تعلیم و تربیت هدف نهایی پیامبران (دیدگاه شهید مطهری)
ازديدگاه شهيد مطهري در نظام تعليم و تربيت آنچه که هدف نهايي پيامبران است، ساختن انسان ايده آل وانسان مطلوب است. ما نمي خواهيم در تعليم و تربيت فقط در عرصه علم پيشرفت کنيم، ما بايد به ساختن انسان هم توجه کنيم. يکي از دانشمندان خارجي مي گويد: پيامبر(ص) دو تا معجزه برجسته داشت، يکي قرآن و ديگري اخلاق و او الگوي حسنه است و اين اخلاق مسأله شد براي تربيت انسان کامل. ما نظام هايي که انسان فقط مطيع وسازگار باشد قبول نداريم.
در مکتب غرب انسانها را مانند حيوانات، سازگارو شرطي تربيت مي کنند يعني نظام تعليم و تربيت غرب با همه تحقيقاتش فقط روي تربيت آنهم نه تربيت اسلامي کار مي کنند و آن را به عنوان حيوان فرهنگي بدون پشتوانه اخلاقي موثر تربيت مي کنند. تربيت چه زماني در اسلام ارزشمند است؟ آن زماني که منجر به ساخته شدن انسان شود. استاد مطهري مي گويد: اين علم که در دنيا شاخه و شانه مي کشد از تربيت انسان عاجز است. پيشرفت علمي امروز در دنيا تنها کاري که مي کند نيمه انسان را مي سازد که تک بعدي است نه انسان کامل. الکسيس کارل درباره علم بدون تربيت سازنده امروز مي گويد: علم امروز مغزها را گنده تر کرده ولي دلها را ضعيف تر کرده و حتي عبارتهايي از گاندي مي آورد و مطرح مي کند که عيب اصلي که بر فرهنگ غرب گرفته اند اين است که فرهنگ غرب دنيا را به انسانها مي شناساند فرهنگ جهان آگاهي مي دهد ولي اين فرهنگ به انسان خود فراموشي مي دهد.
در واقع راز سقوط انسانها همين جاست. گاندي مي گويد: غرب آنقدر در علم پيشرفت کرده که ملل ديگر غربي ها را قدرت خدايي روي زمين مي دانند ولي در اين قرن حاضر مهمترين عجزشان در تعليم و تربيت و ساختن انسان و تامل در باطن خويش است و اين براي درخشندگي کاذب غرب و براي اثبات پوچي فرهنگ غرب کافي است. از ديدگاه شهيد مطهري معلم وظيفه اصلي اش اين است که نيروي متعلم را پرورش دهد و قدرت ابتکار را در او زنده کند ولي در تعليم و تربيت غرب انسان سازگارمي خواهد نه مهذب و تربيت يافته الهي. در ادامه تعلم و تعقل را مطرح مي کندو معتقد است که تعليم بايد توام با تعقل باشد. لذا در نظام تعليم و تربيت، فقط آموزش محور نباشيم بلکه بايد پژوهش محور باشيم و لازمه پژوهش محوري تعقل است.
امام خميني (ره) در زمينه مقايسه تعليم و تربيت اسلامي و غير اسلامي مي فرمود: بني صدر علمش بيش از عقلش است اما رجايي عقلش بيش از علمش است. تعليم و تربيت وعلم بايد با تعقل همراه باشد. از مجموع نظريات به اين نتيجه مي رسيم که تمام اين نظريات در غرب ابترو ناقص است زيرا مبناي تلاش خودشان را بر ساختن انسان نگذاشته اند و فرق فرهنگ اسلامي و غرب در اين است. ما اعتقاد داريم زماني اين نظريات تربيتي ارزشمند است که اعتقاد به خدا در اين نظريات مطرح باشد. در ادامه بحث، شهيد مطهري عوامل تربيت را مطرح مي کند. از جمله اين عوامل اين است که نظام تربيتي بايد روح علمي داشته باشد منظور از روح علمي، به دنبال فهم حقايق بايد باشد نه افزايش صرف دانش. استاد مطهري روي آزاد انديشي تاکيد مي کند. کرسي هاي آزاد انديشي که مقام معظم رهبري چندي پيش مطرح کردند در واقع اولين کرسي هاي آزاد انديشي را استاد مطهري در آن زمان و با حضور اساتيد مارکسيست در دانشگاه تهران برگزارکردند.
عامل موثر بعدي در تعليم و تربيت همنشيني با نيکان است.لذا موضوع تعامل و معاشرت با انديشمندان ديگر وجهه همت استاد مطهري بود. نيوتن جمله اي دارد راجع به معاشرت با ديگران مي گويد: اگر دوردست ها را ديدم و مسيرهايي را در دانش در نورديدم بخاطر اين است که به شانه غول ها پا گذاشتم. يعني با انديشمندان و فرهيختگان محشور شده و حشر و نشر کردم. لذااز تضارب و تلاقي آراء نبايد وحشتي داشته باشيم. شهيد مطهري، مطهري نشد، مگر آنکه از حوزه به دانشگاه آمد و با اقشار گوناگون از جمله روشنفکران در ارتباط بود. استاد مطهري در بحث آسيب شناسي تعليم و تربيت شهيد مطهري آسيب هاي زير را مطرح مي کند:
1-در دنياي امروز تشويق به علم نمي شود بلکه به بي سوادي مي شود.
