیابد، بهتر از كارهای بزرگی است كه فقط در قالب حرف و طرح باقی بماند.
6- كارها را جزء به جزء كرده ، انجام بدهید:
به قول هنری فورد ” اگر كار را به بخش های كوچك تقسیم كنید و جزء به جزء انجامش دهید، به نظربزرگ و دشوار نمی آید ” همیشه بدانید كه كارهای انجام شده ی بزرگ ، با قدم های كوتاه آغاز شده اند. یك ضرب المثل چینی می گوید : ” مرد ی كه كوه را ازمیان برداشت ، كسی بود كه شروع به برداشتن سنگریزه ها كرد.” یقین بدانید راهی كه هزار كیلو متر باشد ، قدم به قدم پیموده می شود. پس سعی كنید كارهای بزرگ را به قسمت های كوچك تقسیم كنید تا با خیالی راحت واطمینان وشجاعت دست به انجام آنها بزنید.
7- از تمام نیروی خود استفاده كنید:
آیا فكركرده اید كه چرا ذره بین پارچه را می سوزاند؟ بسیار ساده است ، زیرا ذره بین نور آفتاب را جذب می كند و در یك نقطه متمركز می سازد ، بنابراین اگر پارچه ای درجلوی آن بگیرید، آن را می سوزاند . تمركزنیروهای شما اعم از جسمانی ، عقلانی و روحی و روانی در یك جا، اثری به مراتب بیشتر از ذره بین خواهد داشت . همواره این را بدانید كه :
نا برده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
8- از نیروی تخّیل یا از ضمیر ناخوآگاه به خوبی استفاده كنید:
دكتر ماكسول مالتر دركتاب “علم كنترل ذهن ” می گوید : ” مغز و دستگاه عصبی انسان دارای مكانیزم هدف جویی است كه به طور خودكار برای رسیدن به یك هدف بخصوص ، فعالیت می كند.” یعنی مغز آن قدر بر هدف مورد نظر تمركز می كند تا سرانجام به پاسخ مطلوب برسد. به همین سبب سپردن آرزوها به ضمیر ناخودآگاه ، شما را به فعالیت برای یافتن راه حل وا دار می سازد. به قول دكتر ژوزف مورفی ” ضمیر باطن ، ایده ، عقیده و ایمان مسلط را با آغوش باز می پذیرد .” پس سعی كنید با ورود تفكر مثبت ، ضمیر ناخودآگاه خود را بارور سازید . هرگز نگویید كه شانس من این گونه بود، تقدیر این طور نوشته شده است ، زندگی من با این حرفها تغییر نمی كند ، بلكه سعی كنید خود را از شر افكار ناامید كننده و منفی برهانید تا به آرزوهای خود برسید ، زیرا به قول مولانا :
” ای برادر توهمین اندیشه ای ما بقی خود استخوان و ریشه ای
گربود اندیشه ات گـُل ، گـُلشنی ور بود خاری ، تو هیمه ی گلخنی “
مطمئن باشید آنچه را كه مغزانسان تصور و باور كند، به آن می رسد.
9- ترس را ازخود برانید و توكل وامید به خداوند را به جای آن بنشانید :
خداوند در قرآن می فرماید: انسان برترین مخلوقات است : ” فتبارك الله احسن الخالقین ” ، همه چیز را به خاطر او آفریدیم و ” لولاك لماخلقت الافلاك ” اگر تونبودی افلاك را نمی آفریدیم و موارد زیادی كه به جهت اختصار از ذكر آنها خودداری می شود. همه ی اینها بیانگر این موضوع اند كه همه چیز به خاطر انسان خلق شده و انسان برا ی خداوند ارزشمند است و در نتیجه تنها نخواهد ماند ، پس ترس برای او معنی ندارد واگر به جای آن توكل به خداوند را قرار داده ، به حركت و تلاش خود بیفزاید ، به پیروزی و موفقیت نایل خواهد شد .
