نمونه هایی از برائت ائمه معصومین علیهم السلام از غاصبین خلافت
الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى [عَلِيٍ] عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي بَعْضِ اللَّيْلِ، فَقَالَ لِي: مَا جَاءَ بِكَ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ قُلْتُ: حُبُّكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، قَالَ اللَّهَ قُلْتُ: اللَّهَ، قَالَ: أَ لَا أُحَدِّثُكَ بِأَشَدِّ النَّاسِ عَدَاوَةً لَنَا وَ أَشَدِّهِمْ عَدَاوَةً لِمَنْ أَحَبَّنَا قُلْتُ: بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ ظَنَنْتُ ظَنّاً، وَ قَالَ: هَاتِ ظَنَّكَ، قُلْتُ: أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ قَالَ: ادْنُ مِنِّي يَا أَعْوَرُ، فَدَنَوْتُ مِنْهُ، فَقَالَ: ابْرَأْ مِنْهُمَا.
حارث اعور گوید: پاسی از شب بر امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شدم. پس به من فرمود: چه چیز تو را در این ساعت به اینجا کشانده است؟ عرض کردم محبّت شما ای امیرالمؤمنین! فرمود: خدا را[گواه می گیری]؟ گفتم:خدا را[ گواه می گیرم]!
14 عامل عاقبت به خیری
14 عامل عاقبت به خیری
1- تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها :در روایت آمده که مردی نزد امام صادق علیه اسلام آمد .امام علیه السلام به او چیزی گفت، اما آن مرد نشنید و از سنگینی گوش شکایت کرد . امام علیه السلام به او فرمود: چرا تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها را نمی گویی؟ آن مرد پرسید: این تسبیح چیست؟ امام علیه السلام فرمود: سی و چهار مرتبه الله اکبر، سی و سه مرتبه الحمدلله و سی وسه مرتبه سبحان الله میگویی.
آن مرد میگوید: من مدتی این کار را انجام دادم، سنگینی گوشم از بین رفت و بهبود یافتم.
متأسفانه اکثر مردم این ذکر عظیم وشریف را با عجله و بدون حواس جمع میگویند به همین دلیل از آثار شگفت آور این ذکر محروم هستند.
2- ارتباط با امام حسین علیه السلام :خداوند همه ی بندگانش را دوست دارد اما انبیاء و اولیایش را بیشتر دوست دارد. از میان چهارده معصوم علیهم السلام نیز عنایت خاصی به شخص حضرت ابا عبدالله علیه السلام دارد. مقام پیامیر اکرم صلی الله علیه وآله بالاتراز امام حسین علیه السلام است اما خوردن خاک مقبره ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حرام است. ولی خوردن مقداری از تربت امام حسین علیه السلام به قصد شفا اشکالی ندارد. حسین علیه السلام دردانه خداست. چگونگی ارتباط با اباعبد لله علیه السلام منحصر به کاری خاص نیست. اما یک سلام از راه دور آن هم هر روز به طور مداوم این ارتباط را برقرار خواهد کرد. امام باقرعلیه السلام فرمودند: اگر مردم میدانستند آنچه را در زیارت امام حسین علیه السلام است هر آینه از شوق میمردند و از حسرت زیارت،جان ایشان از بدن مفارقت مینمود.
داستان دو برادر:دو برادر بودند یکی نماز خوان و مؤمن،دیگری بینماز و اهل شراب. از قضا برادر فاسق از دنیا رفت. در شب اول برادر مؤمن خواب برادرش را دید که در جایی نشسته و از عذاب خبری نیست. پرسید: تو اهل معصیت بودی ولی چرا عذاب بر تو وجود ندارد. برادر فاسق گفت: اتفاقا ما در عذاب بودیم اما چند لحظه پیش خانمی در قبرستان دفن کردند و از آن لحظه تا به حال امام حسین علیه السلام 3بار به سر زده و به یمن قدم امام حسین علیه السلام فرشته های عذاب فعلا دست نگه داشته اند. برادر مؤمن پرسید: این خانم کیست؟ برادر فاسق گفت: همسر آهنگر محل خودمان است. صبح روز بعد برادر مؤمن به در خانهی آهنگر رفت و از راز و رمز عنایت حضرت اباعبدالله علیه السلام پرسید: آهنگر فکری کرد و گفت: کار خاصی نمیکرد فقط هر روز زیر آسمان میرفت و رو به سمت کربلا میایستاد و میگفت: «السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک و رحمة الله وبرکاة».
