پل های زندگی
Don’t burn bridges
You’ll be surprised how many times
you have to cross the same river
پلهای پشت سرت را خراب نکن.
شگفت زده خواهی شد
اگر بدانی که بارها مجبور خواهی شد
از همان رودخانه عبور کنی!
Don’t burn bridges
You’ll be surprised how many times
you have to cross the same river
پلهای پشت سرت را خراب نکن.
شگفت زده خواهی شد
اگر بدانی که بارها مجبور خواهی شد
از همان رودخانه عبور کنی!
فرصتی میخواهی تا فارغ از هیاهوی پایانناپذیر زندگی، چند روزی با خودت خلوت کنی.
فرصتی میخواهی تا بر سفره عشق میهمان شوی و جامه تعلقات برکنی، با خدای خویش خلوت کنی و پا به پای ام داود، زیارت رجبیه بخوانی.
فرصتی میخواهی تا معتکف کوی عشق شوی.
اعتکاف، فرصت خلوتی عاشقانه است.
اعتکاف، استوارسازی شانههای لرزانی است که از بار سنگین گناه، دیگر قامت ایستادن ندارد.
اعتکاف، سجده دوباره فرشتگان است بر اشکها و ندبهها و سجدههای آدمیان.
اعتکاف، احرامیست در میقات حضور، با نور و شعور.
اعتکاف، تطهیر قلبهاست در سجاده سبز «توبه».
اعتکاف، گستره محراب عشق است در کوی دوست؛ عشقبازی روح است دور از نفسِ سرکش، در سبزترین مکان، در نورانیترین زمان.
اعتکاف، تلاوت «آیههای سوره حضور است» در سجاده اشک.
اعتکاف، لبیک لبهایی است که عاشقانه به زمزمه نیایش، روح پریشان خود را شستشو میدهند.
اعتکاف، تفرج روح است در خلوت عشق.
اعتکاف؛ یافتن حقیقت پنهان روح است در فراموشی نفس.
اعتکاف، بهترین بهانه برای صعود به ملک نفسانی و بازگشت به فطرت رحمانی است.
اعتکاف، غوطهور شدن در دریای روشن امید است؛ فرصت سبزی است برای آموختن طریقت دلدادگی و رسم و راه عاشقی.
اعتکاف، بریدن است و وصل شدن؛ پایان است و آغاز.
اعتکاف، شکستن است و پیوند خوردن؛ شکستن قفس نفس و پیوند خوردن به آسمان.
اعتکاف، میقاتی است دوباره.
اعتکاف، تمرین خودسازی است.
اعتکاف، مبارزه برای رسیدن به یقین است.
اعتکاف، فرصتی است برای سبز شدن.
مواد اوليه : ماست 1 ليوان / شكر 1 ليوان / تخم مرغ 3 عدد / كره 1.5 ليوان / بكينگ پودر 2 قاشق مرباخوري/ خميرمايه 2 قاشق غذاخوري/ گردو ، پودرقند و دارچين / آرد شيريني 1 كيلوگرم
طرز تهيه: تخم مرغ ها در ظرفي شكسته خوب هم مي زنيم تا زرده و سفيده كاملاً يك دست شود بعد ماست را اضافه كرده و هم مي زنيم . شكر را در يك ليوان آب سرد حل كرده و به مواد اضافه مي كنيم ، مايه خمير را كه قبلاً در آب ولرم حل كرده ايم به مواد اضافه مي كنيم و بعد بكينگ پودر و روغن را اضافه و خوب هم مي زنيم در آخر كم كم آرد را اضافه مي كنيم تا جايي كه هنگام ورز دادن ديگر به دست نچسبد ، بعد از تهيه خمير مربوطه آن را به گلوله هاي 2 سانتي درآورده و با وردنه صاف ميكنيم و در وسط ان مخلوط مخصوص نان قندي كه شامل ؛ پودر گردو ، دارچين و پودر قند مي باشد ، ميريزيم و دو طرف خمير را بر روي هم گذاشته و به گونه اي مخصوص دور آن را مي پيچيم و در روغن سرخ مي كنيم.
تعابیری همانند (سابِقُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ) (حدید،21) به پیش تازید برای رسیدن به مغفرت پروردگارتان و یا (وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُم) ( آل عمران، 133) و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان. نشان دهندهی اهمیت به فرصت و وقت انسانی حتی در مورد تعبد و بندگی خدای تبارک و تعالی میباشد. بنابراین نباید فرصت و وقت را از دست داد، ولی شتابزدگی و عجله در جایی که هنوز موعد انجام نرسیده و یا نیازمند تکمیل و بررسی، صحیح نمیباشد. یا این که در سورهی مبارکهی مزّمّل در آیهی آخر از این سورهی مبارکه دو مرتبه به عنوان تأکید بر مطلب میفرماید که هر چه میتوانید از فرصت خود استفاده نمایید و قرآن بخوانید چنان که خدای تبارک و تعالی میفرماید : (فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن) (مزمل، 20) پس آنچه میسّر است و فرصت دارید قرآن بخوانید، همچنین در مورد تأکید کار و تلاش و کوشش و استفاده نمودن از وقت خدای تبارک و تعالی میفرماید : (فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب) (انشراح،7) پس هر وقت (از کاری) فراغت یافتی (برای کار جدید) خود را به تعب انداز. توضیح این که برخی از مفسرین در بیان این آیهی شریفه میفرمایند : به این که انسان باید بعد از فارغ شدن از هر کار و مسئولیّتی، آماده پذیرش مسئولیّت دیگر و تلاش و کوشش دیگری باشد. (تفسیر نور، ج10،525) همچنین خدای تبارک و تعالی در سورهی مبارکهی یوسف آیهی 19 میفرماید: یوسف از قعر چاه متوجه شد که سر و صدایی از فراز چاه میآید و به دنبال آن، دلو و طناب را دید که به سرعت پایین میآید، فرصت را غنیمت شمرد و از این عطیه الهی بهره گرفت و بیدرنگ به آن چسبید مأمور آب احساس کرد دلوش بیش از اندازه سنگین شده، هنگامی که آن را با قوت بالا کشید، ناگهان چشمش به کودک خردسال ماه پیکری افتاد «فریاد زد : مژده باد، این کودکی است» کم کم گروهی از کاروانیان از این امر آگاه شدند ولی برای این که دیگران باخبر نشوند و خودشان بتوانند این کودک زیبا را به عنوان یک غلام در مصر بفروشند، «این امر را به عنوان یک سرمایهی نفیس از دیگران مخفی داشتند» گفتند : این متاعی است که صاحبان این چاه در اختیار ما گذاشتهاند تا برای آنان در مصر بفروشیم و در پایان آیه میخوانیم : و خداوند به آنچه آنها انجام میدادند آگاه بود. (برگزیده تفسیر نمونه، ج2، ص: 409)