نوجوان شهيدي كه حكم جهادش را از دستان رهبر گرفت
شهيد «مرحمت بالازاده» فقط 13 سال داشت؛ نوجواني از اردبيل. وقتي با اصرار از پدر و مادر اجازه گرفت، بي درنگ راهي تهران شد؛ شنيده بود بايد به خيابان پاستور برود و رفت. هر طور بود وارد ساختمان رياست جمهوري شد. با پا در مياني اين و آن بيرون ساختمان منتظر ماند؛ آن روزها «آقا»، رئيس جمهور بود، حضرت آيت الله العظمي خامنه اي. وقتي آقا براي رفتن به مراسمي از ساختمان بيرون آمدند، مرحمت بالازاده خودش را به ايشان رساند، تلاش محافظان نتيجه اي نداشت، چون آقا به اشاره اجازه داده بودند تا اين نوجوان را ملاقات كنند؛ مرحمت 13 ساله با لهجه شيرين آذري گفت «آقا! يك خواهش داشتم». آقا با مهرباني گفتند « چه خواهشي پسرم؟» مرحمت گفت «آقا! خواهش مي كنم به آقايان روحاني و مداحان دستور دهيد ديگر روضه حضرت قاسم علیه السلام نخوانند!» آقا پرسيدند «چرا فرزندم؟ و مرحمت كه هق هق گريه امانش نمي داد با كلماتي بريده بريده گفت «آقا! حضرت قاسم علیه السلام هم مثل من 13 ساله بود كه امام حسين علیه السلام به او اجازه ميدان داد، اما فرمانده سپاه اردبيل اجازه نمي دهد به جبهه بروم، مي گويد 13 ساله ها را نمي فرستيم».
مرحمت 13 ساله به اردبيل بازگشت، اما برخلاف ديروز كه از اردبيل به تهران مي آمد، دلگرفته و غمزده نبود؛ از خوشحالي در پوست نمي گنجيد، دلش براي اينكه زودتر برسد، پر مي كشيد. كاش اتوبوس هم پر داشت. مرحمت بالازاده با نشان دادن مجوز آقا، وارد تيپ عاشورا شد.