3- ادب :رسول خدا صلی الله علیه وآله با هرکس رو به رو میشد، سلام میداد هم به کوچک هم به بزرگ فرقی نداشت از چه خانواده ای باشد هیچ گاه پای خود را پیش کسی دراز نمی کرد
هنگام نگاه به چهره کسی خیره نمی شد با چشم وابرو به کسی اشاره نمی کرد هنگام نشستن تکیه نمی داد وقتی با مردم دست می داد هیچ گاخ دست خود را عقب نمی کشید تا طرف مقابل دست خود را بکشد هیچ خوراکی را مذمت نمی کرد به هیچ کس دشنام و ناسزا نمی گفت و هرگز بدی را با بدی پاسخ نمی گفت.
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: ادب بیاموزید زیرا پادشاه باشید برجسته می شوید اگر میانه باشید سر آمد می شوید اگر تنگ دست باشید با ادب گذران زندگی می کنید
ادب چه خوب است در برابر خداوند متعال نسبت به کتاب خدا نسبت به اولیای خدا و علما و محبین اهل بیت علیهم السلام.
4-احترام شدید به والدین :آیت الله مرعشی نجفی تشرفی به محضر امام زمان عجل الله فرجه داشتند سفارشاتی از جانب امام عجل الله فرجه به ایشان شد از جمله : شفارش می کنم به احترام به پدر و مادر ،زنده باشند یا مرده .
احترام ونیکی به پدر و مادر نه تنها عاقبت به خیری را به همراه میآورد بلکه در جات ما را در حد همنشینی با اولیاء الهی بالا خواهد برد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم ) فرمود:کسی که پای مادرش را بوسد مثل اینکه آستانه کعبه را بوسیده است و کسی که پیشانی مادرش را ببوسد، از آتش جهنم محفوظ است. (گنجینه جواهر و نهج الفصاحه)
5- نماز اول وقت :اگر کسی روی نمازش حساس باشد که درست بخواند، به تأخیر نیندازد و حضور قلب را در حد امکان رعایت نماید، عاقبت بخیری نصیبش میشود. چراکه ملک الموت در آن لحظات حساس، خودش شیطان را از کسی که محافظ نماز بوده دوری میکند.
نبی اکرم اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:هر نماز که وقتش حاضر میشود فرشته ای ندا میدهد: ای مردم به سمت آتش هایی که روشن کرده اید برخودتان، پس آن ها را با نمازتان خاموش نمائید.
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: نماز را به خاطر مشغولیتهای دیگر از اول وقت به تأخیر میانداز و بدان هر چیزی از عمل تو تابع نمازت می باشد.
جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی که مزار این بزرگوار در حرم امام رضا علیه السلام میباشد:در زمان حیات نزد ایشان رفتند.وگفت:سر قفل در زندگی بنده وجود دارد.سر کلید از شما میخواهم.
قفل اول:اینکه دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم. قفل دوم: کارم برکت داشته باشد.
قفل سوم: عاقبت بخیر شوم.شیخ حسنعلی فرمود: برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم: نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل سوم: نمازت را اول وقت بخوان، جوان گفت: سه فقل با یک کلید. شیخ فرمود: نماز اول وقت، شاه کلید است.
6- شامل دعای امام زمان (عجل الله فرجه الشریف)در زندگی بودن. یعنی (مشمول دعای خیر ایشان قرار بگیریم)
الف) دعای ما برای فرج و تعجیل ظهور. آیت الله بهجت فرمود: دعای تعجیل فرج دوای درد های ماست. روایت است در آخرالزمان همه هلاک میشوندمگد کسانی که برای فرج دعا کنند.
ب) پرداخت وجوهات شرعی: شخصی نزد امام باقر علیه السلام آمد و خمس مالش را داد.امام علیه السلام فرمود: برمن و پدر و مادرم لازم است بهشت را بر شما ضمانت کنم میکند و کسی که ذره ای گناه نداشته باشد. عاقبت بخیر است و بدون گناه،خداوند متعال را ملاقات مینماید. خداوند متعال فرمود: هر کس میخواهدعاقبت بخیر شود بسیاربرمحمد و آل محمد صلوات بفرستد.
8- آبرو داری: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: هر کس از آبروی برادر خود دفاع کند، این کار حجابی مبان او و آتش است.غیبت و سخن چینی زمینه بی آبرویی دیگران را فراهم ساخته، سلامت دین را خطر میاندازد.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سخنی بگوید که رسوایی و از بین بردن مروت و جوانمردی مؤمنی را بخواهد تا او را از چشم مردو بیاندازد خداوند از او ولایت خودش به ولایت شیطان میاندازد ولی شیطان هم اورا قبول نمیکند.
