روش های صحیح تربیت کودکان
وقتي تصميم ميگيريد كه صاحب فرزند شويد، در واقع مسووليت سنگين و بلندمدت تربيت او را پذيرفتهايد. تربيت به معني تعليم دادن و پروراندن است. وقتي فرزندان خود را تربيت ميكنيد، به آنها ميآموزيد چگونه رفتار كنند. يعني شما با قانونگذاري و اعمال انضباط به آنها كمك ميكنيد تا تكليف خود را بدانند. اين مساله احساس امنيت و آرامشخاطر آنان را افزايش ميدهد و از آنجايي كه كودكان دوست دارند احساس كنند والدينشان از آنان راضي هستند با ارايه توجه و محبت مناسب از سوي خانواده گام مهمي در ارتقاي بهداشت روان كودك و اطرافيان برداشته ميشود.
كودك بدون مشكل وجود ندارد ولي مشكلات كودكان قابل درمان است. نكته مهم نحوه برقراري اصول تربيتي است. چنانچه اصول تربيت اشتباه باشد يا با خشونت و بيتفاوتي ارايه شود، كودك آن را نميپذيرد. يك خانواده خوب بايد بتواند تربيت و انضباط را به نحوه شايستهاي برقرار كند. در تربيت فرزندان مانند هر كار ديگر با مشكلاتي روبهرو خواهيم شد. اگر والدين از روشهاي صحيح تربيتي آگاه باشند، با تمرين و به مرور زمان تجربه و مهارت آنان افزايش خواهد يافت و در تربيت فرزندشان موفقتر خواهند بود.
قطعا موارد زيادي وجود دارد كه دوست داريد به فرزندان خود بياموزيد ولي هيچ رفتاري با يكبار آموختن به دست نميآيد و آنان نيز هميشه براي فرا گرفتن آمادگي ندارند. آموزش نياز به وقت، حوصله و موقعيتشناسي دارد. اگر والدين در اين كار پشتكار نداشته باشند، خسته و بيحوصله شوند يا از كوره در روند، احترام خود را نزد فرزندان از دست خواهند داد. در اين صورت فرزندان به خواستههاي آنها بيتوجه خواهند شد و خود را موظف به انجام آنها نخواهند دانست. تربيت مسووليتي يك روزه نيست، آرامش، پايداري و مقاومت ميخواهد و تا زماني كه يك اصل تربيتي حاصل شود، فرزند شما بارها اشتباه خواهد كرد. بنابراين در كوتاهمدت نميتوان انتظار پيشرفت زيادي داشت.
مشكلات كودكان معمولا يكشبه حل نميشود و تغييرات در كودكان و بالغان تدريجي، آرام و مرحله به مرحله صورت ميگيرد. برخي والدين وقتي در تغيير عادات و رفتارهاي فرزندشان به مشكل برميخورند، به سرعت آشفته و نااميد ميشوند و اعتماد به نفس خود را از دست ميدهند. حال آنكه بايد به پيشرفتهاي كوچك و تدريجي فرزندشان توجه كنند زيرا كليد پيشرفتهاي بزرگ، تشويق پيشرفتهاي كوچك است.
فرزند شما ممكن است مشكلات متعددي داشته باشد ولي اگر شما بخواهيد همه موارد را باهم اصلاح كنيد، هرگز موفق نخواهيد شد. براي موفقيت بايد تنها يك مشكل را در نظر بگيريد و پس از حل آن به نوبت به مشكل ديگري بپردازيد. هدفتان را با كلمات سادهاي كه براي كودك قابل فهم باشد برايش توضيح دهيد و به او بگوييد در اين مورد خاص دقيقا چه انتظاري از او داريد، مثلا: ميخواهم قبل از آمدن سر سفره دستهايت را صابون بزني! سپس به پيشرفتهاي هرچند كوچك كودك در راه اصلاح رفتارش دقت كنيد، مثلا: قبلا اصلا صابون نميزده و حالا يكمرتبه صابون زده است، هرچند توقع ما چهار مرتبه صابون در روز باشد و با واكنشهاي مثبت و تحسينآميز به او بفهمانيد كه رفتارش مناسب و مورد پسند است.
اهداف خود را متناسب با سن، شخصيت، توانايي، رشد عقلي و شرايط محيطي فرزندتان تعيين كنيد. همه كودكان در يك سن خاص وارد مرحله مشابهي نميشوند و ميزان آموزشپذيري آنها نيز به يك ميزان نيست. با توجه به اينكه همه افراد يكجور نيستند و موقعيتها نيز متفاوت است يك راهحل قطعي و مستقل براي هر مشكلي وجود ندارند. راهحلي كه امروز در مورد فرزندتان موثر است، ممكن است فردا تاثيرش را از دست بدهد يا روشي كه براي يكي از كودكانتان جواب ميدهد، شايد براي ديگري بيفايده باشد. اگر حوصله كنيد، ميتوانيد حتي روشهاي ابتكاري و موثرتري خلق كنيد كه بنا به شرايط خاص شما طراحي شده باشد.
و در نهايت آنكه موفقيت والدين در تغيير رفتارهاي كودك نيازمند هماهنگي بين پدر و مادر است. پيش از هر اقدامي، رفتارهايي را كه ميخواهيد اصلاح كنيد، دقيقا مشخص كنيد و براي رفع آن برنامهاي هماهنگ طراحي كنيد. شما و همسرتان بايد پيش از دست زدن به هر كاري در مورد كودكتان اتفاقنظر داشته باشيد. وقتي تصميم خود را گرفتيد و روي برنامه اجرايي توافق كرديد، هر دو هماهنگ و يكسان عمل كنيد.