10- احساس مثبت را در خدمت بگیرید:
با توجه به دلایل فراوان و بررسی های متعدد انجام شده ، ثابت شده است كه تنها افكار آمیخته با احساس می توانند روی ذهن نیمه هوشیار تأثیر بگذارند. این امر حقیقت كاملاً شناخته شده ای است كه احساس و هیجان بر اغلب مردم حكومت می كند. پس بهتر است با احساسات وهیجانات بیشترآشنا بشوید.
در وجود انسان هفت احساس مثبت وهفت احساس منفی كلّی شناسایی شده است . احساس منفی بی آن كه ما دخالتی داشته باشیم برتكانش های فكری ما جای می گیرند و به ذهن نیمه هوشیار ما می رسند . اما جنبه های مثبت را باید خود به افكار تزریق كنیم كه راه انجام این كار هم تلقین به خویشتن است .
هفت احساس مثبت عبارت اند از : میل و اشتیاق ، ایمان ، عشق ، غریزه ، دلگرمی وامید بخشی ، تخیّل ، تفكر و دوراندیشی .
هفت احساس منفی نیزعبارت اند از: ترس ، حسادت ، تنفر، انتقام ، حرص وطمع ، خرافات وخشم .
احساس های مثبت به ما نشاط ، امید ، حركت ، تلاش و نیروی فوق العاده می بخشند ، پس سعی كنید عادت استفاده از احساسات مثبت را در خود ایجاد كنید . ولیكن احساس های منفی بازدارنده اند وتمام كمك های ذهن نیمه هوشیار را از بین می برند، پس برای رسیدن به موفقیت باید خوبی ها، زیبایی ها ، سفید ی ها ، شجاعت ها و دلیری ها را دید نه بدی ها، زشتی ها ، سیاهی ها وترس و جُبن را چنان كه سعدی فرموده است :
” بُوَد خار و گل با هم ای هوشمند چه دربند خاری ؟ توگل دسته بند”
” كرا زشت خویی بود درسرشت نبیند زطاووس جز پای زشت “
11- تفاوت های فردی را فراموش نكنید :
دراین باره به حكایتی از سعدی علیه الرحمه ، بسنده می كنیم كه می گوید: پادشاهی پسری را به ادیبی داد و گفت : این فرزند توست ، تربیتش همچنان كن كه یكی از فرزندان خویش . ادیب خدمت كرد و مستقبل شد و سالی چند بر او سعی كرد و به جایی نرسید و پسران ادیب در فضل و بلاغت منتهی شدند. مَلك دانشمند را مُؤاخذت كرد و متابعت ( درشتی ) ، كه وعده خلاف كردی و وفا به جا نیاوردی ، گفت : بر رأی خداوند روی زمین پوشیده نماند كه تربیت یكسان است و طبایع مختلف.
” گرچه سیم وزر سنگ آید همی درهمه سنگی نباشد زر وسیم
برهمه عالم همی تابد سهیل جایی انبان می كند، جایی ادیم”
با استنباط از این حكایت معلوم می گردد كه تفاوت های فردی در امرموفقیت حائز اهمیت است وچون خلقت همه یك جور نیست ، پس موفقیت همه یكسان نخواهد بود، لذا از این بابت غصه خوردن یا شماتت كردن كسی ، بی مورد است .
احساس آسایش ، خوشبختی ، داشتن آرامش روحی و روانی ، مزاحم دیگران نشدن و مزاحمتی از سوی دیگران ندیدن ، موفقیت واقعی اند ؛ زیرا مقام ، ثروت ، فرزند شایسته ، مدارج تحصیلی و همسر دلخواه ، همه عواملی اند كه با داشتن آرامش روحی ، خوب بودن با دیگران و داشتن آسودگی خاطر می توان آنها را به دست آورد، مشروط به این كه با دانش و آگاهی واقعی ، اهدافی را برای زندگی خود برگزید.