9- خواندن دعاهای سفارش شده
دعای تمجید:این دعا که علامه مجلسی در کتاب (مقیاس المصابیح)و شیخ عباس قمی نیز در حاشیه مفاتیح الجنان آورده اند.از امام صادق علیه السلام وارد شده: هر کس این دعا را بخواند و دلش با خدا باشد، البته حق تعالی حاجت او را برآورده نماید و اگر شقی و بد عاقبت باشد امیدوارم سعادتمند و نیکو عاقبت گردد.(بهترین ساعت برای خواندن، وقت بالا آمدن خورشید تا آغاز ظهور و ثلث آخر شب تا صبح)دعای عهد و دعای اللهم عرفنی- دعای رضیت بالله –دعای یازدهم صحیفه سجادیه علیه السلام – دعای غریق – خواندن دعا هایی در قنوت نماز اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا- اللهی لاتکلنی الی نفسی طرفـة عینا ابدا)و تعدادی دیگر از این قبیل.
10-قلب مثل حوضچه ای است که چند ورودی دارد اگر از این ورودی ها، آب زلال به این حوض برسد،قلب پاک و زلال خواهد شد. مهمترین ورودی قلب، چشم است. چشم اگر به کنترل کامل درآید قلب به صلاح و سلامت خواهد رسید. پیاملر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)فرمودند: کسی که چشمش را بپوشاند قلبش راحت میشود.
11- تقوا: مهمترین عامل عاقبت بخیری، تقوا است. تقوا مانند سدی محکم جلوی سیل ویران گر ایمان را گرفته مانع ورود ویروس در سیستم ایمانی روح میشود.
آیت الله مجتهدی فرمود: تقوا یعنی اینکه اگر یک هفته مخفیانه از همهی کارهای ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفته گذشته ات در تلویزیون پخش شده، ناراحت نشویم.
12- زهد: یعنی داشته باشی ولی دلبسته نباشی یعنی اینکه وقتی از دست میدهی خیلی ناراحت نشوی وقتی هم به دست میآوری خیلی خوشحال نشوی. بنابراین داشتن و نداشتن رفاه در زندگی مهم نیست، (بلکه مهم این است که دل وابسته و مشغول به رفاه نشود)
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: هر کس در دنیا زهد پیشه کند خداوند حکمت و بصیرت را در قلبش وارد ساخته و زبانش را به حکمت گویا نموده، درد و درمانش را به او بشناسد و او را از دنیا،سالم به دارالسلام (بهشت)بیرون برد.
13- خیر رساندن به دیگران: حتی رسیدگی به یک حیوان در دین اسلام مورد اهمیت است تا جه برسد به انسانها.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: هر کس یک حاجت از برادر مؤمنش را برآورده کند،او همانند کسی است که خداوند را هزاران سال عبادت کرده است.
14- یاری رساندن به امام:یاری خدا به یاری دین اوست و یاری دین به یاری کردن متولی و سر پرست دین اسلام که در زمان ما،امام عصر عجل الله فرجه الشریف)ولی و سرپرست میباشد.
در اهمیت یاری امام همین بس که خداوند متعال فرمود: محبوبترین افراد بعد پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام کسانی هستند که آن ها را در مورد حقشان یاور کنند.
خشوع درعبادت
خشوع و اهمّيّت آن
در لغت «خشوع و خشيت، ترسي است آميخته با تعظيم.»[1]
و در اصطلاح به حالتي گفته مي شود كه كسي در برابر سلطاني قاهر قرار گرفته به طوري كه تمام توجهش به وي معطوف گشته و از همه جا بريده باشد.[2]
از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پرسيدند: خشوع چيست؟ فرمود:
«فروتني در نماز و اينكه بنده با تمام قلبش متوجّه خدا باشد.»[3]
امام خميني ـ قدّس سرّه ـ مي نويسد:
«يكي از اموري كه براي سالك در جميع عبادات خصوصاً نماز كه سرآمد همه عبادات است و مقام جامعيت دارد، لازم است خشوع است و حقيقت آن عبارت است از خضوع تام ممزوج با حب يا خوف.»[4]
بخش هایی از نامه ی امیرالمومنین علی علیه السلام به فرزند گرامی شان امام مجتبی علیه السلام
نهج البلاغة فِي وَصِيَّتِهِ لِلْحَسَنِ ع خُضِ الْغَمَرَاتِ إِلَى الْحَقِّ حَيْثُ كَانَ وَ تَفَقَّهْ فِي الدِّينِ إِلَى قَوْلِهِ ع وَ تَفَهَّمْ وَصِيَّتِي وَ لَا تَذْهَبَنَّ صَفْحاً فَإِنَّ خَيْرَ الْقَوْلِ مَا نَفَعَ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا يَحِقُّ تَعَلُّمُهُ إِلَى قَوْلِهِ ع وَ أَنْ أَبْتَدِئَكَ بِتَعْلِيمِ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَأْوِيلِهِ وَ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ أَحْكَامِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ لَا أُجَاوِزُ ذَلِكَ بِكَ إِلَى غَيْرِهِ.