2-ما بايد فضيلت علم را در جامعه مطرح کنيم يا فضيلت عالم را؟ اگر در جامعه تمام هم و غم مردم معطوف شود به اينکه فضيلت علم را احترام به عالمان بدانند شهيد مطهري اين را شرط لازم مي داند اما کافي نمي داند. بايد جامعه اسلامي را در جهت بيشتر علم آموزي جلو ببريم که در فرمايشات مقام معظم رهبري همواره بر مساله علم ودانش تاکيد دارند.. جامعه را نبايد سازگار کنيم.
3-تا به حال در عرصه علم مي گفتند علوم ديني و علوم غير ديني. اين پندار از ديد شهيد مطهري غلط است. استاد مطهري مي گويد برخي بر اين باورند که اسلام فقط علوم ديني را ستوده و علوم غيرديني مورد توجه اين مکتب نيست که البته اين پندار غلط است. اين تفکر با جامعيت اسلام تطبيق ندارد.
4-در کشورهاي پيشرفته و عقب افتاده دو تابلو مي تواني داشته باشي. در کشورهاي پيشرفته دايره تفکرشان از دايره مشکلاتشان بزرگتر است و در واقع دايره مشکلاتشان کمتر از تفکرشان است ولي در کشورهاي عقب افتاده هميشه دايره فکرشان نسبت به دايره مشکلاتشان کوچکتر بودونتوانسته اند در بحث تعليم و تربيت پيشرفت کنند.
5-اسلام را بايد بر اساس مقتضيات زمان مطرح کرد. در واقع بايد نيازسنجي کرد. به عقيده شهيد مطهري اولين کار در زمينه تعليم و تربيت نيازشناسي است و استاد مطهري نياز جامعه را شناسايي کرد و منتظر ديگران هم نبود و طبيب دوّار بود.
6-بزرگترين تکيه گاه تعليم و تربيت، عمل است. (کونوا دعاة الناس بغير السنتکم)
7-روحيه فردگرايي به جاي جمع گرايي مطرح است و روحيه مشارکتي در جامعه اسلامي ضعيف است. ما ضعف کار جمعي داريم. در نظام تعليم و تربيت ماغلبه آموزش بر پژوهش است. پيشرفت امروز دنيا دو بال دارد: يک بالش آموزش و بال ديگرش پژوهش محوري است. استاد مطهري شخصيت کم نظيري بودکه با شناخت کامل، درد جوانان جامعه را خوب تشخيص داد در حقيقت مطهري، مطهري نشد مگر آن زماني که با قشرهاي مختلف در افتاد و آگاهي اجمالي خود را به تفصيلي تبديل کرد.
8-مطهري و فرهنگ کار. متأسفانه تا به حال سعي کرده اند که کار را تحقير کنند. غربي ها براي آنکه به دنيا مسلط شوند شبانه روز کار مي کنند چرا ما نکنيم؟ يکي از مطالباتي که رهبري مطرح مي کنند حمايت از کار وسرمايه ايراني مي باشد. عزيزان حاضر در اين جلسه که باهم انديشي خويش با تکيه بر انديشه هاي تربيتي استاد مطهري مي خواهيد مشکلات، چالش ها و آسيب هاي وارده برنظام آموزشي و تحقيقي حوزوي و دانشگاهي را شناسايي کنيد، عرض کنم که دريک کلام، استاد شهيد مطهري وقتي به عنوان يک محقق دردمند عاشق کارش شده، توانست شاهکارهاي اعجاب آوري در عرصه انديشه و فرهنگ اسلامي توليد کند، پس ما اساتيد اگر بخواهيم در اين عرصه موفق شويم و خدمت و اثر ماندگاري تحويل جامعه دهيم راهي نداريم جز اينکه مانند استاد مطهري در تعليم و تربيت عاشق شويم و کسي که عاشق کار فرهنگي و تربيتي شد، طبعا ايثار و فداکاري مي کند و اين براي همه ما درس بزرگي است و نکته پاياني از مجموعه ديدگاههاي شهيد مطهري مطرح در نظام تعليم و تربيت اين است که اگر ما مي خواهيم به عنوان يک استاد در حوزه و دانشگاه در عرصه تعليم و تربيت موفق شويم مانند شهيد مطهري فرصت ها را بوجود مي آوريم نه اينکه فقط و فقط به دنبال فرصت ها بگرديم.
اميدوارم تجربيات و انديشه هاي انديشمندي چون شهيد مطهري دستمايه تحقيقي همه ما قرار گيرد. لازم به يادآوري است که اساتيد دانشگاهي و حوزوي حاضر در اين جلسه، با ياري جستن از انديشه هاي انسان ساز و جامعه ساز شهيد مطهري بتوانند نظام آموزشي حوزه و دانشگاه را آسيب شناسي کنند و با تکيه و عمل به انديشه هاي شهيد مطهري گره اي از مشکلات آموزشي کشور را در تمام سطوح بر طرف نمايند.