وارد شو در سختی ها[و درآی در دشواری های فکری و بشکاف باطل را] ، به سوی [ دستیابی به ] حقّ، هر جا که باشد و در فهم عمیق دین تلاش کن…و خوب وصیت مرا بفهم و به هیچ وجه از کنار آن به سبب نادیده گرفتن [ و توجه به دیگری] مگذر! پس بهترین سخن آنست که سود رساند و بدان که به راستی هیچ خیری نیست در علمی که سود نرساند و از آن علمی که آموختنش جایز و لازم نیست نمی توان سود بُرد….[ و بدان ] که [ تربیت ] تو را آغاز کردم با تعلیم کتاب خدای عزّ و جلّ و معانی و مقاصد آن و روشهای اسلام و احکام و حلال و حرام آن و تو را عبور ندادم از [کنار] آن به سوی غیر آن.
شرح:
در این جملاتِ منتخب از نامه ی امیر مؤمنان علی علیه السلام از اهمیّت آغاز تربیّت فرزندان با آموزش قرآن و مفاهیم بلند آن و مسائل دین سخن به میان آمده است. و بر اساس بسیاری از آیات و روایات این مهم بدون توجّه به احادیث اهل بیت علیهم السلام راه به جایی نمی برد و ما را به هدف نمی رساند. حضرت در آخر این جملات می فرماید: و تو را عبور ندادم از کنار آن به سوی غیر آن. یعنی من به عنوان الگوی مؤمنین عالم کسب هیچ دانش و مهارتی را قبل از آموزش صحیح و عمیق دین برای فرزندم صلاح ندانستم. و پیش تر فرموده بودند که آموختن بسیاری از علوم نه جایز است و نه لازم!
نهج البلاغة؛نامه ی 31؛ ص391
بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج1 ؛ ص219
اولین سخنانی که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بعد از ظهور می فرمایند
هنگامى که خداوند اذن ظهور به امام مهدى (عجل الله فرجه) بدهد، آن حضرت براى اصلاح جهانى قيام مى کند ودر کنار خانه خدا در ميان رکن و مقام از سيصد وسيزده يار باوفايش که فرماندهان لشکرى وکشورى حکومت حقه هستند بيعت مى گيرد، ونخستين جمله اى را که بر زبان جارى مى فرمايد، آيه (بقيه الله..). است.
♦️چنانکه امام باقر (عليه السلام) مى فرمايد: (هنگامى که مهدى (عليه السلام) ظاهر شود، پشت خود را به خانه کعبه تکيه مى دهد واولين سخنى که مى گويد، اين آيه شريفه است: (بقيه الله خير لکم ان کنتم مؤمنين).
?ونيز مفضل از امام صادق (عليه السلام) روايت مى کند که فرمود: (قائم (عليه السلام) پشت خود را به ديوار کعبه تکيه داده مردم جهان را مخاطب قرار مى دهد ومى فرمايد: (هر کس بخواهد آدم وشيث را ببيند اينک منم آدم وشيث.
?هر کس بخواهد نوح وسام را ببيند اينک منم نوح وسام. هر کس بخواهد ابراهيم واسماعيل را ببيند اينک منم ابراهيم واسماعيل. هر کس بخواهد موسى ويوشع را ببيند اينک منم موسى ويوشع. هر کس بخواهد عيسى وشمعون را ببيند اينک منم عيسى وشمعون. هر کس بخواهد محمد وعلى (عليهما السلام) را ببيند اينک منم محمد وعلى. هر کس بخواهد حسن و حسين را ببيند، اينک منم حسن و حسين. هر کس بخواهد امامها را از اولاد حسين ببيند، اينک منم آن امامان معصوم از نسل پاک حسين.
?اينک به سخنانم گوش فرا دهيد تا شما را از آنچه شنيده ومى دانيد وآنچه تا کنون نشنيده ونمى دانيد، خبر دهم… هر کس کتابهاى آسمانى را مى شناسد گوش فرا دهد..).
?آنگاه امام مهدى (عجل الله فرجه) به خواندن کتابهاى آسمانى مى پردازد، و صحيفه آدم و شيث و نوح و ابراهيم عليهم السلام را مى خواند، و هم تورات و انجيل و زبور را… و سپس قرآن کريم را…).
?چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن
?به رخت نظاره کردن، سخن خدا شنيدن
? بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 53، ص 9